مطلع الفجر-حکایت بدپوششی و لباسهای نامناسب دیگر به یک داستان نخ نما تبدیل شده است که نوشتن درخصوص آن در حوصله مخاطب و نویسنده نمیگنجد، البته می توان چشم ها را بست و هیچ چیز را ندید!
اگر چه مدتهاست جامعه متدین کشور نسبت به ظهور برخی بد حجابی ها و وضعیت نابهنجار پوشش در سطح جامعه معترض و گلایه مند است ، بی پروایی برخی هنجارشکنان جامعه را مبنی بر عدم رعایت شئونات اسلامی نوعی دهنکجی و توهین به ارزشهای اسلامی میداند.
شهرستان گیلانغرب متشکل از مردمانی غیرتمند و البته متدین و حتی نسل جوان ما که مورد هجوم سنگینترین تهاجمات قرار گرفته به آموزههای اسلامی پایبند است و به آن گرایش دارد
بسیاری از خانوادهها از وضعیت فرزندانشان احساس نگرانی میکنند،پوشش ناهنجار افراد بدحجاب خانوادههای مذهبی و متدین را آزار میدهد و اخلال در زندگی اجتماعی را موجب شده است
هوای گرم تابستان به موازات آن که مردم را به فکر استفاده از وسایل سرمایشی می اندازد، برخی مسئولان فرهنگی را هم دست کم برای چند روزی به یاد مشکل دیرپای بدحجابی و بدپوششی در جامعه می اندازد.
این مساله تا حدی هم طبیعی است چه آن که تابستان ، خیابان های شهرهای ما و بسیاری از اماکن عمومی به نمایشگاه تبرج زنان و دخترانی تبدیل می شود که به هر دلیلی می خواهند بیشتر دیده شوند وبرای این کار با پوشش ها وآرایش های زنندهدر انظار عمومی ظاهر می شوند.
اما اکنون که در فصل سرما قرار داریم و سرما هم ما را بی نصیب نگذاشته ،ساپورت پوشانی که بازارشان در فصل تابستان داغ بود به اقتضای شرایط جوی چکمه به پا شده اند.
ساپورت پوشان چکمه به پا گرچه در اکثریت نیستند اما در هر محیطی می توان نشانه هایی از خودنمایی آنان را دید حالا فرقی نمی کند که در مطب یک پزشک باشند و یا مسافری که از تاکسی برای رسیدن به مقصد استفاده می کند و یا عابری که احیاناً برای خرید و مضافاً برای گردش در هوای زمستانی خود را به مناطق مرکزی و شلوغ شهرها رسانده است.
البته هوای سرد این حُسن را دارد که تا حدی به بهتر شدن پوشش کمک می کند و باز جای شکرش باقی است که همچون بهار و تابستان، برخی مجبور(!) نیستند که از البسه ای استفاده کنند که نهایت صرفه جویی در پارچه آن ها صورت گرفته است!!
اما آنچه را که باید در این جا گفت این است که خودنمايي و تبرج بيش از اندازه و خارج از چارچوب حجاب آسیب های فراوانی به همراه دارد و پیش از هر چیز ، سلامت رواني خود فرد را به مخاطره مياندازد.
به عبارت دیگر چنانچه فرد در توجه به زيبايي ظاهري و خودآرايي افراط كند، كمكم به حدي ميرسد كه بيمارگونه به تجمل و آرايش ميپردازد و این در حالی است که هيچگاه احساس ارضا و سيري نميكند.
معمولاً هم اينگونه زنان و دختران براي اينكه زيباتر شوند، هر روز وقت زيادي را صرف آرايش و تقليد از مدهاي جديد مينمايند و این گونه هم آرامش روانی و اخلاقی جامعه را به خطر می اندازند و هم این که جیبِ کمپانی های غربی و شرقی را بابت فروش البسه های مارک دار ، پُرپول کرده و رونق می بخشند.
جدای از عوارض فرهنگی و اقتصادی و اجتماعی، اين روند از سویی دیگر ميتواند ناراحتيهاي رواني زيادي براي آنان ايجاد كند؛ زيرا به دليل اينكه هميشه كارها به دلخواه پيش نميرود، باعث بروز نگرانيهايي براي آنها ميشود.
درپایان باید گفت همانطور که تبدیل شدن معضل بدحجابی به یک پدیده اجتماعی زمانبر خواهد بود (متاسفانه چند سالی است که این روند آغاز شده) تغییر آن نیز زمان بر خواهد بود.
لذا ضروری است که در ابتدای بسته شدن این نطفه شوم در جامعه انقلابی واسلامی و در شهری نظیر گیلانغرب که آجر آجر ان رنگ و بوی از شهادت و فضای آن متبرک به نفسهای شهدای عظیم الشان 8 سال دفاع مقدس است ،جلوی پیشروی آن گرفته شود و با وجود آن که اثراتش در دراز مدت ظاهر می شود اما باید در کوتاه مدت نیز با برنامه های مدون و شیوه های کاربردی برایش کاری کرد
موارد عقل مدارانه و منتج به نتیجه در خصوص برنامه های پیشگیرانه و مطالعات آسیب شناسی در این حوزه میتواند در دستور کار جلسات شورای فرهنگ عمومی و ستای احیای شهرستان گیلانغرب قرار گیرد ،چرا که پیشقدم شدم برخی متولیان خاص در ترویج فرهنگ مبارزه با بد حجابی و گسترش فرهنگ امر به معروف ،مهم و البته با توجه به احترام خاصی که برای فریضه های اسلامی برخواسته از دین مبین اسلام قایلیم ، اثر بخش خواهد بود
نظر شما
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد