مطلع الفجر/امروزه دشمنی با اسلام و مسلمانان در جغرافیای اروپا و آمریکا افزایش یافته است. این مرحله بالاتر از اسلام هراسی معمولی است چرا که ما شاهد فضایی از اسلام هراسی و دشمنی با اسلام هستیم، که از تحریف شروع می شود و در ادامه با توهین به مقدسات مسلمانان، اقدام به نفی مسلمین و هویت آنها می کند.البته باید توجه داشت که در دو دهه اخیر تبعیض های سیستماتیک علیه مسلمین اعمال شده است، تبعیض های اجتماعی از پوشش و حجاب تا محروم کردن مسلمانان از دیگر حقوق اجتماعی شان لیکن این اقدامات پس از ۱۱ سپتامبر تشدید شده و اخیرا هم بیش از گذشته افزایش یافته است که در ادامه به برخی از آنها اشاره می شود.
با تولید فیلم موهن پیامبر اکرم در دو سال پیش و به دنبال آن برگزاری اعتراضات و راهپیمایی های مختلف در سرتاسر جهان توسط مسلمانان ، مسئله اسلام ستیزی بیش از پیش مورد توجه قرار گرفت. البته با مروری بر سابقه حرکتهای ضد اسلامی، این اقدام جزء اولین حرکتهای ضد اسلامی کشورهای غربی و خصوصا امریکا نبوده و اخرین اقدام آنها هم نبود.
توهین به اسلام و مسلمانان بار دیگر در نشریه فرانسوی شارلی ابدو ، خشم و انزجار مسلمانان و آزاد اندیشان سراسر جهان را برانگیخت. در واقع با وجود مطالب توهین آمیزی که در این مجله به مقدسات اسلامی منتشر شد، (علی رغم هشدارهایی که مسلمان ها و کشورهای اسلامی به فرانسه و به کشورهای غربی دادند) عملا همه سران کشورهای غربی، از این اهانت ها حمایت کردند. پاسخ هایی که کشورهای غربی مدافع این گونه حرکت ها می دهند بسیار جالب است. این کشورها اعلام می کنند که این حرکت سازماندهی نشده بوده و کار برخی از افراطی ها است و هر گروهی حق دارد از آزادی بیان برخودار بوده و به بیان عقاید خود بپردازد.حال اینکه گروه های اسلامی حتی برای انجام فعالیتهای مشروع خود باید کسب اجازه نموده و یا همه فعالیتهای انها توسط سازمان های دولتی و دستگاه های اطلاعاتی کشورها تحت مراقبت باشد،
حال باید از این کشورها پرسید که آیا گروه های اسلامی جزء گروه هایی محسوب نمی شوند که باید دارای آزادی بیان باشند؟ یا فقط گروههای حق استفاده از حق آزادی بیان را دارند که بر طبق میل و خواسته این کشورها گام برداند؟چرا هنگامی که گروهای تندرو به مبانی دینی امتی بزرگ توهین کنند آزادی بیان تلقی می شود ولی هنگامی که مسلمانان در مقابل توهین خواستار دفاع می شوند وحشی لقب می گیرند؟
چندی پیش اقدام هتاکانه یک استاد مدرسه وکالت پاریس در برهنه شدن مقابل یک دختر محجبه مسلمان به منظور اخراج او از کلاس درس، ادامه موج اسلام هراسی و تعصب جاهلی علیه مسلمانان در غرب بود که به بهانه اقدامات تروریستی پاریس شدت گرفت. ستاد حقوق بشر جسارت و تعرض این استاد مدرسه وکالت پاریس به دانشجوی دختر محجبه مسلمان را نشانگر شرایط غیر قابل تحمل ناشی از تبعیض و اسلام هراسی و نژادپرستی در جامعه فرانسه و بخش قابل توجهی از اروپا و غرب دانست که برای صلح و امنیت جهانی بسیار هشدار دهنده است. ستاد حقوق بشر در بیانیه ای اذعان داشت که” متاسفانه این
گونه اقدامات که نقض صریح حقوق بشر در آزادی عقیده و افکار و همچنین اصل پذیرفته شده احترام به ادیان الهی و آسمانی است، نشان می دهد که تمام مرزهای ادعا شده حقوق بشری و ارزش های تبلیغ شده لیبرالیسم غربی یکی پس از دیگری در دره تعصب، خودمحوری، نژاد پرستی و نابردباری سقوط کرده است. متاسفانه اکنون شاهد آن هستیم که نابردباری علیه مسلمانان از گوشه و کنار خیابان، به محل کار و حتی به محیط های آکادمیک کشیده شده است که در واقع باید مظهر تسامح و احترام متقابل بین فرهنگ ها و ادیان و مذاهب مختلف باشند؛ در تاریخ نمونه های اخراج دانشجویان به بهانه های
سیاسی، اعتقادی و دینی در غرب سابقه دارد و یادگار دوران تفتیش عقاید و جنگ های صلیبی است.”
ماجرای چپل هیل حادثه ننگین دیگری در کارنامه غرب است که نمی توان آن را بی ارتباط با موج اسلام هراسی ایجاد شده از سوی غرب دانست. قتل سه جوان دانشجوی مسلمان در آمریکا دو خواهر فلسطینی به نامهای رزان (۱۹ ساله) و یسر (۲۱ ساله) همراه با یک پسر اهل سوریه به نام ضیاء برکات (۲۳ ساله) توسط فردی به نام کریگ استفن هیکس ۴۶ ساله که توهین به مسلمانان را وظیفه خود می داند ، مسئله ای نیست که آن را جز به دلیل احساس نفرت این شخص از اسلام و هراسی که از این دین به دل دارد دانست. حادثه چپل هیل صرفا یک عکس العمل شخصی شهروند آمریکایی مطابق با دیدگاه شخصی وی در
قبال مسلمانان و اسلام نبود؛ بلکه نتیجه فکر جمعی منفی است که دولت آمریکا به دنبال نفوذ آن در ذهن شهروندان آمریکایی غیرمسلمان در قبال اسلام است. قطعا وقوع این اتفاق در چپل هیل ابعاد تازه ای از چهره واقعی کشوری که خود را مدعی حقوق بشر معرفی می کند به جهانیان نشان خواهد داد. در ارتباط با این حادثه ، رسانههای غربی ابتدا سکوت کردند ولی با باز شدن پای ماجرا به فضای مجازی، سکوت را شکستند و اخبار مربوط به این حادثه را پوشش دادند، اما تلاش کردند تا این تیراندازی را به دور از انگیزههای فرقهای و مذهبی جلوه دهند و این واقعه را تنها به صورت
دعوا میان دو همسایه بر سر جای پارک جلوه دادند. سیاستمداران آمریکایی نیزسعی دارند این حادثه را صرفا یک اقدام ناشی از جنون فردی و یا نژادپرستی معرفی کنند. محکوم کردن این فاجعه توسط آنها هم فقط در لفظ است و ناگفته پیداست که اقدام جدی علیه جنایت کاران و قاتلین انجام نخواهد شد.
زمانی که با نگاه تحلیلی به این وقایع می نگریم، متوجه می شویم که حقوق بشر و مسائلی مانند آزادی بیان، تنها ابزاری است برای آمریکاییها تا با استفاده از این واژهها در جهت منافع و مصالح خود حرکت کنند و ظلم به مسلمانان و پایمال شدن حقوق آنها کمترین اهمیتی برای آمریکاییها ندارد. پروژه اسلام هراسی که غرب دنبال می کند، با هدف سلب امکان شناخت اسلام توسط مردمان غرب صورت می گیرد؛ تا اولاً مردم کشورهای غربی با اسلامی پر پیرایه آشنا شوند نه اسلام حقیقی جذاب و دوم، اسلام را که می توانست به عنوان آلترناتیو مکاتب پوچ و شکست خورده نظیر
لیبرالیسم و کمونیسم مطرح شود از میان ببرند. لذا در این سناریو سعی دارند ضمن ارائه چهره ای خشن و نامطلوب از اسلام، آن را یک تهدید و دشمن معرفی کنند. اسلام هراسی ابعاد مختلف تبلیغی دارد، که از جانب مقامات دولتی ، سناتورهای آمریکایی، احزاب آمریکایی و شخصیت های افراطی امریکا مدیریت می شود. در اغلب موارد این هجمه و هجوم ها توسط سازمان های دولتی آمریکا مثل سازمان سی آی ای و اف بی ای و یا سازمان موساد اسرائیل و یا اینتلینت سرویس انگلستان مدیریت می شده است.
به هر حال آنچه را که ما امروز شاهد آن هستیم مشابه جنگ صلیبی است. در حقیقت جنگ تمدن ها وارد عرصه جنگ علیه مذهب می شود و این آن چیزی است که غربی ها خواستند و باعث آن شدند. غربی ها توقع دارند، که مسلمان ها در مقابل اهانت ها ، تهاجم ها و نوعی نوین از جنگ های صلیبی (که علیه اسلام راه انداخته اند) سکوت کنند. مسلمانان در آمریکا احساس امنیت نمی کنند، چراکه حوادثی مانند چپل هیل هر لحظه ممکن است تکرار شود و جنایات دیگری صورت بگیرد . طبیعی است که مسلمان ها در مقابل این هجمه و هجوم ها عکس العمل نشان دهند. هر چند ممکن است در برخی موارد این عکس العمل ها
مناسب نباشد. اما آنگاه که تهاجمی علیه مقدسات صورت می گیرد، بایست انتظار واکنش را در طرف مقابل داشت. از این روی کشتار مسلمانان آمریکا هجمه هایی دیگر علیه مسلمانان و زنان محجبه درغرب می تواند عکس العمل هایی را در جهان اسلام برانگیزد. گاهی این عکس العمل ها می تواند به اقدام تلافی جویانه علیه اتباع آمریکایی یا اتباع غربی تبدیل شود.
البته نباید از نقش رسانه در این زمینه غافل شد. نقش رسانه ها در تغییر تفکرات جامعه بشری بر هیچ کس پوشیده نیست تا جائیکه برخی بر این باورند رسانه دارای چنان قدرتی است که می تواند نسلی تازه و برای اولین بار در تاریخ انسان پدید آورد. بر این اساس نمی توان سکوت رسانه ای غرب در قبال این مسائل را بی ارتباط با عوامل برون سازمانی موثر بر این رسانه ها قلمداد کرد. اخبار مرتبط به مسلمانان و ستمی که بر آنان در کشورهای غربی و آمریکا روا میشود اصولا به صورت یک بایکوت خبری مطلق با آن برخورد میشود و اگر چنانچه خبری هم مطرح شود آن را در قالب یک اتفاق
کاملا عادی عنوان میکنند که احتمالا در هر جای دیگر دنیا روی میدهد.
غربی ها باید متوجه باشند که آزادی بیان به معنای اهانت به مقدسات دیگران نیست؛ و این نوع تفسیر و کنش به نزاع تمدن ها و جنگ بین مذاهب دامن خواهد زد. فضای تندروی می تواند هشداری برای همه انسان های آگاه و شریف باشد تا متوجه باشند نبایست تسلیم فضاسازی رسانه ای و جوسازی غرب شوند.
در این فضا، اولا مسلمانان جهان باید در حمایت از اقلیت های مسلمانان در غرب متحد شوند. ثانیا، می توان در همکاری با کسانی که در غرب با اسلام هراسی مخالف اند، اتحادی را علیه جریانات رادیکال ایجاد کرد. ایران به عنوان یک کشور اسلامی، همواره تمایل به گفت و گوی میان تمدن ها، سایر مذاهب، و دولت- ملت¬ های دنیا داشته است به ویژه در این مقطع که هجوم علیه مسلمین و پروسه اسلام هراسی ، به نقض حقوق مسلم مسلمانان منجر شده است ایران اسلامی وظیفه ای مهم بر دوش دارد. بایست اذعان کرد که نامه مقام معظم رهبری به جوانان اروپا و آمریکا در حقیقت به مثابه ”
راهی به رهایی” است. نشناختن اسلام بدون پیرایه های که تبلیغات غربی و صهیونیستی ایجاد کرده اند و امکان آشنایی با حقیقت اسلام و اسلام حقیقی. البته از طرف سازمان های اسلامی بین المللی و نهادهای حقوق بشر هم باید راهکاری برای این معضل اندیشیده شود؛ چراکه دین جزء یکی از بنیادی ترین باورهای جامعه مسلمانان است و هرگونه توهین به دین و باورهای پیروان، نوعی توهین مستقیم به جامعه مسلمانان و نقض حقوق بشر تلقی می شود. باید مسئله تبعیض علیه مسلمانان، توهین به مقدسات و هتک حرمت آنها ، به نحو جدی پیگیری نماید؛ بدون شک ادامه این جریان غیر انسانی و ضدبشری خسارات فراوانی را برای تمام ملت های دنیا در بر خواهد داشت/مریم عمادی

نظر شما
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد