مطلع الفجر10:28 - 1396/12/09
دیدگاه؛

اقتصاد مقاومتی و نگاه به داخل کشور/ ضرورت تغییر رویکرد از مدیریت دولتی به «مدیریت جهادی»

مطلع الفجر:«جای شگفتی نیست که نظریه‌های اقتصادی نادرست به سیاست‌های غلط بینجامد‌، اما روشن است آنان که مدافع این نظریه‌ها بودند و فکر می‌کردند که این نظریه‌ها موثر است، اشتباه می‌کردند.»

مطلع الفجر-محمود افشاری/ ژوزف استیگلیتس، اقتصاددان و برنده نوبل اقتصادی با بیان جمله ابتدایی این نوشتار ادعایی را مطرح کرده که خود غربی ها و نظریه پردازان غربی سال ها روی آن تکیه داشتند و عمل کردند اما این سیاست غلط که امروز و این سال ها به رکود و انحراف گراییده چرا در بخش هایی همچنان در ایران و برخی دیگر از کشورها دنبال می شود و چرا همچنان طرفدارانی پرو پاقرص دارد؟!
امروز که اثبات رکود و به زمین خوردن علم اقتصاد بر همگان ثابت شده رهبر مدبر ایران اسلامی راهکاری جدید و عملیاتی با عنوان «اقتصادمقاومتی» را پیش روی ما و خیل نظریه پردازان اقتصادی قرار داده است.
ایشان در تعریف این مدل اقتصادی می فرمایند: «اقتصاد مقاومتی یعنی آن اقتصادی که در شرایط فشار، در شرایط تحریم، در شرایط دشمنی ها و خصومت های شدید می تواند تعیین کننده رشد و شکوفایی کشور باشد.»
از همین رو باید گفت، اقتصاد مقاومتی یکی از مهمترین ارکان با رویکرد نگاه به درون و توانایی های داخلی است که در دشوارترین شرایط می تواند تضمین کننده و تأمین کننده ثبات پایدار اقتصادی باشد و از تکان تکانه ها نیز نلرزد.
طبیعی است که رونق اقتصادی در گرو اشتغال پایدار و توجه به توسعه تولیدات با کیفیت داخلی است که اتفاق می افتد، البته بشرطی که زمینه های کاری و مدیریتی آن فراهم شود و مدیران به خط شده اقتصادی، اعتقادی به انجام وعمل تکلیف میدانی خود، در نیل به مقاوم کردن اقتصاد گام بردارند.
امروز، توان مدیریت نشده نیروی پویای جوان یکی از مشکلات این بخش بشمار می رود. جوانی که تحصیل کرده و چشم براه برچیدن ثمره درس و مشق خود در میدان حضور و عمل است.
نکته مهم اینکه تحصیل علم به تنهایی کفایت نمی کند و اشتغال خوب نیز برای تامین آینده جوان نیاز قطعی است و ضرورت ها و شرایطی را می طلبد.
منابع طبیعی و موقعیت خوب جغرافیایی، منابع معدنی و مالی خوب نیز در این توان و ظرفیت داخلی جای می گیرند که اگر خوب استفاده و مدیریت شوند آثار زیادی در اقتصاد کشورمان خواهند داشت که در میان مدت و بلندمدت به سرانجام می رسند و هدف که همان پایداری اقتصاد است را عامل می شوند.
در نگاهی دیگر که در برخی مسوولان شاهد هستیم گره زدن همه مسائل به سیاست و یا سیاست خارجی را می بینیم که این نکته مهم، در تعارض با توان داخلی و اقتصاد مقاومتی است.
بر همین اساس، در این بخش شاهد هستیم شماری از دولتمردان ما به همه چیز توجه دارند، اما توجهی به توان داخلی ندارند که مثال خوب در این زمینه تبدیل تهدید به فرصت در حوزه نفت و انرژی است.
پایین رفتن قیمت و فروش نفت، در واقع یک فرصت برای دولت است، تا کاهش وابستگی را مدیریت و برنامه ریزی کنند اما می بینیم فروش را به دو میلیون بشکه و حتی بیشتر رساندند و حتی گاهی از این خام فروشی ابراز خوشحالی هم کردند!
باید اشاره کرد، این موارد درست بر خلاف اقدام و عمل مقاومتی است و در حقیقت خام فروشی نابود کردن سرمایه اولیه و خدادادی است، چرا که اینها به جای ایجاد شغل و منابع مالی پایدار برای داخل کشور، در اختیار دیگران در آنسوی مرزها، قرار گرفته است.
بنابراین، نتیجه این اقدام این است که نفت را خام می فروشیم و سپس وارد کننده محصولات آنها و مصرف کننده همان هایی می شویم که نفتمان را خریده بودند.
نکته مهمتری اما در این میان وجود دارد و آن نگاه دولتمردان به دستان خارجی ها و در ادامه معتل ماندن سیاست خارجی و در امتداد این سیاست، بروز و ظهور رکود سنگین اقتصادی است.
این رویداد تلخ اقتصادی به «انفعال در اقتصاد» می انجامد و این انفعال بازار داخلی را راکد می کند.
اصلاح الگوی مصرف، مصرف کالا و جنس ایرانی، کاهش وابستگی به نفت، مبارزه جدید با مفاسد اقتصادی، اصلاح سیاست های تجاری و بازرگانی و بازسازی سیستو پولی و بانکی از جمله محورهای اشتراکی مورد نظر بیشتر کارشاسان امر اقتصاد برای رسیدن به ثبات و ترقی در این بخش است که بارها مورد تاکید رهبر انقلاب قرار گرفته و در بری سال ها حتی نام و شعار سال نیز از همین عناوین گرفته شده اند.
نتیجه اینکه توطئه، تحریم و تهدید همیشه هست و خواهد بود اما آنچه گذراست زمان است و آنچه باید تدبیر شود تغییر رویکرد مدیریتی، از مدیریت دولتی به مدیریت جهادی است.