سرویس: ویژهکد خبر: 76679|08:00 - 1393/09/19
نسخه چاپی

ملاک مدیریت اسلامی توانمندی است نه خویشاوندی!/ پدیده ی نور چشمی؛ ذبح عدالت به پای منفعت

ملاک مدیریت اسلامی توانمندی است نه خویشاوندی!/ پدیده ی نور چشمی؛ ذبح عدالت به پای منفعت
5799745 به گزارش مطلع الفجر، مقوله ی مدیریت در نظام اسلامی امری متنوع و قابل انطباق با اقتضائات و شرایط گوناگون می باشد، امری مهم که با مولفه ی عدالت و شایسته سالاری و انتخاب اصلح به منظور خدمت بی منت به مردم شکل می گیرد و اینچنین مدیریت اسلامی تحقق می یابد، لیکن گاهی دیده می شود مقوله ی شایسته سالاری دستخوش برخی انحرافات از قبیل آشناگرایی و فامیل بازی و حمایت برخی مسؤولان از یکدیگر برای بقای بیشتر بر مسند مدیریتی گردیده است، امری ناپسند که تنها منجر به ورود ضرر و زیان به مردم مسلمان و منجر به تداوم مدیریت منفعت طلبانه ی برخی مدیران ناکارآمد و قبح زدایی از برخی کارها از قبیل رانت خواری های مختلف می شود که با چاشنی بی اعتنایی به حل مشکلات مردم و حمایت های حزبی و سیاسی از مدیران سطح پایین، این آفت در لایه های مدیریتی کشور به اوج خود منتهی می شود.
ملاک مدیریت اسلامی؛ توانمندی نه خویشاوندی!

7479144-bبدیهی است نظام مدیریتی اسلام نه تنها اینگونه رفتارها را به هیچ عنوان مورد پذیرش قرار نمی دهد بلکه به شدت مدیریت منفعت طلبانه و غیر شایسته سالار را به شدت مورد نکوهش قرار می دهد و نظام مدیریت اصلح را مورد تأکید قرار می دهد.

در وهله ی نخست باید گفت خویشاوندی در مدیریت اسلامی امتیاز محسوب نمی شود، بلکه ملاک بر مبنای توانمندی ها و ویژگی های مدیریتی افراد مورد لحاظ قرار می گیرد. به عنوان نمونه امام علی (علیه السلام) در دوران مدیریت خویش بر جامعه ی اسلامی، امام حسن (علیه السلام) را به پست هایی از قبیل قضاوت و فرماندهی نظامی منصوب نمودند، اما در عین حال فرمودند:«اگر حسن و حسین هم خطا کنند تنبیه خواهند شد»،لذا در مدیریت جامعه ی اسلامی خویشاوند گرایی در سیره ی اهل بیت به شدت مورد نکوهش قرار می گیرد از این رو تمسک به سیره ی امامان معصومین (علیهم السلام) باید مورد اهتمام شیعیان و پیروان آن انوار الهی قرار گیرد.

هم چنین با مراجعه به سیره ی اهل بیت (علیهم السلام) می توان فهمید ائمه ی اطهار (علیهم السلام) قبول و پذیرش منصبی که در آن توانایی و صلاحیت لازم در فرد وجود ندارد را مورد منع قرار داده اند لذا اگر به فردی پیشنهاد تصدی شغلی داده شود ولی شخص شایسته تر و اصلح از او نیز وجود داشته باشد پرهیز از پذیرش اولویت دارد. رسول خدا (صلوات الله علیه و آله) می فرمایند: «هر کس ریاست گروهی را بپذیرد در حالی که میان آنان اصلح وجود دارد پیوسته کارشان در پستی و سقوط است».

حال باید از برخی که بی مهابا و برمبنای خویشاوند گرایی و زدو بند مالی و سیاسی افرادی را به مناصبی می گمارند پرسید آیا یقین دارند که شایسته تر از فرد معرفی شده در همان شهر و استان فرد اصلح وجود ندارد؟ آیا مسؤولان مافوق در روش شناسی مدیریتی کشور باید عدالت و مصلحت مردم را در انتخاب مدیران لحاظ نمایند یا منفعت جیب و منصب و کرسی مدیریتی خود را؟

هم چنین پرسش اساسی این است که آیا در حال حاضر این آموزه های ناب شیعی به صورت دقیق و فراگیر در نظام اسلامی مورد اجرا قرار می گیرد؟ اگر اجرای این آموزه ها فراگیر نیست پس چرا اراده ی جدی و پولادین در اقدام عاجل و فوری برای انقطاع زد و بندهای سیاسی در کشور به چشم نمی آید؟

آیا مقوله ی نقد مسؤولان متخلف از سوی مسؤولان مافوق به خوبی صورت می پذیرد؟  زد و بند سیاسی؛ ارمغان نفی عدالت در برخی مدیران

760711960باید اذعان نمود رویه ی زشت و ناپسندی در برخی عرصه های مدیریتی کشور مشاهده می شود مبنی بر اینکه لایه های مدیریتی بی اعتنا به مصالح عالیه ی مردم و نظام اسلامی با مشاهده ی تخلفات و خطاهای مدیران زیر دستی یا مدیران دیگر نهادهای نظام اسلامی به علت همسویی در جناح بندی های سیاسی و احزاب سیاسی، به منظور حمایت بدون منطق از یکدیگر عمل می کنند و اینچنین ساحت پاک بخشی از مدیریت نظام اسلامی را دچار خدشه می کنند در حالی که در آموزه های اسلامی اصول فراوانی همچون «ضرورت گزینش اصلح، تعیین شایستگی کارکنان، شاخص های ارزیابی، ارزیابی عملکرد مسؤولان و انفصال از خدمت و مقابله با هرگونه فساد اقتصادی، سیاسی،خیانت، قانون شکنی و عدم اهلیت و لیاقت و … مورد توجه آموزه های اسلامی قرار گرفته است. به عنوان نمونه رسول خدا (صلوات الله علیه و آله) در مواجهه با یکی از مأمورانش که رشوه گرفته بود او را از کار برکنار کرد و بر روی منبر دست به افشاگری و بردن آبروی آن فرد نمود، لذا مفاسد اقتصادی از جمله رانت خواری، برخورد چنین شدیدی را می طلبد اما مشاهده می کنیم برخی مدیران کشور به علت زد و بند سیاسی، مالی و … خطاهای مدیران زیر دستی خود را نادیده می گیرند که این مماشات بی مورد موجبات ضررهای فراوانی را در عرصه های مختلف به ویژه در رشد و پیشرفت اقتصادی کشور پدید می آورد.

هم چنین به دفعات در سیره ی اهل بیت (علیهم السلام) مقوله ی برکناری و انفصال از خدمت برای افراد خاطی در عرصه ی مدیریتی در جامعه ی اسلامی مشاهده شده است در همین باره حضرت علی (علیه السلام) به مالک اشتر می فرمایند: «اگر کسی از والیان و مفسدان خیانت کرد او را مجازات کن و داغ ننگ را بر او بنشان»، هم چنین آن حضرت، خطاب به زیاد بن ابیه به هنگام برکناری او از ولایت بصره می نویسد:

«چنان بر تو سخت گیرم که ثروتت کم، بارت سنگین و زبون و خوار گردی». با تأمل در مواجهه ی ائمه اطهار (علیهم السلام) با خاطیان در عرصه های مدیریتی در می یابیم «صراحت، قاطعیت، اتمام حجت، شفافیت در علل برکناری، اجتناب از رو دربایستی، فوریت و … از مهمترین ویژگی های برخورد با خاطیان در آموزه های اهل بیت (علیهم السلام) در صدر اسلام می باشد.

متأسفانه در وضعیت فعلی جامعه برخی مدیران به جای خدمت به مردم مشغول برخی باندبازی های سیاسی شدند و از آنجا که عرصه های بالای مدیریتی را نیز از آن خود نمودند برای حفظ و استمرار مدیریت خود با چشم پوشی از خطاهای مسؤولان سطح پایین و زیر دستان خود و نیز سکوت زیر دستان از خطاهای مسؤولان بالادستی خود، گناه نابخشودنی در نفی عدالت و دهن کجی به مصلحت مردم را مرتکب شده اند، این آسیب مهم در عرصه مدیریتی کشور در حالی است که آموزه های اسلامی به روشنی تکلیف مسؤولان خطاکار را برای همگان روشن ساخته است.

پدیده ی نورچشمی؛ ذبح عدالت به پای منفعت5799745لازم به ذکر است عدالت در بحث مدیریتی به معنای «وضع الشیء فی موضعه» قابل تعریف است یعنی هر کس و هر چیزی باید در جای مناسب خودش قرار داده شود لذا نباید به انسانی ضعیف پست و منصبی قوی محوّل نمود و یا به انسانی شایسته و کارآمد پستی ضعیف پیشنهاد داد. متأسفانه در برخی عرصه های مدیریتی کشور پدیده ی زشت و ناپسند پارتی بازی و پدیده ی «نور چشمی» که با دهن کجی به قوانین و ضابطه گرایی در حال وقوع می باشد به روشنی عدالت در پای منفعت ذبح می شود و در ادامه نیز با عدم کارآمدی مسؤول غیر اصلح، مدیران مافوق برای ادامه ی حیات مدیریتی خود نه تنها اقدام به انتقاد و برخورد درست و بازدارنده نمی کنند بلکه با دور زدن قانون به نوعی در حمایت از مسؤولان خاطی عمل می کنند که دود این اقدام زشت به چشم مردم فرو می رود و اینچنین ساختارهای بیمارگونه ی مدیریتی کشور هر گونه توان و انرژی برای رشد و تعالی نظام اسلامی در همه ی عرصه های اقتصادی سیاسی و فرهنگی و … را دچار خدشه می کند.امید است متولیان فرهنگی کشور با تبیین چیستی مدیریت اسلامی و ضرورت انطباق اعمال و رفتارهای مسؤولان خرد و کلان در نظام اسلامی با آموزه های ناب شیعی، از نفوذ و تقویت باندبازی در برخی دستگاه های مدیریتی و اداری کشور جلوگیری نمایند و از تضییع هر چه بیشتر حق و حقوق مردم توسط برخی مسؤول نماهای غیر اصلح در برخی پست های مدیریتی جلوگیری نمایند.مهدی نجفی طلبه سطح خارج حوزه علمیه قم

نظر شما

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد