به گزارش مطلع الفجر، ماهواره و آسیبهای آن، موضوعی تکراری اما حلنشده است که در بیشتر موارد، تغییرات اخلاقی در افراد را در جهت منفی به دنبال دارد؛ هر روز افراد زیادی برای وقتگذرانی، برنامههای ماهوارهای را به همکلام شدن با همسر و فرزندان ترجیح میدهند اما بد نیست، کمی هم به تأمل درباره عادت جدیدشان بپردازند و فراموش نکنند که ترویج هوسرانی، تنوعطلبی یا خشونت، تنها آثار مخرب برنامههای ماهوارهای نیستند
گاهی آثار سوء این برنامهها به صورت غیر مستقیم بروز میکند که با این وجود، باز هم بنیان مقدس خانواده را به سمت فروپاشی پیش میبرد؛ خانوادهها مدام در معرض پیامهای تکرار شوندهی ماهوارهها هستند و این امر، به تدریج نیازهای جدیدی را در میان آنها به وجود میآورد؛ ایجاد این نیازها و میل و ترغیب خانوادهها به داشتن آنها، یکی از مهمترین اهداف اقتصادی صاحبان رسانه است.
در پسزمینهی عُرفِ جامعه ما، ارزشهایی چون آبروداری، حیا و پوشش مناسب، چیزی است که همیشه مورد تاکید و پذیرش اکثر افراد جامعه قرار گرفته است؛ اما معمولا آنچه در ماهوارهها تبلیغ میشود، از نوعِ پوشش و آرایش و رفتار و لحن صحبت کردن، متضاد با فرهنگ جامعه ماست؛ و این رفتارها، بعد از مدتی در لایه های ذهنی مخاطب می نشیند و به رفتاری نهادینه شده در او تبدیل میشود.
مسئلهی دیگر این است که معمولا، مخاطبِ اینگونه برنامهها، احساس میکند که همسرش او را درک نمیکند و این موضوع، کشمکشی را در میان آنها ایجاد میکند؛ در حقیقت، فرد، این افکار را در ذهن خود پرورش میدهد که “چرا همسر فلانی در فلان برنامه و فیلم ماهوارهای، برای او این چیزها را می خرد و آنگونه به وی محبت میکند و عشق میورزد اما همسر من این کارها را انجام نمیدهد؟
پس حتما مرا دوست ندارد” ؛ غافل از اینکه او درگیر کار و فعالیت است و اگر علاقهای در کار نبود، کار و تلاشی هم صورت نمیگرفت؛ شوهر، وقتی که از سرِ کار می آید و مشاهده میکند که همسرش، پای برنامههای ماهوارهای نشسته و به امور خانه و خانواده، فرزندان و همسرش توجهی ندارد، بابِ اختلافات باز میشود و کم کم، اوضاع و شرایط بسیار ناجور خواهد شد.
برای بررسی بیشتر و دقیقتر آسیبهای ماهواره و فضاهای مجازی همچون واتسآپ و فیسبوک بر خانوادهها و تاثیر آنها در گرایش همسران به خیانت به سراغ کورش محمدی، آسیبشناس اجتماعی رفتیم تا نظرات وی را در اینباره جویا شویم.وجود ماهواره در هر خانوادهای بی شک آسیبهایی را به دنبال دارد که در بیشتر مواقع، غیر قابل اجتناب هستند و این موضوعی است که اکثر همسران بهخصوص زوجین جوان به آن اذعان دارند؛ این اثرات منفی از کجا نشأت میگیرد؟
تاثیر ماهواره بر روی مخاطب به خصوص در ایران، امری کم سابقه نیست؛ بر اساس تحقیقاتی که با روشهای تحلیل محتوا انجام شده است، در سالیان اخیر، ماهواره توانسته است بخش قابل توجهی از مخاطبان داخل ایران را به خصوص در میان خانوادهها به سمت خود جلب کند؛ بدون شک این اتفاق به دنبال نبود برنامهای منسجم در حوزه خانواده در جامعه ما رخ داده است؛ به این معنا که ما برای خانوادههای خود، تعریف درستی از اوقات فراغت و سرگرمی ارائه نکردهایم. لذا بیگانگان از این حلقهی مفقوده در جامعهی ما، برای خود، فرصت ایجاد میکنند؛ به طور قطع تهیهکنندگان برنامههای ماهوارهای براساس یک نیازسنجی وارد این فضا شده و به درستی، نیازهای روز خانوادههای ما را شناخته و با توجه به ضعف کارکرد رسانههای داخلی ما، از طریق آنتنهای ماهوارهای وارد فضای خانوادههای ما میشوند.
سریالهای خانوادگی آنها کاملا با هدف پخش میشود؛ در واقع، این سریالها، فیلمهایی هستند که در کشور خودشان اجازه پخش ندارند و یا اگر هم این اجازه را دارند، از طریق شبکههای خصوصی و با پرداخت هزینه پخش میشوند و کاملا کنترل شده هستند، در حالیکه بدون هیچ کنترلی از طریق ماهواره ها در اختیار خانوادههای ایرانی قرار میگیرند و همین امر موجب شده است که بخش قابل توجهی از خانوادههای ما به خصوص زنان را پای گیرندههای ماهوارهای در منزل بنشاند
این سریالها معمولا یک سری نکات ریز ارزشی را که در جامعهی ما قابل قبول نیست، به خانوادهها منتقل میکند و از این طریق، خردهفرهنگهایی که بر ضد ارزشهای فرهنگی و مذهبی ما هستند را وارد میکنند.
نتیجهی ورود این خردهفرهنگها در جامعه ما چیست؟
همانطور که امروزه در میان زوجین و جامعهی خود شاهد هستیم، نتیجهی این امر، گسستگی در روابط عاطفی بین خانوادههاست به طوریکه امروزه، اعتقاد بر این است که بخشی از آمار طلاق در جامعه ما که به سرعت رو به افزایش است، تحت تاثیر همین برنامهها قرار دارد و مشکلات فاجعهآمیزی را در کشور ما رقم میزند؛ به عنوان مثال، یک سریال خانوادگی را در نظر بگیرید که روابط غیر اخلاقی و خیانتهای خانوادگی را به راحتی، مطرح و نهادینه میکند؛ به طوریکه خیانت در این سریالها، به عنوان بخشهای جذاب سریال دنبال میشود و با نگاه خیانت به آن نگریسته نمیشود و این، همان تاثیراتی است که بر روی فرآیندهای ذهنی مخاطبان گذاشته میشود
در نهایت، افراد به طور ناخواسته نسبت به یک سری از ضدارزشها بیتفاوت شده و حساسیتهای اجتماعی، دینی و مذهبی خانوادههای ما را تا حدودی تحت تاثیر قرار داده و تضعیف می کند. امروزه شاهد هستیم که در روابط عاطفی بین خانوادهها، اتفاقات بسیار عجیب و غریبی رخ میدهد که نتیجهی آن، قطع روابط عاطفی است؛ یعنی طلاقهای عاطفی از نوع جدید در حال وقوع است و بدین ترتیب، افراد روابطی را وارد خانوادهها میکنند که آسیبهایی را از لحاظ فرهنگی به اعضای خانوادهها تحمیل میکند.
طلاقهای عاطفی، حتی اگر به دادگاه کشیده نشوند، در قالب روابط غیر اصولی و خارج از عرف و موازین شرعی نمود مییابند. همچنین افراد جامعه تحت تاثیر ماهوارهها، در بحث حجاب، نوع پوشش و روابط بین فردی، اصول شرعی و دینی و مذهبی و حتی عرفی را کنار گذاشته و ارزشی را که در گذشته برای آن قائل بودند به فراموشی میسپارند.
چه درصدی از طلاقهای ما تحت تاثیر ماهوارهها هستند؟
تحقیقات جامعی در این زمینه صورت نگرفته است اما با توجه به برآورد انجام شده درباره طلاقهای جامعه و نرخ افزایش آن نسبت به قبل از ورود ماهوارهها به کشور و همهگیر شدن آن، حدود ۵ تا ۱۰ درصد از طلاقهایی که امروزه اتفاق میافتد تحت تاثیر همین موضوع است؛ به بیانی دیگر بیش از نیمی از طلاقها، به صورت مستقیم یا غیر مستقیم از رسانههای بیگانه و شبکههای ماهوارهای تاثیر گرفتهاند.
نرمافزارهای موبایل همچون واتس آپ و وی چت و فضاهای مجازی چون فیس بوک، هم مخاطبان زیادی را در جامعهی ما به خود اختصاص دادهاند؛ تاثیرات منفی این نرمافزارها تا چه اندازه میتواند مخرب باشد؟
اینگونه نرم افزارها، نرمافزارهای کنترل نشدهای هستند و تا زمانیکه ما برنامه خاصی در حوزه تکنولوژی و نرم افزاری برای جوانانمان نداشته باشیم، اینها می توانند آسیبزا باشند. با توجه به تغییرات جامعهی امروز، طبیعی است که تکنولوژی و این نرم افزارها قابل انکار نیستند، اما میتوان، آنها را با فرآیندهای متقابل، تحت کنترل در آورد؛ در حالیکه متاسفانه، جامعهی ما فقط فرهنگ ورود ابزار را دارد و برای کنترل فرآیندهای فرهنگی، هیچ برنامهای ندارد.
امروزه تکنولوژی بر اساس نظریه دهکده جهانی، به سمتی حرکت میکند که تمام دنیا را به هم نزدیک کند لذا به طور خود به خود از طریق امواج وارد کشورها میشود. با ورود گوشیهای دارای امکانات و شرایط نرمافزاریِ دریافت شبکههایی چون واتس آپ و ویچت، و قرار دادن آنها در اختیار جوانان باید انتظار ورود و نفوذ ضد ارزشها و ضد فرهنگها را نیز داشته باشیم.
در حقیقت، ابزارهای فرهنگی را وارد میکنیم اما فرهنگ استفاده از آنها را خیر؛ و همین امر باعث میشود که یک فرد، ساعتها از گوشی همراه خود استفاده کند اما نه به طور صحیح و منطقی؛ چراکه الگوی فرهنگی درست برای استفاده از اینگونه ابزارها در اختیار او قرار نگرفته است.
در این مواقع، تنها راهی که برای مقابله با آسیبهای این شبکهها به ذهنمان میرسد، فیلتر است، غافل از اینکه تا به امروز، هیچکس پشت فیلتر نمانده و هر کاربری که اراده کند از اینگونه شبکههای اجتماعی استفاده کند به راحتی از سد فیلتر میگذرد؛ همچنین رشد اینگونه نرمافزارها به قدری سریع پیش میرود که زمانیکه ما هنوز بر سر دو راهی فیلتر کردن یا نکردن فیس بوک ماندهایم، شبکههای دیگری چون تانگو و واتس آپ و وی چت وارد میشوند و مخاطبان خود را با کمترین زحمت و بدون هیچ هزینهای جذب میکنند.
این شبکهها در روابط اجتماعی افراد، نفوذ مییابند و فضاهای ذهنی آنها را درگیر میکنند؛ همچنین ممکن است بر اساس ارتباطات ناصحیحی که در این شبکهها شکل میگیرد، آسیبهایی را به کاربر وارد کنند؛ لذا برخورد ما با این شبکههای اجتماعی باید در قالب فرآیندهای متقابل فرهنگی باشد؛ یعنی یک روابط متقابل یا یک آلترناتیوهای فرهنگی متقابل ایجاد کنیم تا با رویکردی متقابل و همسطح و همزمان، بتوانیم جوانان را جذب کنیم.
هدف اصلی شبکههای ماهوارهای و نرمافزارها و فضاهای مجازی، خانمها هستند یا آقایان؟ و تاثیرگذاری آنها بر کدام دسته بیشتر است؟
این شبکهها مرز جنسیتی نمیشناسند؛ اما با توجه به شرایط فرهنگی در جامعه ما و نیز فضاهای تعریف نشدهای که در روابط بین جوانان با جنس مخالف وجود دارد، معمولا جنسی که بیشتر آسیب میبیند، خانمها هستند؛ چراکه دختران، بیشتر مورد سوء استفاده قرار میگیرند و این موضوع به ساختار فکری و ارتباطی موجود در جامعهی ما برمیگردد چراکه نتوانستهایم، قبل از دوران نوجوانی، مهارتهای لازم در برخورد با جنس مخالف را به فرزندان خود بیاموزیم؛ لذا گاهی این برخوردها به صورت روابطی بیمارگونه از سوی طرفین که بیشتر از طرف پسرها هدایت میشود، شکل میگیرد و بر روی دختران، تاثیرات منفی برجای میگذارد؛ به این معنا که گاهی پسرها با وعده و وعیدهای پوچ و دروغین و با رنگ و لعاب، وارد فضای ذهنی دختران میشوند و آنها را جذب کرده و در نهایت، مشکلاتی را برای آنها ایجاد میکنند.
در حقیقت، ارتباط جوانان در فضاهای مجازی، تنها به آن فضا محدود نمیشود و گاه پا را فراتر گذاشته و به ارتباطات رو در رو منجر میشود و اینجاست که گاهی آسیبهای وارد شده به نوجوان یا جوان، ممکن است هرگز قابل جبران نباشد.
همواره از خیانت زوجین به یکدیگر به عنوان یکی از آسیبهای شبکههای ماهوارهای و فضاهای مجازی یاد میشود و نگرانیهای زیادی را از سوی همسران به دنبال دارد؛ این خیانتها، بیشتر از سوی مردان صورت میگیرد یا زنان؟
آمار دقیقی از این موضوع در دست نیست؛ اما سرگرم شدن افراد در این شبکهها و فضاهای اجتماعی به تدریج، بذر تردید را در بین خانوادهها میکارد و روابط عاطفی زن و شوهر را تحت تاثیر قرار داده و به روابطی سرد و به دور از عاطفه تبدیل میکند. ولی اینکه خیانت بیشتر از طرف کدام جنس اتفاق میافتد قابل اندازهگیری نیست؛ در فرهنگ اجتماعی ما، حتی یک رابطه فکری و فرآیند ذهنی هم میتواند خیانت محسوب شود لذا در هر دو جنس ممکن است وجود داشته باشد.
علاوه بر اینها، جامعهی ما معمولا با خیانت جنس مرد، برخوردی بسیار لطیفتر و بی تفاوتتر از جنس زن دارد؛ لذا در مواجهه با خیانت مردان، راحتتر از کنار آن میگذرد اما اگر زنی وارد بحث خیانت شود، به شدت با واکنش مواجه میشود و به سختی از گناه او میگذرند و یا حتی هرگز گذشت نمیکنند؛ بنابراین اگر گاهی برجستگی های آمار خیانتها در ذهن مردم یا در افکار عمومی به سمت زنان سیر میکند، به این دلیل است که جامعه نسبت به زنان حساستر است چراکه در فرهنگ اسلامی ما، زنان به عنوان تابلوهای اساسی در نوامیس خانواده محسوب میشوند.
با همهی این اوصاف، به اعتقاد بنده خیانت خانوادگی در مردان به شدت بیشتر از زنان است اما در جامعه نمود ندارد و جامعه نسبت به این خیانتها از حساسیت کافی برخوردار نیست. زیرا تصور بر این است که به طور عامیانه معتقدند که مرد است و هیچ اتفاق خاصی برای او نیافتاده است ولی اگر زنی خیانت کرد، به عنوان یک برچسب تا پایان عمر در زندگیاش باقی خواهد ماند.
یکی دیگر از گلایههای زوجین، پس از ورود ماهواره به کانون خانوادگی آنها، پررنگ شدن شک و سوء ظن در نظر یکی از همسران یا هر دوی آنها است؟ آیا این موضوع ارتباطی با برنامههای ماهوارهای دارد؟
بله، این یک امر طبیعی است؛ وقتی که فرد وارد یک فضا یا شبکه اجتماعی میشود که در آن، شکلگیری روابط به راحتی اتفاق میافتد، بیشک وقتی این فضا را در اختیار همسرش هم میبیند، به راحتی تابع تاثیرات همان روابط قرار میگیرد که البته این احساس، یک توهم نیست بلکه نوعی فشار روانی ناشی از همان نوع روابط است. وقتی فرد، خودش به عینه، خیانت را احساس میکند، آن را به شریک زندگیاش که همین امکانات را در اختیار دارد، تعمیم میدهد.
گاهی نیز همسران به جای اینکه با هم بنشینند و برای تحکیم روابطشان، در خصوص مسائل روز و زندگیشان با هم اختلاط کنند، ساعتهای متمادی را به چت کردن در شبکههای اجتماعی مشغول میشوند و بسیاری مواقع، این اتفاق به صورت پنهانی رخ میدهد لذا طرف مقابل، وقتی این حرکات و رفتارها را مشاهده میکند، احساس خیانت با دیدن خیانت پیوند میخورد؛ و گاهی هم خودش مرتکب خیانت میشود؛ مجموعهی این اتفاقات، حجم عظیمی از تردید و شک را در ذهن و دل افراد پدید میآورد، به طوریکه زندگی به مرور، روال عادی خود را از دست داده و تبدیل به مشاجرات و کشمکشهای شدید میشود و از این پس، افراد مرتکب یک خطای بزرگتر شده و یکدیگر را کنترل میکنند؛ این کنترل، دیوار اعتماد را از بین میبرد و دیواری از بی اعتمادی بین آنها بنا میشود؛ گاهی در چنین شرایطی افراد بدون هیچ رابطه عاطفی، دچار نوعی طلاق عاطفی شده و تنها ناچار به یک زندگی مسالمت آمیز میشوند.
برای رفع این معضلات اجتماعی و خانوادگی که تحت تاثیر شبکههای ماهوارهای و فضاهای مجازی رخ میدهد، چه راهکارهایی را میتوان در پیش گرفت؟
در بحث سیاستهای کلان در این حوزه، باید خوراک فرهنگی مورد نیاز جوانان را ایجاد کنیم؛ یعنی باید به جای اینکه اجازه دهیم، بلوک غرب برای ما نیازسنجی فرهنگی کنند و نرم افزار شبکههای اجتماعی و ماهوارهای را در اختیار شهروندان و جوانان و زوجین ما قرار بدهند، خودمان نیازسنجی کنیم و بر اساس آنها خوراک فرهنگی جامعه را تامین کنیم.
ما باید به جای اینکه یک مصرف کنندهی صرف ابزار باشیم، فرهنگ استفاده از ابزارها را نیز به جامعهی خود آموزش دهیم؛ نکتهی مهم در این زمینه این است که هرگز نباید از سیاست انکار و تحدید استفاده کنیم؛ انکار به این معنی که مدام متذکر شویم که ما یک کشور اسلامی با مردم مسلمان هستیم و اصلا جوانان ما به دنبال این کارها نمیروند و اعتنایی به این شبکهها ندارند. این سیاستی است که متاسفانه در یکدهه گذشته، دولتمردان ما به کار بردند و این، همان غفلت در حوزههای اجتماعی است و امروز که متوجه می شویم، انکارمان بی فایده بود و دروغی بیش نبوده است، دست به تحدید می زنیم و از فیلتر استفاده می کنیم و قانون ماهواره را در مجلس تصویب می کنیم که ماهواره ممنوع است! غافل از اینکه کاربر، راه دور زدن همهی اینها را میداند لذا باید توجه کنیم که مقابله با اینگونه آسیبها، یک جدال فرهنگی را می طلبد، نه یک جدال پلیسی و انتظامی…
برای ایستادن در مقابل این قضایا، باید از تمام امکانات و داشتههای فرهنگی و افکار و ایدههای فرهنگی استفاده کرد؛ باید یک نیازسنجی صحیح در کشور انجام داد و سپس به مبارزه با این پدیده ها رفت؛ فیلتر و ممنوعیت، هرگز راه به جایی نمیبرد بلکه در مقابل، شبکههایی جدیدتر تولید میشود و همچنین اعتماد افراد را به حاکمیت و متولیان فرهنگی جامعه از بین میبرد؛ ما با تصویب قانون ممنوعیت ماهوارهها، تنها، یک برچسب قانونگریزی به مردممان زدهایم لذا بر اساس آمارها، حدود ۷۰ درصد مردم ما، قانونگریز هستند و این اتفاق بسیار بدی است.
در حقیقت، متولیان تکنولوژی و فن آوری در جامعه ما و متولیان فرهنگی ما باید از سیاست انکار و تحدید دست بردارند و در کنار آن تلاش کنند که فقط مصرف کننده صرف ابزارهای فرهنگی نباشیم بلکه به عنوان یک جامعه پویا بتوانیم از این ابزارها به طور مناسب استفاده کنیم تا این شبکه ها باعث تقویت ارتباطات مفید در جامعهی ما شود.
باید بدانیم که اینگونه شبکهها در کنار آثار مخربی که دارد، از مزایایی هم برخوردار است؛ همانطور که همهی فیس بوک، مشکلات اخلاقی نیست و برخی در این فضای مجازی، پیامهای اخلاقی و مذهبی را به اشتراک میگذارند لذا ما باید افراد جامعهمان را هدایت کنیم تا از این شبکهها به صورت بهینه استفاده کنند.
اصلا چه اشکالی دارد که ما، کارگاههای آموزشی استفاده از موبایل را تشکیل دهیم و فرهنگ استفاده از تلفن همراه را به مردم خود آموزش دهیم. همان کشورهایی که این گوشیهای همراه پیشرفته را تولید میکنند، خودشان هرگز مانند ما از آن استفاده نمیکنند و وقتشان را با آن به بطالت نمیگذرانند…
رسانه، ماهواره یا هر شبکهی اجتماعی دیگر، به وجود میآید تا به انتقال پیام بپردازد؛ این پیام، گاه ممکن است حاوی مطالبی مفید و سازنده برای افراد باشد و گاه، حاوی پیامهای شومی است که بنیان خانوادهها را نشانه رفته و گردانندگان این شبکهها و فضاها، به دنبال دستیابی به اهداف سیاسی و اقتصادی و فرهنگی خود از مخاطبان بهرهکشی و سوء استفاده میکنند؛ در این گزارش، به دنبال تعیین تکلیف برای افراد و صدور جواز استفاده کردن یا نکردن از شبکههای مجازی یا ماهوارهای نیستیم، بلکه نتیجهگیری مهم در اینباره، یک جمله بیش نیست:" آگاه باشید تا فریب نخورید".
غرب ايران
نظر شما
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد