مطلع الفجر12:32 - 1402/01/01
یادداشت؛

افول زبان انگلیسی در دیپلماسی منطقه‌ای

بُعد مهمی که در توافق اخیر ایران و عربستان کمتر به آن اشاره شده همانا کنار گذاشتن زبان انگلیسی در موافقت‌نامه سه‌گانه بود.

به گزارش مطلع الفجر ،تسنیم نوشت:«محمدحسن مقیسه» استاد دانشگاه، در یادداشتی به بعدی از ابعاد توافق اخیر ایران و عربستان اشاره کرده و یادآور شده است: خبری که در لابه‌لای توافق ایران، چین و عربستان کمتر به گفتار آمد و بیشتر پوشیده ماند، کنار نهادن زبان انگلیسی در موافقت‌نامه سه‌گانه بود. این سه کشور موافقت کردند که متن قرارداد بینابین به فارسی، عربی و چینی باشد. این، یک پدیده خجسته و رویداد بزرگ است که اگر بگویم خبرش از پایین و بالا شدن قیمت دلار، ارزش بورس در ایران و آمریکا، زلزله ترکیه و... بیشتر نیست، قطعاً کمتر نخواهد بود.

دستِ کم برای مردم و دولتمردان مشرق و مغرب جهان هستی که زخم‌خورده انگلیسی‌ها و سیاست‌های فرهنگی مخرب آنان در زُدایش سنت‌ها و آداب و رسوم ملی و محلی و نیز ستُردن زبان‌های بومی و جایگزین کردن زبان انگلیسی بوده‌اند، خبری است شیرین، شگرف و شگفت. 

مگر یادمان رفته است که چطور این مو زردها، تاج نقره‌ای زبان فارسی را با قدمتی 800 ساله و انبوهی از آثار  حکمی و شعری و معارف الهی از سرِ شبه‌قاره‌ای وسیع_ که اکنون به سه کشور هند، پاکستان و بنگلادش بخش‌بخش شده است_ برداشتند و تشتی مسین به دست مردم آن خطه دادند؟ 

مگر یادمان رفته است که در روزگارانی نه چندان دور و دیر، این زبان از قسطنطنیه تا کلکته و تا دریای چین به مُهر بر دل‌‌ها و به حکمت بر زبان‌ها نشسته بود و در این پهنه فراخ_ و هنوز نیز، تا روز هست و روزگاران_ صدها اثر ادبی و علمی، و ده‌ها مقبره و مناره و کاخ و گلستان و باغ، و چه بسیار آداب و سنن و هنر، از آثار فارسی به‌جا است؟ چه کسی و چه سیاستی این رهاوردهای ناب و نازِ تکرار ناشدنی را پاک کرد و کم‌فروغ؟ 

جالب است بدانیم که حتی کشورهای اروپایی که در مواضع ضد آسیایی و اسلامی همواره در یک جبهه قرار دارند، سال‌ها است که جانب احتیاط را نگه داشته و مانع گسترش زبان انگلیسی در کشورشان شده‌اند که از جمله آنان می‌توانیم به آلمانی‌ها و فرانسوی‌ها اشارت کنیم، اما طرفه اینجا است همین آقایان هنگامی که با کشورهای دیگر_ به‌ویژه آسیایی‌ها، آفریقاییان و کشورهای اسلامی_ روبه‌رو می‌شوند، همه یافته‌های علمی و تجربی و وجدانی را به یک سو می‌دهند و با نیت جاری و یاری کردن فرهنگ غربی، آموزش و گسترش زبان‌های آلمانی، انگلیسی، فرانسوی و... را سر فصل تلاش نهایی خود قرار می‌دهند در کشورهای هدف.

اینکه کشورهای شرقی و آسیایی که از قدرت‌های نوظهور برای جهان آینده هستند، بدانند و بخواهند که همزمان با فعال کردن پیشران‌های اقتصادی، تجاری و بازرگانی، به مؤلفه‌های فرهنگی، و در قله آن، به زبان ملی خود، بیش از بیش و پیش، بیندیشند و بدان توجه نشان دهند، گامی است شمرده و ستوده.

آنان با این اقدام به زبان بی زبانی به مردم این سه کشور بزرگ قوت قلب دادند و به دولت‌های اروپایی یک هشدار: زبان‌های عربی، چینی و فارسی کمتر از زبان‌های اروپایی قدرت ندارند و اکنون در قامت یک زبان بین‌المللی می‌توانند جلوه‌گری کنند و میدان‌داری.