مطلع الفجر-حکیمه سلحشوری بهزادی/ بیماری اقتصاد و سیاست و فرهنگ دنیا بحرانی پایان ناپذیر مینماید. در میان موجهای سرگردان تئوریهای شکست خورده شرق و غرب، بشر به دنبال کشتی نجاتی است تا در آن به ساحل آرامش برسد.
آنجایی که صنعت و هنر دنیا در انحصار سرمایه داران است، در میان تاریکیهای حاصل از تکنولوژی بدون ایدئولوژی صحیح، هر آنکه غیر از سخن دنیای سرمایه داری واگویه کند محتوم است به دیده و شنیده نشدن!
آنجایی که تفکر سرمایه داری، انقلابهای دنیا را -هر قدر با آرمانهای عدالت خواهانه- چندی نگذشته مصادره به مطلوب میکند، در همین برهه تاریک، انقلابی رقم خورد که شروع کننده و هدایت کننده آن، شعاری داشت غیر از شعارهای سرمایه داری. انقلابی برآمده از دین؛ آنچه سالها طبق گفته نظریه پرداران دنیا ناکارآمد عنوان میشد.
بنیان گذار این انقلاب مردی بود که استقلال همه جانبه را سرلوحه کار خود قرار داده بود و تلاشهای زیادی چون ترور و کودتا و جنگ هشت ساله از طرف استعمارگران ویرانگر به نتیجه نرسید و ملتی را که پشتیبان ولی فقیهشان بودند آسیبی نرساند. اما اتفاقی در حال رخ دادن بود که پیر جماران در سالهای پایانی عمر خویش مردم و جوانان را به آن خطر بارها هشدار داده بود.
خطری در زیر پوست نظام اسلامی در حال رشد بود؛ امام گفت: «درست است که ما انقلاب کردیم و به استقلال رسیدیم اما هنوز فکر دانشگاهیان ما و بدنه فکری کشور ما وابسته به غرب و شرق است و برای رهایی فکر شاید 200 سال دیگر زمان نیاز باشد».
امام نفوذ تفکر لیبرالیسم در بدنه اداری کشور را هشدار داد، آنچه که این روزها حاصل آن را در فضای فکری و فرهنگی درو میکنیم!
آنگاه که پیر جماران رخت بر بست، زعامت این سفینه را به کسی داد که به گفته بسیاری از سران کشورهای دنیا بر اوضاع و جریانات فکری، فرهنگی و سیاسی دنیا مسلط است و به گفته عده ای از آنها اطلاع رهبر ایران در مورد کشور ما بیش از خود ماست که زمامداران کشورمان هستیم.
رهبری از ابتدای زعامتشان تا کنون بارها از جریانهای رو به رشد تفکر ناامیدی از انقلاب و لیبرالیسم داد سخن برآورد و با تعابیر گوناگون این فساد از درون را گوشزد کرد.
تعبیر شبیخون و ناتوی فرهنگی در دهه 70 و 80 از جمله این هشدارها بود که بی کفایتی دستگاهها را می رساند و این غفلت از دروازههای فرهنگی تا آنجا ادامه یافت و سربازان به خوبی ادای وظیفه نکردند تا اینکه رهبری فریاد این عمار؟! سر داد.
در بزنگاههای بسیاری رهبری، نظام را از طوفانهایی که بسیاری کشورها را به ورطه نابودی کشانده بود نجات داد، که نقطه شروع و رسوخ دشمن در این طوفانها از طریق فرهنگ بوده است.
باید گفت وسعت فرهنگ یک کشور تا آنجاست که اقتصاد و سیاست و امنیت کشور را تحت شعاع قرار میدهد و این شاهراه فکری اگر توسط دشمن مصادره شود، تمام اراضی فکریمان را از دست میدهیم.
تعبیر«آتش به اختیار»شاید به این معناست که ارگانهای ذی ربط فرهنگی توسط دشمن فتح شدهاند و فعالیتهای وابسته به شعارهای انقلاب مهجور ماندهاند.
بنا بر این بر جوانان لازم است که خودجوش و با تمام توان پیگیر شعارهای انقلاب باشند. از ابزارهای برندهای که میتوان از آن استفاده کرد فعالیتهای رسانهای است و در نظر داشتن چشم اندازهای فرهنگی و رصد کردن فعالیتهای انجام شده در کشور و مطالبه آرمانهای انقلاب، از جمله وظایف جوانان است.
باید دید آیا استقلال، آزادی و مردم سالاری دینی در نظر گرفته میشوند؟!
این در حالی است که رهبری در دیدار با جوانان گفتهاند: «که فتح خرمشهر تمام نشده و خرمشهرهای خونینی در پیش است» و نباید غافل بود و چشم از تنگه فرهنگ نباید برداشت چرا که قربانیان این جنگ تمام عیار رو به افزایش است، اگر مقرهای صدور دستور غافلند و گاه اجیر شده دشمن، باید که سربازان این عرصه آتش به اختیار و با ابتکار عمل با حملهای رو به جلو سنگرها را فتح کنند.
این فتح در توان جوانان این مرز و بوم هست چرا که تجربه این چهار دهه نشان از آن دارد که اگر پشتیبان ولی فقیه باشیم به دشمن آسیب خواهد رسید!

نظر شما
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد