مطلع الفجر-سیدفرزام موسویان فرد/ سه شنبه 30 اردیبهشتماه سال 1396روز فردای انتخابات، روزی است که دولت تدبیر و امید، دور دوم فعالیتهای خود را حول محور شعارهای دادهشده در دورهٔ دوم ریاست جمهوری با موضوعات رونق اقتصادی بر حاکمیت عرضی در تمام شئون آن اعم از اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی برعهده می گیرد.
آنچه دولت را در برابر مردم بهعنوان مسئول یعنی کسی که مورد سؤال و خواستههای آنها قرارگرفته است موردبررسی قرار میدهد؛ آن است که وعدههای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی خود را مطابق آنچه در برنامه دولت وعده دادهشده است را تحقق بخشند.
تحقق بخشیدن به وعدهها مقولهای است که ازجمله موارد قدرت مشروع و اقتدار دولت بوده که در اصطلاح به آن اوتوریته گفته میشود.
اوتوریته دولت دوازدهم که در تحقق وعدههای آن نهفته و بهصورت یک سه ضلعی، آن را در حصار قرار داده است؛ حصاری که یک ضلع آن را وعدههای اقتصادی، ضلع دومش را وعدههای اجتماعی و ضلع سومش را مسائل سیاستهای خارجه یا همان رفع تمام تحریمها بهصورت متداوم تشکیل داده است.
اگر چنانچه دولت دوازدهم در تحقق وعدههای خود کوتاهی کند و یا به آنچه وعده داده نتواند جامهٔ عمل بپوشاند، این مفهوم را میرساند که دولت از اقتدار و اوتوریته قوی و نفوذ اجرای وعدههای خود را در سطوح مختلف برخوردار نبوده است و این به خاطر آن است که آنچه به رئیسجمهور و دولت او اقتدار و نفوذی مشروع بخشیده همان قانون و عقلانیتی است که مردم نسبت به عملکرد و حاکمیت دولت در کل مجموعه آن دارا است.
در واقع رئیس دولت دوازدهم اگر با توجه به وعدههایی که داده است عمل کند و آن را به اجرا گذارد؛ مدیریتی را دارا بوده که از مقبولیت درونی برخورداراست که منجر به مشروعیت آن از سمت مردم میشود. تحقق وعده ها همچنین نشان میدهد که تمام وعدههای دولت، حقیقی و واقعی بوده و آنچه را که به آن عمل کند و تحقق پیدا نکند؛ از کاستیهای دولت و از عدم فعالیتهای دولت است. چرا که زمینههای فعالیت و اقدام مؤثر را دارا بوده است که ازجمله این عدم فعالیتها، شامل اعمال خاص دولت است.
اعمال خاص دولت، اعمالی است که در حیطه مقاصد شخصی انجام میشود و به استبداد داخلی منتهی میشود، به عبارت دیگر این همان عدم پویایی سیستم در تحقق بخشیدن به وعدههای دادهشده به مردم در دولت است، یعنی سیستمی که اهداف عام و مردمی را به اهداف شخصی و سودآوریهای شخصی تبدیل میکند و تبادل با مردم را به تبادلات داخلی سیستمی تبدیل میکند.
اینچنین سیستمی در عقلانیت عموم جایگاهی نداشته و نتیجه آن تخریب مشروعیت و اقتدار دولت شده و آن را تا مرز فروپاشی نزدیک میکند.
اما حالت عام یعنی فعالیتهایی که حول محور خواستههای عموم و مطالبات مردم صورت میپذیرد آن نوع از اعمالی است که تمامش برای مردم است.
هنگامیکه تمام اعمال برای مردم باشد در طی فاصله زمانی و مکانی تغییرات و تحولات ملموس و محسوس میشود در واقع اگر چنانچه دولت دوازدهم به وعدههای خود مبنی بر ایجاد شغل برای تمام جوانان و مردمان ایران اسلامی عمل کند و بتواند به صورت مستمر به آن تحقق بخشد؛ در بازه مکانی عموم مردم بارونق اقتصادی و کم شدن میزان بیکاران مواجه میشوند.
نقش محورهای مذکور در اقتدار دولت به طور دقیق با همین موضوع و مسئله بارز و مشهود میشود که چنانچه دولت به سه محور کلیدی مطالبات مردم توجه عام داشته باشد و به طور مستمر در تحقق آن در تلاش و کوشش باشد بهگونهای که محسوس و ملموس باشد؛ دولت اقتدارش را در خطرنمی یابد؛ اما اگر به این سه محور جامه عمل نپوشاند از سطح خواستهای مردم فاصله گرفته است.
این فاصله گرفتن منجر به فاصله گرفتن عقلانیت جامعه از دولت دوازدهم میشود و چنانچه این حالت را دولت تجربه کند متوجه این خواهد شد که اقتدارش کاسته شده و به مرحلهٔ فروپاشی رسیده است.
بهانههایی از قبیل کمکاریهای دولت قبل و تخریبهای سیاسی اقتصادی او نشان از ترس دولت یازدهم از فروپاشی و از دست رفتن مشروعیت و اقتدار بود.
تمام اعمال دولت برای کسب رأی به این دلیل بود که اقتدار و مشروعیت خود را در اثر عدم مدیریت درست و یا داشتن مدیریتی ضعیف در تمام سطوح و لایهها را دچار خدشه و تنزل می دید؛ عدم اطمینان مردم به عملکرد و اقتدار دولت، آن را دچار تزلزل، تنزل و سستی خواهد کرد.
پس اگر رئیس دولت دوازدهم نمیخواهد در، دورهٔ دوم ریاستش دچار چنین حالتی از اقتدار و مشروعیت، در حالتی بسیار وخیمتر از حالت سابق دچار شود، باید تمام تلاش خود را در تحقق وعدههای خود در سه ضلع مذکور به کار بگیرد که در غیر این صورت مشروعیت و اقتدار خود را ازدستداده و به فروپاشی نزدیک میشود.

نظر شما
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد