سرویس: ویژهکد خبر: 46001|10:31 - 1393/01/17
نسخه چاپی

ضرورت فرهنگ و مهندسی فرهنگی/کشور نیازمند برنامه ریزی منسجم و هوشمندانه در زمینه فرهنگ

urlمطلع الفجر-باوجود تاکیدات بر مقوله ی فرهنگ، به نظر می رسد کشورمان برنامه ریزی منسجم و هوشمندانه ای در زمینه فرهنگ ندارد و در غالب صحنه های جبهه فرهنگی، تهاجم دشمن بر فرهنگ ایرانی اسلامی سایه افکنده است. 
34 سال از انقلاب اسلامی می گذرد؛ در طول این سال ها هیچ گاه یک سیاست فرهنگی ثابت، مطابق با نیاز روز و کارآمد در کشور وجود نداشته است. مصادیق زیادی برای این موضوع وجود دارد. به عنوان مثال رو به رشد نبودن وضعیت سینما و رسانه، اظهارات متناقض مسئولان فرهنگی نظیر لابی برای اسکار گرفتن فیلمی ایرانی که یک حرکت دوسر باخت بود، نداشتن برنامه مشخص و کارآمد برای پوشش آقایان و خانم ها و همچنین روابط دختر و پسر در جامعه(عفاف و حجاب)، عملکرد بسیار ضعیف در فضای مجازی و جنگ نرم و ...هدف از این نوشتار ارائه راهکار برای افزایش کارآمدی فعالیت های فرهنگی نیست اما اجمالا به نظر می رسد در عرصه فرهنگ نیاز به حرکات جهادی و پرشور داریم و وضعیت فرهنگی با بخشنامه و تکیه بر آمارهای کمی و هزینه کردن بودجه های کلان به جایگاه مطلوب نخواهد رسید.در ادامه تعریف فرهنگ، مهندسی فرهنگی و ضرورت آن در کلام رهبر معظم انقلاب بررسی خواهد شد.همچنین خواهید دید که رهبر معظم انقلاب در سال 1383 ضرورت مهندسی فرهنگی را تببین می کنند(در سال های پیش از آن نیز اشاراتی داشته اند) ولی متاسفانه همان سخنان را در سال 1390 نیز تکرار می کنند و بعد از گذشت حدود یک دهه، هنوز نقشه ی مهندسی فرهنگی کشور آماده نیست!!!...!!! در برخی موارد نظیر انتقاد رهبری از بنیاد نخبگان، تاریخ ایراد سخنرانی را مد نظر داشته باشید و با وضع حاضر مقایسه کنید. آیا پیشرفت چشمگیری به تناسب سال هایی که پشت سرگذاشته ایم، وجود داشته است؟ضرورت فرهنگ از دیدگاه امام خمینی (ره) فرهنگ مبدأ همه خوشبختی‌ها و بدبختی‌های ملت است... آن چیزى كه ملت‌ها را می ‏سازد فرهنگ صحیح است... اگر فرهنگ درست ‏بشود یك مملكت اصلاح می ‏شود.1فرهنگ از دیدگاه امام خامنه ایفرهنگ یك جامعه، اساس هویت آن جامعه است. فرهنگ هم كه می‌گوییم، اعم از مظاهر فرهنگی – مانند زبان و خط و امثال این ها – یا آنچه باطن و اصلِ تشكیل دهنده پیكره فرهنگ ملی است؛ مثل عقاید، آداب اجتماعی، مواریث ملی، خصلت های بومی و قومی؛ این ها اركان و مصالح تشكیل دهنده فرهنگ یك ملت است اساس هویت یك ملت، این هاست. از این فرهنگ، همه كاركردها و جهت‌گیری‌ها و تحولات ملت سرچشمه می‌گیرد. بنابراین، فرهنگ یك ملت، منشأ عمدة تحولات آن ملت است.

فرهنگ به عنوان جهت‌دهنده به تصمیمات كلان كشور - حتی تصمیم‌های اقتصادی،سیاسی، مدیریتی و یا در تولید نقش دارد. وقتی ما می‌خواهیم ساختمان بسازیم وشهرسازی كنیم در واقع با این كار داریم فرهنگی را ترویج می‌كنیم یا تولید می‌كنیم یا اشاعه می‌دهیم.3

فرهنگ مثل روحی است كه در كالبد همه فعالیت‌های گوناگون كشورحضور و جریان دارد. فرهنگی كه باید در تولید، خدمات،ساختمان‌سازی، كشاورزی، صنعت، سیاست خارجی و تصمیمات امنیتی رعایت شود و حدود را معین و جهت را مشخص كند. چیست؟این باید در این جا معین شود.4

آرمان اصلی ملت ایران رسیدن به جامعه ای رشید، موحد، پرنشاط، پرامید، عدالت طلب، دارای اعتماد به نفس، پركار، پیشرو، پیشرفته، دارای توكل و برخوردار از روح ایثار و گذشت است و «فرهنگ» مهمترین عامل دستیابی به این هدف والاست.5

 
جبهه‌ تفكر لیبـرال‌ دمـوكراسـی‌ غربی از طرح‌ یـك‌ نمونه‌‌ عملی‌ و موفق‌ همراه شدن‌ معنـویـت‌ و پیشرفت‌ مادی‌ در ایران‌ هراس‌ دارد. دشمنان‌‌ ملت‌ ایران، بسیار تلاش‌ كردنـد با ترفندهای‌ گوناگون‌‌ از جمله‌ معرفـی‌ ایـن نظام‌‌ به‌‌ عنوان‌ یك‌ نظام بنیادگرا كه دارای‌ جمود است‌‌، از طرح‌ واقـعیـت سخـن‌ جـدیـد جمهوری‌‌ اسلامی‌‌ ایران‌ جلوگیری كننـد ولـی به‌‌ موفقیت‌‌ دست نیافتـه اند و مهم تریـن‌ وظیفه‌ نمایندگان‌ فرهنگی‌‌ جـمهـوری‌ اسـلامـی ایران‌‌‌, معرفی‌ ابعاد و واقعیات‌ این سخـن نو است‌.6

تعریف مهندسی فرهنگی

مهندسی فرهنگ این است كه با رویكرد سیستمی اجزاء فرهنگ اعم از فرهنگ ملی، فرهنگ عمومی، فرهنگ تخصصی، فرهنگ سازمانی، در مجموعه فرهنگ جانمایی شده و  روابط آن ها به خوبی تنظیم شود. ضعف‌های اجزاء و روابط آن ها برطرف شود.
 

ضرورت مهندسی فرهنگی

عوامل گوناگون تأثیرگذار در فرهنگ، قسم نخورده‌اند كه چون ما كاری نمی كنیم، آنها هم كاری نكنند...2برای رسیدن به همه چیزهایی كه آرزوی ماست و در چشم‌اندازها و افق‌های دوردست تصویر می‌كنیم، باید فرهنگ كشور، صحیح و پالایش شده در مجرای درست قرار بگیرد.یكی از مهم‌ترین تكالیف ما در درجه اول مهندسی فرهنگ كشور است. یعنی مشخص كنیم كه فرهنگ ملی، فرهنگ عمومی و حركت عظیم درونی و صیرورت بخش و كیفیت بخشی كه اسمش فرهنگ است و در درون انسان‌ها و جامعه بوجود می‌آید، چگونه باید باشد؟ فرهنگ هدف كدامست؟ اشكالات و نواقص‌اش چیست؟ چگونه باید رفع شود؟ فرهنگ موجود كدامست؟ كندی‌ها و معارضاتش كجاست؟مجموعه‌ای لازم است كه اینها را تصویر كند.(مقام معظم رهبری 1383)7
یك نقشه‌ى مهندسى فرهنگى لازم است. ما وضع فرهنگى مطلوب كشور را تصویر كنیم و اجزاء متشكل آن را در مقابل خودمان ترسیم كنیم، بعد ببینیم كجاها اولویت دارد، كجاها احتیاج به مراقبت بیشتر دارد؛ به آنجاهائى كه در این مدت مغفول‌عنه باقى مانده، برسیم و مسئله را دنبال كنیم؛ یك جاهائى سرمایه‌گذارى بیشترى لازم دارد، به اینها توجه كنیم. این، مهندسى فرهنگى است؛ كه خب، كار سختى است؛ از نقشه‌ى جامع علمى سخت‌تر است. به همین دلیل هم كه كار سخت‌ترى است، كمتر پیش رفته. (مقام معظم رهبری 1390)8خطوط مقدّم اجرایى فرهنگی وزارت آموزش و پرورش، وزارت آموزش‌عالى، وزارت ارشاد و دستگاه‌هاى مختلف هستند.حالا الان(سال 1390) باید نقشه‌ى مهندسى فرهنگى كشور روى میز آماده باشدو باید روى آن بحث شده باشد؛ كار شده باشد؛ تصمیم‌گیرى شده باشد و نقشه‌ى كلان با راهكارها - نه فقط چیزهایى كه صرفاً آرزو و آمال است - كاملاً كشیده شده و مشخص شده باشد.8متولی مهندسی فرهنگیمجموعه‌ای لازم است چگونگی فرهنگ و نقاط قوت و ضعف آن را تصویر كند و بعد مثل دست محافظی هوای این فرهنگ را داشته باشد. نمی‌گویم به طور كامل كنترل كند؛ چونكنترل فرهنگ به صورت كامل نه ممكن است، نه جایز؛ اصلاً رشد فرهنگی با ابتكار و آزادگی و آزادی و میدان دادن به اراده‌هاست؛ در این تردیدی نیست؛ منتها هوای كار را باید داشت. در تربیت كودك گفته می‌شود كه بچه را خیلی امر و نهی و كنترل و مهار نكنید؛ بگذارید آزادانه برود بازی كند؛ اما معنایش این نیست كه اگر لب ایوان رفت و خواست پایین بیفتد، جلویش را نگیریم! باید مراقبت كرد و مواظب بود. این، یك متولی و یك مركز می‌خواهد تا از یك طرف مهندسی كند؛ یعنی با یك فكر كلان، با یك نگاه برتر و بالاتر از همه جریان‌های فرهنگی در داخل كشور، ببیند حقیقت فرهنگی و عنصر فرهنگی چگونه و با چه كیفیتی باید باشد؛ به كدام سمت باید برود و كجاهایش ایراد دارد؛ و از سوی دیگر مراقبت كند كه این كارها انجام بگیرد. این مركز را ما تعریف كردیم: شورای عالی انقلاب فرهنگی. این احتیاج دارد به دو چیز اساسی:اول، عقبة علمی و فكری؛ دوم، خط مقدم اجرایی.عقبة فكری‌اش همان جایی است كه باید مطالعه و كارهای علمی بكند. اصل فكر، تولید و ارزیابی و صیرورت علمی‌اش در آن عقبه‌ها انجام می‌گیرد و بعد به اینجا می‌آید و به شكل كاملِ مهندسی درمی‌آید و بعد وارد خط مقدم اجرایی می‌شود.شورای عالی انقلاب فرهنگی، قرارگاه مقدم فرماندهی است: عقبه فكریشما در مراكز دانشگاهی و حوزه‌ای و دبیرخانه خودتان كه باید محور همه این مراكز باشد، آن جاهاست؛ خط مقدمتان هم عبارت است از دولت، مجلس و حتی مجمع تشخیص مصلحت و دستگاه قضایی و دیگر دستگاه‌هایی كه در كشور هستند؛ اینهابازوان اجراییشما هستند. این بازوان اجرایی، فقط چهار وزارتخانة فرهنگی نیستند – یعنی وزارت علوم و ارشاد و بهداشت و آموزش و پرورش – بلكه صنایع ما هم جزو خط مقدم شماست.فرهنگ ما باید در تولید صنعتی ما اثر بگذارد:ما چه چیزی تولید كنیم؟ چگونه تولید كنیم؟ برای چه تولید كنیم؟ صدا و سیما هم جزو خطوط مقدم شماست. دستگاه قضایی ما – ادارة زندان، كیفیت زندان و این گونه مسائل – همه‌اش با فرهنگ ارتباط دارد و باید تحت تأثیر آن باشد. مجلس ما، برای عملی شدن آنچه به عنوان مهندسی انجام می‌گیرد، حتماً باید قانون بگذارد. مجمع تشخیص مصلحت هم در سیاستگذاری‌ها همین مهندسی كلان را در نظر داشته باشد. ما در آنجا سیاستگذاری رسمی فرهنگی داریم، نه مهندسی مورد نظر ما كه نگاه كلان به مباحث فرهنگی است.2نمونه ای از انتقاد رهبری به اجرای سیاست های بنیاد نخبگان(سال 1384) من وقتى به روى زمین نگاه مى‌كنم كه ببینم از این نقشه - نقشه مهندسى فرهنگى كشور كه در ابتداى صحبت عرض شد - روى زمین درباره‌ى نخبگان چه هست، چیزى نمى‌بینم. شما مى‌دانید كه نخبگان - دانشجوهاى نخبه، دانش‌آموزان نخبه، المپیادى‌ها و سایر افراد نخبه - هر سال دو، سه مرتبه با بنده ملاقات دارند و من هم به آنها میدان مى‌دهم، تا جوان‌ها حرف بزنند؛ اما آنچه از مجموع حرف‌هاى آنها به دست مى‌آید، این است كه هنوز در عمل، كارى براى نخبگان انجام نگرفته است. من اصرار دارم كه براى آنها به طور جدى كار انجام بگیرد. یكى از كارها، جذب نخبگان است كه این كار باید حتماً در این بنیاد مورد توجه باشد؛ دیگرى، شناسایى و سازماندهى این افراد است، تا بتوانیم از آنها براى كشور بهره‌گیرى كنیم. الان جاهاى زیادى هست كه اگر یك جوانِ نخبه در آن جاها حضور داشته باشد، مى‌تواند كلى كار براى ما انجام بدهد؛ ولى ما نمى‌دانیم افراد را براى چه جایى باید به كار بگیریم. این طرحى كه آقاى دكتر احمدى‌نژاد از اول در ذهن‌شان بود - طرح به‌كارگیرى جوانان در وزارت‌خانه‌ها - نمى‌دانم چقدر پیش رفته، كه البته این طرح، طرح بسیار خوبى است و باید با شرایطش انجام بگیرد؛ اما بهترین كسانى كه مى‌توانند به این طرح كمك كنند، نخبگان هستند. ما نخبگان كشور را پیدا كنیم، شناسایى كنیم، سازماندهى كنیم و بدانیم كه چه كسى براى كجا لازم است. این كار، از جمله كارهایى است كه در بنیاد نخبگان مى‌تواند انجام بگیرد. بعد، رفع نیازهاى پژوهشىِ آنهاست - كه در برنامه‌ى بنیاد نخبگان هم هست - و رفع نیازهاى شخصىِ‌شان. در این صورت، نخبگان تشویق مى‌شوند و راه جلوگیرى از مهاجرت یا فرار آنها هم - یا هرچه كه اسمش را مى‌گذارید، كه دایم مى‌گویند رفتند و نیامدند؛ یا رفتند و آمدند، كه یك‌مقدار هم بزرگ‌نمایى مى‌شود - فقط با این روش امكان‌پذیر است؛ چون آنهالازم است كه در این‌جا دل‌گرم شوند.البته یك بخشى از این كار هم به دانشگاه‌ها ارتباط پیدا مى‌كند.مراقب باشید كه در دانشگاه‌ها، جوان‌هاى نخبه‌ى ما احساس تبعیض نكنند؛ بخصوص در پذیرش دوره‌هاى علوم تكمیلى، دوره‌ى دكترى و در دادن بورس.اگر جوان‌ها احساس كنند كه نخبگىِ آن ها در این‌جا به دردشان نمى‌خورد، اثرات ویرانگرى دارد، كه مواردى از این مسأله را من اطلاع دارم و مى‌دانم.9توصیه های مقام معظم رهبری برای اجرای مهندسی فرهنگی
توصیه اول تعیین یک متولیو مرکز برای انجام این کار خطیر می باشد که ایشان این وظیفه خطیر را از شورای عالی انقلاب فرهنگی انتظار دارند؛ « یك متولی و یك مركز می‌خواهد تا از یك طرف(فرهنگ را) مهندسی كند.یعنی با یك فكر كلان،با یك نگاه برتر و بالاتر از همة جریانهای فرهنگی در داخل كشورببیند حقیقت فرهنگی و عنصر فرهنگی چگونه و با چه كیفیتی باید باشد.به كدام سمت باید برود (فرهنگ هدف كدامست؟) كجاهایش ایراد دارد(فرهنگ موجود كدامست؟ اشكالات و نواقص‌اش چیست؟كندی‌ها و عارضاتش كجاست؟مجموعه‌ای لازم است كه اینها را تصور كند.یك متولی و یك مركز می‌خواهد كه با یك فكر كلان، با یك نگاه برتر و بالاتر از همه جریانهای فرهنگی در داخل كشور، ببیند حقیقت فرهنگی و عنصر فرهنگی كجاهایش ایراد دارد.» (مقام معظم رهبری 1383)
توصیه دوم نقش دلسوزانه حکومت در اجرای مهندسی فرهنگی در جامعه است« در مقوله فرهنگ، رفتار حكومت باید دلسوزانه و مثل رفتار باغبان باشد. باغبان به هنگام، نهال می‌كارد به هنگام، آبیاری می‌كند به هنگام، هرس می‌كند به هنگام، سمپاشی می‌كند به هنگام ، هم میوه‌چینی باید فضای فرهنگی كشور را باغبانی كرد .برای باغ با فنون مهندسی كشاورزی، نقشه مهندسی تهییه ، یعنی مسئولانه و با دقت این مقوله را دنبال كرد.» (مقام معظم رهبری 1382) « دولت و مجموعه ‌حكومت نمی‌تواند خود را از این موضوع بركنار بدارد و بگوید بالاخره فرهنگی وجود دارد و مردم به چیزی فكر می‌كنند. نه، ما مسئولیت داریم این فرهنگ را بشناسیم، اگر ناصواب است، آن را تصحیح كنیم. اگر ضعیف است، آن را تقویت كنیم، اگر در آن نفوذی هست، دست نفوذی را قطع كنیم.» (مقام معظم رهبری 1381) « آنچه در مقوله فرهنگ بر عهده حكومت است، عبارت است از نظارت هوشمندانه، متفكرانه، آگاهانه، مراقبت از هرزروی نیروها و هرزرویی علف هرزه ها، هدایت جامعه به سمت درست، كمك به رشد و ترقی فرهنگی افراد جامعه.»(مقام معظم رهبری 1382) « در قبال هجمه‌ای كه امروزوجود دارد، نمی‌شود بیكار نشست و نظارت را از دست داد. بایستی با دقت مراقب رفتار و حركت فرهنگی جامعه بود و برای آن برنامه‌ریزی كرد.این یكی از مهمترین وظایف حكومت است وحق بزرگی است كه مردم بر گردن حكومت دارند.»  (مقام معظم رهبری 1382)توصیه سومحدود مهندسی فرهنگی«ما نه معتقد به رهاسازی هستیم، كه به هرج‌ و مرج خواهد انجامید، نه معتقد به سختگیری شدید، اما معتقد به نظارت، مدیریت، دقت در برنامه‌ریزی و شناخت درست از واقعیات هستیم.» (مقام معظم رهبری 1382) «نمی‌شود ما میدان را رها كنیم تا دیگران هر كاری كه می‌خواهند، بكنند. امروز همان كسانی كه ادعای آزادی می‌كنند و دم از لیبرال بودن می‌زنند، پیچیده‌ترین و دقیق‌ترین و ظریفترین شیوة كنترل را بر روی فرهنگ كشورهای خودشان، بلكه سراسر دنیا، اعمال می‌كنند و سعی دارند كه فرهنگ خود را به كشورهای دیگر منتقل و تزریق كنند.» (مقام معظم رهبری 1382) توصیه چهارمبهره بردن از عوامل تاثیرگذار در فرهنگ است« فرهنگ یك ملت را می‌شود با عوامل تأثیرگذار به تدریج عوض كرد. یك ملت از لحاظ فرهنگی عزیز را تبدیل كرد به یك ملت توسری خور و ضعیف، متقابلاً یك ملت تنبل را می‌شود تبدیل كرد به یك ملت زرنگ. این رنگ ثابت لایزالی و لایزولی نیست.» (مقام معظم رهبری 1383) توصیه پنجممیدان دادن به اراده هاست« فرهنگ ملی را می‌شود به مرور در طول زمان تغییر داد،یعنی مثل كوه‌های عالم كه در قرن‌های متمادی جابه‌جا نمی‌شوند، جزو ثوابت نیست مجموعه‌ای لازم است كه اینها را( مشخص كنیم كه فرهنگ چگونه باید باشد ، اشكالات و نواقص اش چیست و چگونه باید رفع شود، كندی ها و معارضاتش كجاست ) تصویر كنند و بعد مثل دست محافظی هوای این فرهنگ را داشته باشند.نمی‌گویم به طور كامل كنترل كنند، چون كنترل فرهنگ به صورت كامل نه ممكن است و نه جایز. اصلاً رشد فرهنگی با ابتكار و آزادگی و آزادی و میدان دادن به اراده‌هاست. در این تردیدی نیست. منتهاهوای كاررابایدداشت.» (مقام معظم رهبری 1383) توصیه ششمشناخت نقاط ضعف در زمینه فرهنگی و تقویت این نقاط و بهره جستن از نقاط قوت فرهنگی جامعه « فرهنگ به عنوان شكل‌دهندة به ذهن و رفتار عمومی جامعه است. اندیشیدن و تصمیم‌گیری جامعه بر اساس فرهنگی است كه بر ذهن آنها حاكم است.در داخل كشور، چیزهایی كه در فرهنگ عمومی، ضعیف است، یا جایش كم است، كدام است؟ یكی از آنها انضباط است دیگری اعتماد به نفس ملی واعتزاز ملی است مورد بعدی، قانون‌پذیری است.مقوله بعدی، تدین و دین‌باوری است. موارد دیگر فرهنگ ازدواج، فرهنگ رانندگی، فرهنگ خانواده، فرهنگ اداره، فرهنگ لباس است.بنده با مد خیلی موافقم، جزو آدم هایی هستم كه به مد گرایش دارم، اما مدی كه از داخل جوشیده باشد- چون مد یعنی ابتكار و نوآوری - نه چیزی كه از بیرون بیاید.مد آرایش مو و لباس و حرف زدن ما همه‌اش دارد از بیرون می‌آید.» (مقام معظم رهبری 1381) توصیه هفتمارایه یک «الگوی لباس» برای تعیین «فرهنگ لباس» در جامعه است؛ «یكی از موارد فرهنگ عمومی، فرهنگ لباس است. وقتی بنده خودم در این شورا بودم، شورا وزیر محترم آن وقت را - كه جناب آقای خاتمی بودند - موظف كرد تا الگوی لباس بیاورد. ایشان رفتند زحماتی كشیدند. اما به جایی نرسید. من نمی گویم آقایان حتماً كت و شلوار را بكنند و همان لباس های پیشنهادی را بپوشند، اما بگذارید ما لباسی داشته باشیم كه بگوییم ایرانی است در موزه‌ها آن را نگه داریم و مال زمان هخامنشیان و ساسانیان و سلجوقیان هم نباشد. باب امروز باشد.» (مقام معظم رهبری 1381) توصیه هشتماعلام مواضع شفاف در ابعاد مختلف فرهنگ جامعه از سوی مسئولان ذیربط می باشد؛ « بالاخره جایی باید موضع خود را درباره این ها (فرهنگ ازدواج و فرهنگ خانواده، فرهنگ لباس و الگوی مصرف و ... در فرهنگ عمومی) معین كند. حتی اگر بگوید من الان وقت ندارم و اولویتم تعیین لباس ملی نیست. خیلی خوب، معلوم بشود كه ما تا پنج سال یا ده سال این اولویت را نداریم و می‌خواهیم آن را كنار بگذاریم. لیكن بالاخره این انبار مجموعه فرهنگی صاحبی داشته باشد.» (مقام معظم رهبری 1381)سخن آخربه نظر می رسد غالب توصیه های رهبری که در برخی موارد از نظر اجرا چندان هم سخت به نظر نمی رسد، با کیفیت مناسبی انجام نشده است. بنابراین در وهله اول برنامه ریزی کوتاه مدت برای اجرایی کردن برخی موارد که قابلیت اجرایی شدن در کوتاه مدت را دارند (نظیر توصیه های هفتم و هشتم) ضروری به نظر می رسد.- هماهنگی بیشتر بین دستگاه ها و نهادهای فرهنگی که در اجرای مهندسی فرهنگی دخیل هستند،- استفاده از دانشمندان و کارگروه های کارشناس و فرهیخته و همچنین جـــوانان فعال در عرصه فرهنگدر برنامه ریزی ها،- حرکت هوشمندانه شورای عالی انقلاب فرهنگی و برطرف کردن ضعف هایی نظیر توجه بیش از اندازه به موضوعات فرعی، افزایش سرعت عمل در انجام وظیفه محول شده به شورا، اصلاحات ساختاری و نیروی انسانی، تعامل بیشتر با پژوهشکده ها، تا متولی مهندسی فرهنگی به جایگاه واقعی خود -یعنی تبدیل شدن به قرارگاه فرهنگی- نائل شود.
از جمله راهکارهایی هستند که سبب تسریع در تهیه نقشه فرهنگی و کارآمدترشدن فعالیت های فرهنگی در کشور می شوند.

*** پانویس 1. امام خمینی (ره). صحیفه نور، ج15.ص16. 2. بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی، 8 دی 1383. 3. مقام معظم رهبری، 1381. 4. مقام معظم رهبری، 1381. 5. مقام معظم رهبری 1386. 6.دیدار شورای‌ عالـی و مدیران‌‌ سازمان فرهنگ‌ و ارتباطات‌ اسلامـی‌ و رایزنان‌‌ فرهنگی‌‌ جمهوری‌ اسلامی ایران با رهبر انقلاب، ۱۳۸۳/۰۵/۲۱. 7. مقام معظم رهبری 1383. 8.دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی با رهبر انقلاب 1390/03/23. 9.بیانات در دیدار اعضای شوراى عالى انقلاب فرهنگى‌‌1384/10/13.

نظر شما

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد