مطلع الفجر/شاید از دوران صفویه بود که دروازه های شهرهای ایران به روی اروپایی ها که در آن ها خوی استعمارگری وجود داشت، باز شد. در این دوران رسما تجارت و داد و ستد با اروپا آغاز شد و دربار پادشاهان محل مذاکرات و مراوده با آن ها شد. اما اولین برخورد اروپایی ها با شاه عباس صفوی توسط دو برادر به نام های انتونی و رابرت شرلی صورت گرفت. وقتی که شاه عباس از لشکرکشی به خراسان باز می گردد با این دو برادر که به قصد جهانگردی به همراه عده ای به شرق آمده بودند آشنا می شود و در ظاهر این دیدار را تصادفی جلوه می دهند در حالی که آن ها قصد باریابی به پادشاه ایران را داشتند و هدایایی را به شاه عباس تقدیم کردند و با این کار نفوذ آن ها در دربار شاه ایران اتفاق افتاد.
خلاصه با نفوذ آن ها در ایران، شاه عباس صفوی به این فکر افتاد که می توان با اتحاد اروپایی ها، موقعیت دولت عثمانی را متزلزل کرد و یا این که آن ها را به صلح وادار کند. این تصمیم وقتی که با فلیپ، پادشاه اسپانیا مطرح شد باعث شد که فلیپ آن را بهانه کند و به هر نحوی که ممکن است پادشاه ایران را در قبال اتحاد بر علیه عثمانی، به اعاده مجدد قدرت پرتغالی ها در بحرین، هرمز و سواحل خلیج فارس راضی و تشویق کند. در تامین این مقاصد چندین بار بین دو دولت مبادله سفرا صورت گرفت و مذاکرات سنگینی صورت گرفت به طوری که روابط دوستانه ای بین دو پادشاه برقرار شد. ولی بعد از مدتی شاه عباس پی برد که وعده های اسپانیا در به راه انداختن یک تعرض دو جبهه ای بر ضد عثمانی از حد قول و حرف تجاوز نکرد و آنها را قابل اعتماد ندید و سرانجام شاه در جواب درخواست پادشاه اسپانیا مبنی براعاده مجدد قدرت درمناطق مذکور، به صراحت اعلام کرد که آن نواحی جز خاک ایران محسوب می شود و هرگز دوباره به پرتغالی ها اجازه ورود به آن جا داده نخواهد شد.
حضرت علی (علیه السلام) خطاب به فرزند گرامیشان چنین فرمودند: قضایای گذشته را چراغ راه آینده کن و از رهگذر گذشته به آینده استدلال کن، چه حوادث عالم شبیه یکدیگرند و وقتی در گذشته حادثه ای اتفاق افتاده باشد شبیه آن در آینده نیز اتفاق خواهد افتاد، اگر در گذشته دقّت کنی می توانی از آن عبرت بگیری.
حال با توجه به این که این روزها مسئولان ما در حال مذاکره با سران کشورهای مستکبر هستند باید یکبار دیگر بگوییم که آنها با اصل اسلام مخالفند و انرژی هسته ای صرفا بهانه می باشد که دستاویز آنها شده است. و اگر روزی آن ها از تعهدات خود سر باز زدند جای هیچ تعجبی ندارد و این اقتضای خوی استکباری است و باید از مسئولان خودمان تعجب کنیم که چرا فریب آن ها را خوردند؟ چرا به آن ها اعتماد کردند؟ آن ها به قول خودشان می خواهند در منطقه صلح و آرامش به وجود بیاورند، این حرفشان یکی از مصادیق عدل آمریکایی است که امام خمینی (ره) اینگونه بیان می فرمایند: «عدل آمریکایی یعنی چه؟ یعنی هرکس خاضع به من شد، آن یک چیزی است که ما او را قبولش داریم، هرکس منافع مملکتش را به ما داد ما او را قبول داریم! همچنین رهبر معظم انقلاب در غیر قابل اعتماد بودن آنها می فرمایند: باید حربه تحریم را از دست دشمن بگیرید چرا که اگر چشم به دست دشمن بدوزید تحریم ها همچنان باقی خواهد ماند همانگونه که آمریکایی ها، امروز با کمال وقاحت می گویند اگر در قضیه هسته ای، ایران کوتاه هم بیاید تحریم ها، یکجا و همه برداشته نمی شود. با این واقعیات می شود به چنین دشمنی اعتماد کرد.
آن چه که در پایان باید به آن اشاره کرد این است که همان گونه که مولای متقیان علی (ع) فرمودند گذشته را باید چراغ راه آینده بکنیم، باید از گذشته درس بگیریم و آینده را با عبرت از گذسته تضمین کنیم.مع الاسف مسئولان ما در ورطه ای قدم می زنند که بی اعتمادی، خلف وعده و دروغگویی طرف مقابل مذاکره در آن موج می زند و امیدواریم سرنوشت هسته ای به گونه ای رقم بخورد که در آینده مسئولان؛ شرمنده مردم، خانواده شهدای هسته ای بالاخص فرزندان عزیز شهدای هسته ای نشوند.
پی نوشت:
نهج البلاغه نامه ۳۱
صحیفه نور، جلد۲۱، صفحه ۴
بیانات مقام معظم رهبری ۱۷ دیماه۱۳۹۳
کتاب «روزگاران» نویسنده عبدالحسین زرین کوب
احمد رحیمی /
نظر شما
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد