سرویس: ویژهکد خبر: 16823|09:04 - 1392/05/02
نسخه چاپی

گروهک رجوی ،امپراطوری پوشالی و توهم مدار

گروهک رجوی ،امپراطوری پوشالی  و توهم مدار
90مطلع الفجر-دقیقا زمانی که مقارن بود با ایام پذیرش قطعنامه 598 از سوی ایران كه سازمان منافقین در بلاتكلیفی شدیدی به سر می‌برد، رجوی توانست صدام  را متقاعد كند كه قبل از بسته شدن كامل مرزها و اجرای قطعنامه598 سازمان ملل، به منافقین اجازه آخرین حمله به خاك ایران را بدهدبه گزارش مطلع الفجر،این لشكركشی در آخرین روزهای جنگ،برای صدام حسین، یك ریسك بود كه در آن در هر حال او بازنده نبود، اگر سازمان منافقین می‌توانست پیروز شود و حكومت اسلامی را براندازد، صدام یك نیروی وفادار و مستعد خود را در خاك همسایه داشت و به آرزویی كه در تمام دوران جنگ داشت می‌رسید؛ در صورتی هم كه سازمان شكست می‌خورد، باز هم برای صدام اهمیت نداشت و وضع تغییری نمی‌كرد در اوایل مرداد 1367، رجوی نشستی با شركت همه نیروها در قرارگاه اشرف برگزار كرد. در این نشست، رجوی نقشه راه‌ها و جاده‌ها را از مرز ایران و عراق تا تهران بر روی نقشه نشان داد، او حتی محل اقامت خود را در شهر تهران مشخص كرد و ادعا كرد كه مردم به محض ورود ما به ایران، به یاری ما می‌شتابند و به ارتش آزدی‌بخش می‌پیوندند در روز 3 مرداد 1367، نیروهای منافقین از محور سرپل ذهاب وارد ایران شدند و به سرعت تا نزدیكی شهر "كرند" پیش رفتند. علت عدم درگیری تا این محل با نیروهای ایران، یكی این بود كه توپ‌خانه عراق تا بعد از سرپل ذهاب از پیشروی مجاهدین حمایت فعال می‌كرد. دیگر اینكه، طبق گفته‌های بعدی ‍(آقای هاشمی)رفسنجانی، حكومت اسلامی، آگاهانه برای ارتش آزادی‌بخش مسعود رجوی تله گذاشته بود. به بیان خود رفسنجانی:«ما در را باز كردیم تا همه را درون كیسه كنیم و درش را ببندیم»هنگامی این گروهک متوهم به تنگه مرصاد رسیدند در این تنگه بود که مورد غضب واقع شده و راه هر گونه فراری بر انها بسته شد  و همانجا گورستان آنها گردید تا آیینه  عبری باشند برای منافقینعملیات مرصاد؛ ‌كمین در گلوگاه تاریخدر تحلیل و واکاوی  حوادث نیمه اول سال 1367 در رابطه با جنگ ایران وعراق به خوبی نشان مي‌دهد كه از نظر نظامی، دشمن با حمایت‌های مستقیم و غیرمستقیم وهمه جانبه، توان قابل ملاحظه‌ای یافته و در مقابل محاصره اقتصادی ونظامی موجب كاهش نسبی توان نظامی ایران گردید. دراین شرایطی با دخالت آمریكا در جنگ و سرنگونی هواپیمای مسافربری ایرانی در اوایل تیرماه سال 67 تهاجم دشمن آغاز شد و در كمتر از سه ماه تمام مناطق تصرف شده توسط ایران را باز پس گرفت. فعل وانفعالات نظامی نهایتا موجب اقدام شجاعانه و تدبیر حكیمانه رهبر انقلاب اسلامی امام خمینی (ره) مبنی بر پذیرش قعطنامه گردید ودشمن كه احساس مي‌كرد مواضع نظامی ایران در حالت ضعف قرار دارد،بعد از پذیرش قطعنامه اقدام به دو حمله سراسری در منطقه عملیاتی جنوب وغرب كشور نمود رژیم بعث عراق در جنوب مجددا تا دروازه اهواز پیشروی كرد اما حضور رئیس‌جمهور وقت (مقام معظم رهبری) در اهواز واعلان باقی ماندن در منطقه تا عقب راندن دشمن باعث شد تا نه تنها سیل نیروهای مردمی به سوی جبهه سرازیر شود، بلكه نیروهای نظامی نیز سریع خود را بازسازی نموده و با حمله به دشمن بیش از 300 دستگاه تانك و نفربر را منهدم نموده و یا غنیمت گرفته و صدها نفر از دشمن را به اسارات درآورده و آنها رامجبور به عقب‌نشینی تا خطوط مرزی نمودند. در منطقه غرب نیز دشمن قصد پیشروری داشت كه با تعبیر تاكتیك عقب‌نشینی و نیروهای آماده منافقین را به طرف ایران گسیل نمود و با پروازهای بالگردها و هواپیماهای نظامی پشتیبانی مستقیمی را از ستون نظامی منافقین انجام داد. منافقین و توهم  پیشروی برای فتح تهرانستون نظامی منافقین بعد از عبور از مرز به سمت شهر اسلام‌آباد حركت نمود. در بین مسیر مقاومت‌های موردی توسط نیروهای پراكنده در منطقه صورت گرفت از جمله مقاومت در پادگان ابوذر و حماسه شهادت فرماندهان و سربازان پادگان. ستون منافقین با درك ناصحیح از شرایط سیاسی و اجتماعی داخلی ایران مغرور از پیشروی روی جاده بعد از گذشتن از اسلام آباد به طرف كرمانشاه حركت نمود تا به اصطلاح بعد از آزادی این شهر بتواند راه پیشروی خود را به سوی تهران هموار نماید. در چنین شرایطی مسوولان نظامی و سیاسی كشور با تدبیری هوشمندانه توانستند عملیات غرور‌آفرین مرصاد را طراحی و با فرماندهی امیر سرافراز ارتش جمهوری اسلامی ایران، سپهبد شهید علی صیاد شیرازی و با شركت یگانهای ارتش و سپاه پاسداران اجرا نمایندعلت شكست سخت منافقين در اين عملياتنقطه اتكاي تئوريك گروهك منافقين، ‌حمايت‌هاي مردمي بود، اما غافل از اينكه مردم، تصور مطلوبي از ايشان نداشتند و كمترين اعتماد ممكن به آنها در لايه‌هاي فكري و تجربي ملت ايران وجود نداشت،حضور گسترده مردم در مناطق عملياتي در روزهاي پاياني جنگ، به ويژه در منطقه غرب كشور و در برابرمنافقين نشان داد كه مردم همواره در كنار نظام و مسئولان ايستاده‌اند و به محض احساس خطر، حاضر به بذل جان و مال خويش هستند. پاسخ مثبت مردم به مسئولان براي حضور در جبهه‌هاي جنگ پس از حمله ارتش عراق و گروهك منافقين، نشان داد كه تحليل منافقين مبني بر عميق بودن شكاف ميان مردم و مسئولان غلط بوده و مسئولان كشور ـ به ويژه امام راحل ـ داراي نفوذ گسترده و عميق در ميان مردم هستند،توجه به اين مسئله مهم است كه منافقين در مقاطع گوناگون تاريخ، همواره اسير تحليل و درك غلط رهبران خود بوده‌اند و همين غفلت آنان را مي‌توان علت شكست منافقين در عمليات مرصاد دانست و البته ناگفته نماند که منافقین  خود فی نفسه با حاکم بودن اعتقاداتی منفعل و ذلیلانه  در موضع شکست ،فنا و زوال قرار دارند

نظر شما

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد