به گزارش مطلع الفجر ، این افول نه تنها به تحولات داخلی امریکا بلکه به تغییرات جهانی و ظهور قدرتهای جدید نیز وابسته است. در این مقاله، به صورت مشروح و با استناد به مستندات آماری، ابعاد مختلف این افول را تحلیل خواهیم کرد.
*تحولات سیاسی و تأثیرات انقلاب اسلامی
انقلاب اسلامی ایران در بهمن ۱۳۵۷، یک نقطه عطف در تاریخ معاصر بود که معادلات قدرت در خاورمیانه و حتی در سطح جهانی را تغییر داد. این انقلاب بهعنوان چالشی جدی برای سیاستهای امریکا در منطقه به شمار میرفت.
بر اساس گزارشی از مرکز پژوهشهای استراتژیک امریکا، در سال ۱۹۷۹، امریکا با یک بحران دیپلماتیک جدی مواجه شد که منجر به اشغال سفارت امریکا در تهران و گروگانگیری ۵۲ دیپلمات امریکایی به مدت ۴۴۴ روز شد.
این رویداد نه تنها به کاهش اعتبار امریکا در خاورمیانه انجامید، بلکه به افزایش نفوذ گروههای اسلامی نیز کمک کرد.
بهعنوان مثال، طبق دادههای بنیاد ملی دموکراسی، از سال ۱۹۷۹ تا ۲۰۰۰، تعداد گروههای اسلامی در خاورمیانه بهطور قابل توجهی افزایش یافته است.
*بحرانهای اقتصادی و نابرابری اجتماعی
در دهههای بعد، امریکا با چالشهای اقتصادی متعددی مواجه شد. بحران مالی ۲۰۰۸ بهعنوان یکی از بزرگترین بحرانهای اقتصادی تاریخ شناخته میشود.
طبق گزارش بانک جهانی، این بحران منجر به کاهش ۴ درصدی تولید ناخالص داخلی (GDP) در امریکا و افزایش نرخ بیکاری به ۱۰ درصد شد.
همچنین، شکاف بین ثروتمندان و فقرا در امریکا بهطور چشمگیری افزایش یافت. بر اساس دادههای اداره سرشماری امریکا، در سال ۲۰۱۹، ۱۰ درصد ثروتمندترین خانوارها بیش از ۵۰ درصد درآمد کل کشور را به خود اختصاص داده بودند.
همچنین، طبق آمار اداره کار ایالات متحده، از سال ۱۹۷۹ تا ۲۰۱۹، سهم درآمد ۱ درصد ثروتمندترین افراد از ۹ درصد به ۲۰ درصد افزایش یافته است.
*ظهور قدرتهای نوین
در دو دهه اخیر، قدرتهای نوظهوری مانند چین و هند به میدان آمده و چالشهای جدی برای امریکا و تمدن غرب ایجاد کردهاند.
طبق گزارش صندوق بینالمللی پول (IMF)، در سال ۲۰۱۹، تولید ناخالص داخلی چین به حدود ۱۴ تریلیون دلار رسید که آن را به دومین اقتصاد بزرگ جهان تبدیل کرد.
در حالی که تولید ناخالص داخلی امریکا حدود ۲۱ تریلیون دلار بود، پیشبینی میشود که چین تا سال ۲۰۳۰ بهعنوان بزرگترین اقتصاد جهان شناخته شود.
طبق گزارش بانک جهانی، چین در سال ۲۰۲۰ نزدیک به ۲۵ درصد از رشد اقتصادی جهانی را به خود اختصاص داد.
*چالشهای فرهنگی و اجتماعی
در داخل امریکا، مسائل اجتماعی نظیر نژادپرستی و نابرابریهای جنسیتی به شدت افزایش یافته است. طبق گزارشی از مؤسسه پیو، در سال ۲۰۲۰، ۶۰ درصد از سیاهپوستان امریکایی اعلام کردند که نژادپرستی در زندگی روزمره آنها تأثیرگذار است.
این مسائل به نارضایتیهای عمومی و اعتراضات گستردهای منجر شده که از جمله میتوان به جنبش «زندگی سیاهپوستان مهم است» اشاره کرد.
همچنین، بر اساس دادههای مرکز کنترل و پیشگیری از بیماریها (CDC)، در سال ۲۰۲۱، ۴۲ درصد از بزرگسالان امریکایی از مشکلات روحی و روانی ناشی از بحران کرونا رنج میبردند که نشاندهنده بحرانهای هویتی و فرهنگی در کشور است.
*تأثیرات جهانی و تغییرات در سیاستهای خارجی
تحولات جهانی و افزایش تنشها در روابط بینالملل، به چالشهای جدیدی برای امریکا و تمدن غرب منجر شده است.
بر اساس گزارشی از سازمان ملل، در سال ۲۰۲۱، بیش از ۸۰ میلیون نفر بهدلیل جنگ، آوارگی یا نقض حقوق بشر در کشورهای مختلف، به مهاجرت و پناهندگی دست زدند.
طبق آمار کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل، تعداد پناهندگان در سال 2020 به ۲۶.۴ میلیون نفر رسید که این رقم نسبت به سالهای قبل بهطور قابل توجهی افزایش یافته است؛ این بحرانهای انسانی نیاز به بازنگری در سیاستهای خارجی و داخلی را به شدت مطرح کرده است.
افول امریکا و تمدن غرب از بهمن ماه ۱۳۵۷ تا امروز، نتیجهای از پیچیدگیهای متعدد داخلی و بینالمللی است.
این روند، موردی است که نیازمند بررسیهای دقیقتر و عمیقتر است؛ آینده این افول، به تحولات آینده جهانی، رقابتهای جدید و توانایی امریکا در بازسازی هویت و اعتبار خود بستگی دارد.
بهنظر میرسد که در دهههای آینده، شاهد تحولات بیشتری در این زمینه خواهیم بود که بر موازنه قدرت جهانی تأثیرگذار خواهد بود.
