مطلع الفجر13:33 - 1403/11/18
یا

ضرورت آغاز فصل ریزش مدیران بی انگیزه و منفعل گیلانغرب

با تلاش و پویایی اخیر فرماندار جدید گیلانغرب در خروجی جلسات می بینیم که گویی پایان اعتبار برخی مدیران فرتوت و منفعل ازعملکرد، ادارات شهرستان فرا رسیده است.

به گزارش مطلع الفجر ،در شرایطی، که مردم  یکی از پر تنش ترین چرخه های معیشتی رابه دلایل مختلف سپری میکنند باید هر مدیری که در راس یک مجموعه، نهاد و اداره اجرایی قرار میگیرد حسب تکلیف، وظیفه و رسالتش به چیزی، جز خدمت به شهروندان و برداشتن باری از دوش این مردم مظلوم  نیاندیشد. 
اما متاسفانه در برخی دستگاههای گیلانغرب  شاهد رخوت و خمودگی فارغ از پویایی هستیم. 

مدارا با تثبیت چنین مدیرانی که سالها در مستند مدیریت ناکار آمدشان چنان تکیه زده اند که گویی ارث پدری را در قبضه دارند، خیانت به مردم  و پشت پا زدن به حقوق عامه و حق الناس است. 

در چند ماه اخیر که توسط فرماندار جدید گیلانغرب مطالبه گری حقوق زمین مانده مردم روندعرضه خدمت  شتاب فزاینده ای گرفته، در خروجی جلسات می بینیم که گویی پایان اعتبار برخی مدیران فرتوت و منفعل ازعملکرد، فرا رسیده است. 

سوال اینجاست؛ در شرایطی که خدادادی  فرماندار تلاشگر گیلانغرب  به رسم عدم تضییع حقوق ارباب رجوع و  زمین نماندن کار مردم  حتی جلسات اداری را به وقت خارج از اداره موکول کرده، چرا باید شتاب چرخه خدمت به مردم را فدای همراهی با آهنگ کند نا کار آمدی مدیران ضعیفی که بر مسند برخی ادارات تحمیل شده اند نماید؟ 

چرا باید فرماندار عملکرد و کار خود را فدای گماشتگان بی ثمره و کفایت کند؟ 

بدون شک باید با تدبیر و با لحاظ کردن صافی تعهد و تخصص و توجه به ظرفیت بومی، رویه ریزش   و رویش ها را در راس هرم  برخی ادارات گیلانغرب  اتخاذ کرد. 

بی شک مردم از آهنگ خدمت مسولان در این شهرستان  راضی نیستند و بلا شک تزریق نیروی جوانی، تجربه و نیروهای با انگیزه می تواند به تیم با انگیزه در فرمانداری گیلانغرب  بعنوان رده اجرایی خدمت به مردم  مظلوم این دیار، کمک شایانی داشته باشد. 


مردم از جلسات فرمالیسم، پپولیستی و عوام فریبانه خسته و دلگیرند، و از، دگر زاویه درواقع اینچنین رسیدگی‌های مدیریتی خود یک حرکت اصلاح‌گرانه است که به اصلاح‌ ساختارهای معیوب مدیریتی می‌انجامد که قطعا به پویایی سیستم مدیریتی کمک شایان توجهی می‌کند اما اگر متوقف در سطح پایین باشد نمی‌توان چندان به آن امیدوار بود.

گاهی مشاهده می‌کنیم که تشکیلات افراد نالایق را به چرخه مدیریتی تحمیل می‌کنند که این ظلم به مردم و نظام است چرا که آثار حضور یک فرد نالایق برای مدت‌ها باقی می‌ماند.
در واقع آفت  شاکله خدمت، رفیق بازی است و اینکه عنوان شود چون فرد در تشکیلات  و حزب ما قرار دارد، نسبت به بی مبالاتی و عملکرد ضعیف او بی‌تفاوت باشیم.
نباید این طور باشد که چون فرد عضوی از حزب و تشکیلات ما است و ترک فعلی  یا تضییع حق الناسی مرتکب شد با او مدارا کنیم و ملایم باشیم اما اگر کسی در جریان مقابل حزب یا تفکر  ما باشد و همان کار را انجام دهد توبیخ،تخطئه و مجازات شود و نسبت به خطا و ظلم واکنش متفاوتی داشته باشیم‌.
خلاصه کلام اینکه باید فصلی جدیدی از رویش‌ها و ریزش‌ها در بدنه برخی دستگاه‌ها با مدیرانی تاریخ مصرف گذشته، فرتوت، بی‌ تحرک و بدون عملکرد آغاز شود و نباید هزینه عملکرد ادارات نا کارامد را فرماندار  یا استاندار و حتی مردم مظلوم این دیار  پرداخت کند.