سرویس: ویژهکد خبر: 34108|08:30 - 1392/11/01
نسخه چاپی

تمسک به سبک زندگی اسلامی تقابل با فروپاشی بنیان خانواده

تمسک به سبک زندگی اسلامی تقابل با فروپاشی بنیان خانواده

326597_714مطلع الفجر-ما که در سایه احکام و آموزه های اسلامی و در کشوری اسلامی زندگی میکنیم نباید با اعلام اضمحلال خانواده های غربی از مشکلات خود غافل شویم تمسک به سبک زندگی اسلامی درمان درد است

به گزارش مطلع الفجر، خانواده ایرانی که اعتقادات او ریشه در احکام اسلامی دارد  و اسلامی که حتتی برای ابتدایی ترین کارها احکام سعادتمندانه لحاظ نموده است عذری برای خانواده ها باقی نمی گذارد که از این حیطه متعالی و پویای اسلام به راه کج و غیر اخلاقی بروند

واقعیت روشن این است که اگر چه در عصر امروز روند رو به رشد بسیاری از آسیب های اجتماعی و خانوادگی در غرب  به وضوح مشاهده می شود اما ما نباید فراموش کنیم که گستره  این سیل خانمانسوز بحران اخلاقی اگر پایبندی به اصول اسلامی در جامعه کمرنگ شود دامن ما را هم می گیرد

جالب این که در سال های اخیر، در برخی کشورهای غربی از جمله فرانسه طلاق روند نزولی داشته است، به طوری که تعداد طلاق ها در سال 2005 در فرانسه ، بیش از 155 هزار مورد بود ولی اینک به 133 هزار مورد در سال کاهش یافته است. اما در ایران، تعداد طلاق که در سال 85 حدود 94 هزار بود، پارسال به بیش از 150 هزار مورد رسید! حقیقت مطلب با کنکاش در رسانه ها و اوضاع جوامع ، این است که خانواده در غرب ، همانند دهه های گذشته ، جایگاه مستحکم و سابق خود را ندارد و این، حتی نگرانی اندیشمندان غربی را هم برانگیخته است. زندگی مشترک یک رئیس جمهور با کسی جز همسرش ، چیزی است که در دهه های نه چندان دور ، کسی در غرب تصورش را هم نمی کرد ولی اینک رئیس جمهور فرانسه به جای همسر ، با شریک جنسی اش زندگی می کند که البته اخیراً کاشف به عمل آمد که به او نیز خیانت کرده و با یک هنرپیشه رابطه داشته است!   تلنگری که باید به ذهنمان بزنیم این است که کجای مطلب به ما مرتبط است ؟؟ با تصور اینکه در کشورهایی نظیر فرانسه و آلمان و اسپانیا و آمریکا و ... خانواده ها مضمحل شده اند و فرض کنیم که آن جوامع غرق در منجلاب فساد و تباهی اند ؛ آیا استناد به این که آنها مشکل دارند و اغراق در این خصوص ، می تواند نافی مشکلات خود ما باشد؟ مخلص کلام این که بنیان های خانواده در غرب فرو می ریزد یا خیر ، اصولاً به خود آنها مربوط است ؛ آنچه باید دغدغه ما باشد این که بی هیچ تعارفی باید بپذیریم که بنیان های خانواده در ایران در تزلزل است. بنابراین بهتر است کسانی که این سو و آن سو به عنوان استادان حوزه و دانشگاه معرفی می شوند به جای تکرار عبارت نخ نما شده "فروپاشی بنیان خانواده در غرب" به ارائه راهکارهای سازنده و نوین پیشگیری از طلاق" ، بیندیشند و از آن علمی که به استنادش "استاد" خوانده می شوند برای حل مشکلات خودمان استفاه کنند و الا تکرار مکررات هنری نیست که بدان افتخار کرد*چرا در استان کرمانشاه با ریشه های فرهنگی و تاریخی شاهد ظهور برخی آیب های اجتماعی هستیم ؟؟؟در بررسی میدانی  و موضوعی طلاق چنین سوالی در ذهن متبادر می گردد  که چرا در استانی مانند کرمانشاه  با بهره مندی  از یک فرهنگ با ریشه های سنتی که ظهور این آسیب اجتماعی در آن چنان شناخته شده نبوده اینگونه شاهد خزش ریشه های طلاق در میان لایه های اجتماع و زندگی های مشترک  آن هستیم ؟

با بیانی ساده ،طلاق پدیده ای است اجتماعی که اثرات همه جانبه بسیار خطیر و مهمی را برای پیکیره  فرد و جامعه در پی دارد  که البته  زمانی به صورت آفت یا بلای اجتماعی حاد تجلی می یابد که از حدود معینی خارج شده و فراوانی آن غیر متعارف گردد

قاعدتاً،جهت تشخیص این وضعیت، می توان آمار طلاق را با آمار ازدواج مقایسه نمود و در شرایط کنونی کشور ، آمار رو به گسترش طلاق، کفه های این موازنه را به سمت  آسیب اجتماعی جدی  طلاق سوق می دهد در بررسی منطقه ای معضل و آسیب طلاق  و نگاهی به آمارهای رسمی در می آبیم   که   پارسال ۹۶ هزار و ۵۰۲ مورد طلاق در کشور بوقوع پیوسته است  که  ظهور این پدیده شوم در جامعه نشاه میدهد که این بیماری اجتماعی در حال محکم کردن ریشه های خود در پیکره اجتماع است و روند رو به رشدی را دارد

*نحرافات فرهنگی، کمرنگ شدن نام و یاد خدا، توقعات بیجا، مشکلات ناشی از مواد مخدر

در تفکیک استانی  آمار فوق، سهم استان  کرمانشاه از واقعه طلاق پارسال چهار هزار و ۸۲۰ مورد بوده است، و باز هم در یک آنالیز موضوعی چنین سوالی در ذهن متبادر می گردد  که چرا در استانی با بهره مندی  از یک فرهنگ با ریشه های سنتی که ظهور این آسیب اجتماعی در آن چنان شناخته شده نبوده اینگونه شاهد خزیدنش در لایه های اجتماع و زندگی های مشترک هستیم ؟

در همین راستا امام جمعه گیلانغرب در گفتگویی به این سوالات تلویحاً پاسخ میدهند:حجه الاسلام محمد طه مهری  در اشاره به عوامل زمینه ساز طلاق گفت: برخی ناهنجاری ها، انحرافات فرهنگی، کمرنگ شدن نام و یاد خدا، توقعات بیجا، مشکلات ناشی از مواد مخدر از عوامل و آثار طلاق به شمار می روند

وی  با اشاره به اینکه   توجه به سبک زندگی اسلامی درمان این مشکلات است از کاهش ۲۰ درصدی ثبت واقعه طلاق در شهرستان  گیلانغرب در هشت ماه گذشته از سال جاری خبر داد وتصریح نمود :با بصیرت افزایی و آگاهی بخشی  و تشریح عواقب و آثار سوء طلاق برای زوجهایی که از سر غفلت به این اقدام روی می آورند ، میتوان این معظل اجتماعی را کاهش داد

حجه الاسلام مهری  عامل دیگری را که می تواند روند رو به رشد و خزنده طلاق- این آسیب اجتماعی خطرناک- را کند و یا از بین برد  بهره مندی از کارگاههای مشاوره خبره  عنوان  کرد و  اظهار داشت : همچنینبر اساس آمار رسمی ، در هشت ماه گذشته از سال جاری مدت ۶۲ مورد درخواست طلاق به مراجع مربوط در گیلانغرب  واصل شده که با مشاوره های بموقع ۷۰ درصد این درخواست ها منجر به سازش شده است و این نشان از اهمیت و تاثیر گذاری مشاوره در این بستر را دارد

وی، وجود برخی ناهنجاری ها، انحرافات فرهنگی، کمرنگ شدن نام و یاد خدا، توقعات بیجا، مشکلات ناشی از مواد مخدر و اعتیاد را از جمله عوامل و آثار طلاق عنوان کرد و برلزوم ارتقای برنامه های آموزشی و مشاوره ای در جهت حذف بسترهای طلاق تاکید کرد

*طلاق یکی از آسیب های اجتماعی است که با ظهور آن هم فرد و هم اجتماع از تبعات منفی آن متاثر خواهند شد

طلاق به عنوان یک آسیب اجتماعی  است که متعاقب آن ممکن است هم خود فرد ، خانواده و اجتماع را تحث تاثیر ات سو خود قرار دهد طلاق, به هر دلیلی درست یا نادرست, پیامدهایی برای خانواده و جامعه دارد و به علاوه آثارش  بر فرزندان بسیار پیچیده و اسفبار است, به طوری که آنها بطور ناخواسته درگیر تضادهایی می شوند که نه توان درک آنها را دارند و نه تاب تحمل و کنار آمدن با آن را دارند

و اینگونه است که فرزندان به عنوان اولین حلقه هایی از زنجیری که طلاق آنها را به خود درگیر میکند  دچار آسیب  می شوندTطلاق و فروپاشی خانواده ضمن بر هم زدن تعادل روانی  و عاطفی  افراد خانواده موجب بروز آسیب های اجتماعی می شود بطوری که  پراکنده شدن اعضای خانواده و محرومیت فرزندان از سرپرستی مشترک والدین  ,  پس  از فروپاشی و از هم  گسیختگی  خانواده آنان را از داشتن مواهب و مزایای  زندگی  خانوادگی  محروم  می کند  و  هویت  فردی  و خانوادگی فرزندان طلاق را مختل می کند

پر واضح است ، در صورتی که  در این خانواده فرزندان دچار سرخوردگی های عاطفی و اخلاقی گردند بعد از ورود به اجتماع، از تبعات  انزوای عاطفی جامعه را هم بهره مند می سازند و با تاثیرات سوء طلاق اینگونه جامعه هم  آسیب پذیر میگردد

در پایان موضوع دیگری که نباید از آن غافل شد تاثیر خود مقوله طلاق بر متارکه کنندگان است بطوری که پس از طلاق به  دلایل مختلف ممکن  است عزت نفس  دچار آسیب شود   وبسیاری از افرادی که متارکه کرده اند خود را شخصی ناپسنده و فاقد توان کافی برای ازدواج مجدد می دادند کما اینکه درصد  و شدت عکس العملها در دو طرف مرد و زن متفاوت است

نظر شما

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد