سرویس: سیاسیکد خبر: 89020|09:47 - 1394/02/05
نسخه چاپی

ایران و جنبش بیداری اسلامی؛ فرصت ها و چالش ها

ایران و جنبش بیداری اسلامی؛ فرصت ها و چالش ها
مطلع الفجر:یکی از شاخص هایی که می تواند برای جمهوری اسلامی ایران در تحولات اخیر خاورمیانه فرصت باشد، سرنگونی رژیم هایی بود که رویکردی استبدادی و ضد اسلامی داشتند. مهم تریی تحولی که در تحولات اخیر خاورمیانه روی داد، سرنگونی رژیم حسنی مبارک در مصر بوده است.

 مطلع الفجر /بی شک انقلاب اسلامی ایران منشا بیداری اسلامی در خاورمیانه بوده است به همین دلیل نظام جمهوری اسلامی نقش الگو و جهت دهندگی برای تحولات سیاسی اخیر منطقه خواهد داشت. جنبش بیداری اسلامی فرصتها و محدودیتهای زیادی را برای کشورهای عربی به همراه داشته است. بیداری اسلامی در کشورهای عربی توانست گفتمان مسلط حکومتهای استبدادی در منطقه خاورمیانه را زیر سوال برده و اساس آن نظم ها را برچیند.

مجموعه این تحولات حاوی فرصت هایی چون مسلط کردن گفتمان مقاومت، تعیین سرنوشت مردم توسط خودشان، برپایی حکومتهای اسلامی و … است. همچنین حضور بیگانگان در منطقه و تحولات آن، مصادره شدن انقلاب های مردم مسلمان منطقه به نام برخی اشخاص و گروه ها، انحراف مسیر تحقق اهداف انقلابی مردم و استحاله یافتن آنها از جمله تهدیدهای اصلی فراروی انقلابهای مردمی کشورهای منطقه به شمار می رود. تحولات ژئوپلتیک در خاورمیانه چالش ها و فرصتهای امنیتی جدید را برای جمهوری اسلامی ایران در برداشته که در ادامه به آنها خواهیم پرداخت.
چالش های امنیتی پیش روی ایران
گرچه مردمان این کشورها به صورت اساسی می دانند چه می خواهند و چه نمی خواهند، ولی مسئله آن است که گروهای عمده مبارزه نمی دانند که چگونه باید خواسته های خود را تحقق عینی بخشند. تردیدی نیست که آنها اقتدارگرایی، سکولاریسم و فقر و فساد را نمی خواهند. همچنین شکی نیست که آنان خواهان تحقق یک نظام سیاسی مبتنی بر اسلام و مردم سالاری هستند تا آنها را نسبت به حل مسئله توسعه نیافتگی و نهایتا تامین استقلال و عزت ملی در برابر غرب قادر سازد.

ولی تحقق این آرمان ها، ابزارها و شیوه هایی را می طلبد که نیروهای موجود در صحنه از آنها بی بهره اند. با شروع حرکتهای انقلابی در منطقه، همواره دو الگو در برابر انقلابیون عرب قرارداشته است: عده ای انقلاب اسلامی را الهام بخش آن دانسته اند و برقراری الگویی شبیه آنچه در ایران حاکمیت دارد، یعنی جمهوری اسلامی و نظم مردم سالاری دینی را برای آینده این جنبش ها پیش بینی می کنند، عده ای دیگر تلاش می کنند تا با ایجاد کانون های جدید و ضریب دادن به ترکیه پسا اسلام گرا که در قالب اقدامات گل و اردوغان، یک اسلام میانه رو را به نمایش گذاشته اند، مدلی به ظاهر کم هزینه تر را در مقابل جنبش های مردمی منطقه قرار دهند. همان طور که مشخص است در اسلامی بودن جنبش های منطقه و اسلام خواهی مردم تهدیدی وجود ندارد.

این نکته را می توان در رفتار متناقض غرب به وضوح مشاهده کرد. البته بسیاری تلاش دارند تا این اقدامات را خالی از هویت اسلامی و حتی اقدامی غرب گرایانه نمایش دهند و آن را تغییر دهند. به همین منظور، تلاش هایی را برای دامن زدن به دعواهای فرقه ای، ایران هراسی، بزرگ نمایی خطر بنیادگرایی و علم کردن دوباره بنیادگرایان و تشبیه آنان به اسلام گرایان و نمایش دادن آنها به عنوان تیپ ایدئال اسلام گرایان و دچار بحران ساختن ایران به عنوان یکی از قدرتهای منطقه ای آغاز کرده اند.

از دید دول حاشیه خلیج فارس، تحولی در جهت افزایش قدرت ایران و نقش شیعیان در منطقه خاورمیانه شکل گرفته است و از منظر آنها یک هلال شیعی از لبنان تا پاکستان ایجاد شده که می تواند تحت هدایت جمهوری اسلامی ایران قرار گیرد. در نگاه آنان، ایران تلاش دارد تا با ایجاد یک بلوک شیعی در منطقه، به قدرت خود بیفزاید و آن را علیه منافع کشورهای سنی مذهب و نیز منافع منطقه ای امریکا و اسرائیل به کار گیرد.
در سال های اخیر نیز نگرانی ها و رقابت منطقه ای عربستان سعودی با جمهوری اسلامی ایران موجب سردتر شدن روابط دو کشور نسبت به گذشته شده است روابط دیپلماتیک و ارتباطات میان دو کشور ضعیف تر گردیده است. عربستان برای مقابله با نفوذ ایران در منطقه، اقدامات زیادی انجام داده است و تلاش می کند با حل و فصل مشکلات و بحرانهای موجود در منطقه، جایگاه خود را بهبود بخشد و در چارچوب اتحادها و ائتلاف های منطقه ای و فرامنطقه ای علیه ایران از قدرت و نفوذ ایران بکاهد.

همچنین حضور ایالات متحده امریکا در منطقه خاورمیانه موجب می شود تا رقابتهای منطقه ای ایران و فضا سازی توسعه حوزه نفوذ ایران در منطقه را کاهش و در مقابل توسعه نفوذ رقبای ایران را افزایش دهد. از منظر دیگر تهدیدات امنیتی ناشی از تحولات اخیر خاورمیانه برای ایران را می توان در دو محور کلی خلاصه کرد: نخست سیر نامشخص رویدادهای آتی و دوم رقبای جدیدی که از رهگذر این تحول، نفوذ و قدرت ایران را تحت الشعاع قرار خواهند داد.

فرصت های امنیتی پیش روی ایران

در سطح داخلی
مشابه بودن فضا در کشورهای شمال آفریقا وجنوب غرب آسیا شامل تونس، مصر، لیبی ، بحرین و اردن و در مقیاس کوچکتر عربستان سعودی، الجزاریر، عمان، کویت، مراکش زمینه ساز شعار واحد همه توده های عرب از شهروندان همه این کشورها را فراهم آورده است. برخی تحلیل گران معتقد بودند که موج ناآرامی ها به زودی ایران را فرا خواهد گرفت؛ اما برخلاف این تحلیل ها باید تصدیق کرد که محیط سیاسی داخلی ایران به میزان بسیار اندکی از حوادث جهان عرب متاثر گردیده است. عدم سرایت تحولات اخیر خاورمیانه به جمهوری اسلامی ایران و ناکامی غرب در سوق دادن این تحولات به ایران،
برای این کشور یک دستاورد امنیتی عظیم محسوب می شود. ایران با از سرگذراندن، چالش های امنیتی ناشی از سرایت انقلاب به دلیل تحولات ژئوپلتیک منطقه، امنیت و نظم داخلی را تامین کرده و ثبات سیاسی داخل کشور نیز می تواند همچنان دست ایران را به عنوان بازیگری فعال در شکل دادن به امنیت و تحولات منطقه ای باز نگه دارد.
در سطح منطقه ای
اگرچه تحولات اخیر خاورمیانه در محور مقاومت تغییراتی را به وجود آورده و متعاقبا تغییر استراتژی برخی از گروه های موثر در این محور را در پی داشته است؛ اما باید این مسئله را مدنظر داشت که زلزله تحولات اخیر در خاورمیانه نخستین بار در محور ضد مقاومت پدید آمد و این رویداد برخلاف محور مقاومت که تاکنون منجر به تغییرات ثمربخش نشده است رژیم حاکم بر کشورهای درگیر از جمله مصر، تونس و یمن را که از کشورهای متحد غرب بودند و در محور ضد مقاومت سنگبربندی کرده بودند، دستخوش تغییرات جدی کرده است.

از این رو آنچه می تواند در تحولات اخیر خاورمیانه برای جمهوری اسلامی ایران یک فرصت باشد، بحران در کشورهای محور ضد مقاومت و متعاقبا روی کار آمدن رژیم های حداقل نه هم سو با ایران بلکه هم سو با افکار عمومی در این کشورها از جمله در تونس، مصر ، یمن و حداکثر روی کار آمدن رژیمی هم سو با ایران در بحرین باشد.
یکی از شاخص هایی که می تواند برای جمهوری اسلامی ایران در تحولات اخیر خاورمیانه فرصت باشد، سرنگونی رژیم هایی بود که رویکردی استبدادی و ضد اسلامی داشتند. مهم تریی تحولی که در تحولات اخیر خاورمیانه روی داد، سرنگونی رژیم حسنی مبارک در مصر بوده است. رژیم ۳۰ساله حسنی مبارک، مصر را به پایگاه امریکا تبدیل کرده بود و هرگونه صدای اسلام خواهی و دین گرایی را با تمام قدرت در در نطفه خفه می کرد.

بی شک این سقوط تاکنون می تواند بزرگترین فرصت امنیتی برای جمهوری اسلامی و مهم ترین چالش امنیتی برای اسرائیل و در مرحله بعد عربستان و در کل برای محور ضد مقاومت فراهم آورد. با سرنگونی حسنی مبارک به نظر می رسد موازنه قدرت در منطقه به گونه ای شگرف در حال تغییر است. در چنین حالتی به نظر می رسد که با تغییر شرایط موازنه قوا، خاورمیانه به سمتی می رود که جبهه مقاومت در برابر اسرائیل موقعیت بهتری را حداقل نسبت به گذشته پیدا می کند. پر واضح است که این شرایط به تضعیف موقعیت اسرائیل در منطقه کمک می کند.


مسئله دیگری که می تواند فرصت امنیتی مناسبی برای ایران در تحولات اخیر خاورمیانه فراهم آورد، این است که با توجه به وابسته بودن دولتهای عربی به غرب، حرکت به سوی حکومت های دموکراتیک در جهان عرب، در بسیاری از موارد به قدرت یافتن شیعیان و فضای مانور بیشتر برای ایران در خاورمیانه منجر خواهد شد.

این امر به ویژه در بحرین که بیش از ۶۰ درصد آن را شیعیان تشکیل می دهند، می تواند به روی کار آمدن دولتی با اکثریت شیعیان و همسو با ایران بینجامد.

اتفاقی که در صورت رخ دادن، حضور ناوگان پنجم نظامی آمریکا را در این کشور با چالش جدی مواجه می کند و با توجه به نقش عربستان در سرکوب قیام مردم این کشور، می تواند به چالش امنیتی برای عربستان خصوصا نواحی شرقی این کشور یعنی قطیف که اکثریت آن را شیعیان تشکیل می دهند و سرشار از منابع تفتی است بینجامد. هرگونه تغییری در حکومت بحرین، تبعات امینتی- سیاسی سنگینی برای محور ضد مقاومت دارد که این امر باعث بی ثبات تر شدن این محور می شود./مریم عمادی/

نظر شما

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد