به گزارش مطلع الفجر، ۲۰ فروردین ۵۹ سالروز قطع یکجانبه روابط آمریکا با ایران است. ایالات متحده آمریکا بعد از سرنگونی حکومت مردمی دکتر مصدق در سال ۳۲ نفوذ خود را در ایران رسما روز به روز گسترش داد و سرنوشت سیاسی و اقتصادی و نظامی، امنیتی و … ایران را تا انقلاب اسلامی به دست گرفت.
با وقوع انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی (ره) و در خطر افتادن منافع راهبردی آمریکا در منطقه، دولت آمریکا در صدد برآمد تا مسیر انقلاب نوپای اسلامی ایران را از مسیر خود منحرف کند. سلسله اقدامات خصمانه آمریکا، قبل و بعد از پیروزی انقلاب و احتمال کودتای و براندازی انقلاب اسلامی موجب شد دانشجویان مسلمان که خود را پیرو خط امام (ره) می دانستند به سفارت خانه آمریکا هجوم ببرند و کارمندان آن را به گروگان بگیرند، این اقدام باعث تنش میان روابط دو کشور و به تیتر رسانه های جهان تبدیل شد، امام خمینی با تایید اقدام دانشجویان، از آن به عنوان لانه فساد یاد کردند و فرمودند: ما شعار مرگ بر آمریکا را در عمل جوانان پر شور و قهرمان و مسلمان در تسخیر لانه ی فساد و جاسوسی آمریکا تماشا کردیم، ما همه شعار هایمان را با عمل محک زده ایم.
ایالات متحده سپس پس از ۱۷۰ روز تلاش نا موفق برای حل مسئله گروگان ها به ناچار در روز ۲۰ فروردین ۱۳۵۹ به دستور جیمی کارتر رئیس جمهوری آمریکا با صدور دستور اجرایی به شماره ۱۲۲۰۵، ضمن قطع کامل روابط، دامنه و حجم تحریم ها علیه ایران از بلوکه کردن دارایی ها ایران در آمریکا به تحریم اقتصادی کامل گسترش داد.
کارتر در مورد قطع رابطه گفت: مطالبات شاکیان آمریکایی و شرکتها، از اموال مسدود شده ایران در آمریکا برداشت خواهد شد و مسئولیت بحران با شورای انقلاب ایران است که خود را پشت سر دانشجویان پنهان میکند. اگر گروگانها آزاد نشوند، تصمیمات شدیدتری علیه ایران اتخاذ خواهد شد و آمریکا با همپیمانان خود اقدامات مقتضی به عمل خواهد آورد. هیچ ویزای جدید برای ایرانیان صادر نخواهد شد و کلیه ویزاهای صادرشده پس از بحران باطل میباشد.
سپس امام خمینی به این اقدام آمریکایی ها بلافاصله جواب داد و آن را بهترین کار و خدمت کارتر به ایران نامیدند و بیان کردند: ملت شریف ایران، خبر قطع رابطه بین آمریکا و ایران را دریافت کردم. اگر کارتر در عمر خود یک کار کرده باشد که بتوان گفت به خیر و صلاح مظلوم است همین قطع رابطه است. رابطه بین یک ملت بپاخاسته برای رهایی خود از چنگال چپاولگران بینالمللی با یک چپاولگر عالمخوار همیشه به ضرر ملت مظلوم و به نفع چپاولگر است. ما این قطع رابطه را به فال نیک میگیریم چون که این قطع رابطه دلیلی بر قطع امید دولت آمریکا از ایران است، ملت رزمنده ایران این طلیعه پیروزی نهایی را که قدرت سفاکی را وادار به قطع رابطه یعنی خاتمه دادن به چپاولگریها کرده اگر جشن بگیرد حق دارد.
مکتب ما این است که با قدرتهای تجاوزگر نمیتوانیم رابطه داشتهباشیم/ امروز هم ما از ملت آمریکا نبریده ایم؛ اما با دولت آمریکا هم بههیچوجه نمیتوانیم کنار بیاییم
«آیتالله خامنه ای» هم در همان روز های ابتدایی قطع رابطه در خطبه های نماز جمعه تهران به این موضوع اشاره کردند و فرمودند: «انقلاب برای قطع وابستگیهاست … ما استقلال سیاسی را از اولین روز انقلابمان داشتیم؛ اما بالاتر و مهمتر از آن، استقلال اقتصادی است که ملت ما اکنون برای آن انقلاب کرده تا خود را از وابستگیهای اقتصادی هم برهاند و بتواند روی پای خودش بایستد … خط ما، مکتب ما این است که با قدرتهای تجاوزگر نمیتوانیم رابطه داشتهباشیم. رابطهی ما با ملتها است. امروز هم ما از ملت آمریکا نبریده ایم؛ اما با دولت آمریکا هم بههیچوجه نمیتوانیم کنار بیاییم.»
با پذیرش قاطع امام خمینی (ره ) مبنی بر قطع روابط با آمریکا تمامی مردم و نخبگان سیاسی کشور از آن حمایت کردند، البته بعضی از جریانات منحرف هم به ناچار برای اینکه از مردم جدا نشوند و مردم آنها را به زباله دان تاریخ نیندازد با حرکت امام همراه شدند و آن را کار پسندیده جلوه دادند، اما امام (ره) با هشیاری و تیزبینی در همان ماه های نخست جملاتی فرمودند که به درد همین روزهای کشور می خورد که بعضی نخبگان سیاسی که قطع رابطه با آمریکا را انزوا می دانند و شاید این ها همان کسانی بودند که در همان روزهای نخست این واقعه به ناچار با امام و مردم همرا ه شدند و الان پس از سی و چند سال قطع ارتباط، سعی دارند فضای کشور نسبت به آمریکا مطلوب جلوه کنند، تسخیر لانه جاسوسی به دست دانشجویان پیرو خط امام برکت های زیادی را نصیب ملت ایران کرد، پیشرفت های علمی، صنعتی، نظامی و … که کمتر کارشناسی باور می کرد که این پیشرفت های مهم و راهبردی در محاصره تحریم همه جانبه به دست آید، اما ملت ایران این پیشرفت ها را مدیون شهدای انقلاب و هشت سال دفاع مقدس و رهبری های حکیمانه امام خمینی و امام خامنه ای می داند.
مرحوم امام خمینی (ره) در جواب کسانی که فکر می کنند قطع رابطه با آمرکا انزوا است، فرمودند: با آغوش باز این انزوا را می پذیریم. تا انزوا نباشد افکار شما به راه نمی افتد. مغزهای شما از مغز آمریکایی کوچک تر نیست لکن شما را از انزوا بیرون آوردند و مرتبط کردند، تا آخر قیامت شما باید منزوی آن وقت باشید، وابسته، افکارتان اصلا به راه نیفتد، مغزهایتان بخشکد آنجا و هیچ راه عمل نکنید. اگر مغزهای ما عمل می کرد، حالا وضع کشور ما غیر از این بود، لکن نگذاشتند مغزهای ما عمل بکند. همه چیز را آوردند، اموال زیرزمینی ما را دادند و همه چیز را آوردند، فراهم کردند که مبادا شما به فکر این بیفتید یک صنعتی ایجاد کنید تا ارتباطتان را از دنیا قطع نکنید، این ارتباطی که شما را به انزوای حقیقی می کشد، نمی توانید خودتان اهل صنعت بشوید و نمی توانید مملکت تان صنعتی بشود، نمی توانید مستقل باشید و نمی توانید آزاد باشید. این انزوا از نعمت های بزرگ خداست … ما استقبال می کنیم یک همچو انزوایی را که ما را وادار می کند خودمان به فکر خودمان بیفتیم. وقتی این انزوا نباشد ما متکی به غیریم، هر چی می خواهیم دستمان پیش غیر دراز هست. گندم هم می خواهیم از آن ها بگیریم و ارزاقمان را از آن ها بگیریم و صنایع مان را آنها برایمان بیایند درست بکنند، همه چیزمان دست آن ها باشد. ملّت تا اینطور باشد نمی تواند خودش دارای یک چیزی باشد، در اقتصاد مستقل باشد، در جنگ مستقل باشد، در اجتماع مستقل باشد. وقتی شما منزوی باشید می توانید این کارها را بکنید. شمای منزوی می توانید که فکر بکنید که باید کشاورزی مان را خودمان اداره کنیم محتاج نشویم به دیگران، برای این که منزوی هستیم دیگران نمی دهند به ما. وقتی یک ملتی احساس کرد که ارزاقش را دیگران نمی دهند به او، خودش به فکر می افتد که برای خودش درست کند. مادامی که در نظرش این است که نه، می آورند برایمان، می دهند به ما، نمی تواند کار بکند. این هایی که وقتی در اطرافشان ده تا پانزده تا نوکر هست، می افتند و تنبل می شوند و هیچ کار از آن ها نمی آید، وقتی می بریشان حبس، خودش در حبس کارهای خودش را می کند برای اینکه منزوی شده. ملتی که منزوی بشود می تواند ترقی کند، مترقی می شود. ملتی که منزوی نیست نمی تواند به ترقی راه خودش را برود. ملّت غیر منزوی یعنی ملتی که اتکایش به دیگران هست، خوراکش را از دیگران می گیرد، اتومبیلش هم از دیگران می گیرد، برقش هم از دیگران می گیرد. این ملّت تا آخر باید اسیر باشد. تا منزوی نشوید نمی توانید مستقل بشوید. از انزوا ما چه ترسی داریم ، ما آن روزی که منزوی نبودیم همه گرفتاری ها را داشتیم./علی رحیمی
پی نوشت
۱) صحیفه نور، جلد: ۱۳، ص : ۱۴۸،در جمعدانشجویان پیرو خط امام ، تاریخ سخنرانی : ۱۲/۸/۵۹
۲) روزنامهی جمهوری اسلامی، ۲۳/۱/۱۳۵۹، ص ۳
۳) موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی ،روزنامه کیهان ۲۱فروردین ۱۳۵۹

نظر شما
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد