مطلع الفجر10:06 - 1396/09/13

تاکید بر تداوم حمايت اصلاح‌ طلبان از روحانی

 

 
سياست‌ورزي اصلاح‌طلبان از سال ٩٢ در قالب‌هاي جديدي ريخته شد كه مهم‌ترين علت آن شرايط و جغرافياي عرصه سياست بود. جريان سياسي‌اي كه چند سالي بيرون از دايره قدرت قرار گرفته بود، ابتكار عمل را به دست گرفت.
امتیاز خبر:54از100تعداد رای دهندگان2836
روزنامه اعتماد نوشت: سياست‌ورزي اصلاح‌طلبان از سال ٩٢ در قالب‌هاي جديدي ريخته شد كه مهم‌ترين علت آن شرايط و جغرافياي عرصه سياست بود. جريان سياسي‌اي كه چند سالي بيرون از دايره قدرت قرار گرفته بود، ابتكار عمل را به دست گرفت.
 
بخشي از فعالان اين جريان كه مطابق تصميم شوراي نگهبان نمي‌توانست از فيلتر عبور كرده و در معرض راي مردم قرار بگيرد تا به ميدان تصميم‌گيري و اداره كشور بيايد، در كنار نيروهاي مقبول قرار گرفته و مسير خود را به سمت هدف باز كرد. عليرضا علوي‌تبار، تحليلگر اصلاح‌طلب و علي شكوري‌راد، دبيركل حزب اتحاد ملت ايران دو اصلاح‌طلبي هستند كه از پيامدهاي اين قالب‌ريزي جديد براي سياست‌ورزي اصلاح‌طلبانه، اخيرا سخن گفته‌اند.
 
دو اصلاح‌طلبي كه حيات سياسي‌شان پيش از تولد اصلاحات در سال ٧٦ بوده و حرف‌شان به دليل همين سبقه مورد اعتنا بوده است. هر دو از عصر جديد سياست‌ورزي اصلاح‌طلبانه مي‌گويند. عليرضا علوي‌تبار اخيرا از به كار‌گيري سياست سازش حرف زده و گفته كه «شما نمي‌توانيد از بهبود‌خواهي حكومتي دفاع كنيد و دايما در دعوا با مسوولان كشور باشيد. آنجا بايد به دنبال سازش به معني دقيق كلمه، كوتاه آمدن، معامله كردن، چانه زدن و... كه محصولات بهبودخواهي حكومتي است، باشيد.»
 
او اين راهكار را براي گذار به مردم‌سالاري لازم ببيند و مي‌گويد كه«خيلي خوب است كه ما وارد معامله‌اي شويم كه قوه قضاييه از دعواي سياسي كنار بكشد. ممكن است در اين راه خيلي امتيازات بدهيم اما ارزش دارد كه قوه قضاييه سياسي نباشد و اين به نفع همه جناح‌ها است. مثلا در سياست خارجي نمي‌شود دعوا كرد. يك كشور نمي‌تواند به عنوان مثال در مورد سوريه مواضع متعدد داشته باشد. در مورد قدرت و مواضع موشكي نيز همين طور. در اين موارد سازش‌هايي لازم است كه جريان بهبود‌خواه حكومتي مي‌تواند انجام دهد.»

علي شكوري‌راد هم به نوعي از اين عصر جديد سياست‌ورزي اصلاح‌طلبان حرف مي‌زند. او از اين قالب جديد دفاع مي‌كند و معتقد است كه نبايد از حركت درستي كه كرده‌ايم پشيمان بشويم. اين فعال سياسي اصلاح‌طلب بيان مي‌كند كه «وقتي نيروهاي اصلاح‌طلب در انتخابات ٩٤ رد‌‌صلاحيت شدند ناگزير بوديم، از كساني حمايت كنيم تا جلوي ورود افراطي‌ها را به مجلس بگيريم. ما مي‌دانيم كارمان درست بوده و جدايي برخي نمايندگان فهرست اميد از فراكسيون اميد يا حالا تضعيف موقعيت جهانگيري در دولت عوارض ناخواسته يك حركت درست است. ما به اين دلايل نبايد از حركت درستي كه انجام داديم و نتيجه گرفتيم پشيمان بشويم.»

وي در توضيح چرايي حمايت اصلاح‌طلبان از حسن روحاني چنين مي‌گويد كه «اصلاح‌طلبان هويت خود را مي‌شناسند و به آن پايبند هستند. اين حمايت‌ها مخل حفظ هويت اصلاح‌طلب‌ها نبوده و نيست. علت اين است كه هويت اصلاح‌طلبي به مراتب قوي‌تر از آن است كه بخواهد دستخوش چالش‌هاي اينچنيني شود.» اين فعال سياسي اصلاح‌طلب تاكيد مي‌كند كه «مزيت اصلاح‌طلبان اين است كه توانسته‌اند، دايره شمول خود را آنقدرگسترده كنند كه علاوه بر اعتداليون، اصولگراهاي معتدل هم در اين دايره قرار گيرند و رمز پيروزي در انتخابات هم همين بوده است.»

امروز يكي از پرسش‌هايي كه بعضا در فضاي عمومي مطرح مي‌شود اين است كه آيا تداوم مسيري كه اصلاح‌طلبان در سال ٩٢ آن را آغاز كردند سياست درستي است؟ به هر روي ناملايمت‌هايي از سوي دولت و منسوبين شخص رييس‌جمهور نسبت به اصلاح‌طلبان وجود داشته است.

پاسخ اين سوال را به وضعيت اصلاح‌طلبان در سال گذشته ارجاع مي‌دهم. سال گذشته در همين ايام گفتمان رايج محافل اصلاح‌طلبي اين بود كه آقاي روحاني چه كار كرده كه دوباره از او حمايت كنيم؟ در برابر اين سوال، سياستمداراني كه در اين تصميمات نقش داشتند و برخي نيروهاي جوان‌تر سياسي پاسخ دادند و تغييرات ملموسي كه در دوره رياست‌جمهوري آقاي روحاني ايجاد شده بود را بيان كردند. وقتي اين مسائل بيان شد همه متقاعد شدند كه كارهاي خوبي انجام شده است. با عنايت به اين تجربه مي‌گويم اين فضاي تبليغاتي كه بعضا مي‌بينيم امروز شكل گرفته فضاي درستي نيست. اساسا به دليل دريافت و باور به همان تغييرات ملموس بود كه مردم يكپارچه در انتخابات شركت كردند و آن راي بالا را به آقاي روحاني دادند. طبيعتا مردم مطالباتي دارند كه بايد پاسخ داده شود. ولي به اين معنا نيست كه فرداي روز انتخابات و استقرار رييس‌جمهور اين مطالبات پاسخ گفته مي‌شود. آقاي روحاني بارها تاكيد كرده است كه به وعده‌هاي خود پايبند است. من اين را باور و فكر مي‌كنم فرصت لازم است تا وعده‌ها محقق شود. وقتي به يك نفر اعتماد كرديم، نمي‌توان هر لحظه و در هر حركت او ترديد كنيم. بايد اين اعتماد را همچنان حفظ كرده و ادامه دهيم. نبايد با كوچك‌ترين مشكل و عارضه‌اي اين اعتماد را از دست بدهيم. از دست دادن اعتماد هيچ سودي ندارد و تماما ضرر است. به همين جهت است كه تمام تبليغات جناح مقابل بر از بين بردن اعتماد راي‌دهنده‌ها به آقاي روحاني متمركز شده است. اگرچه برخي عوامل درون دولت هم به اين فرايند كمك مي‌كنند اما نبايد اسير اين فرآيندها شويم. ما بايد قدم‌هاي پيروزمندانه‌اي را كه در ٣ انتخابات گذشته برداشتيم، ادامه دهيم. اگر ما با استراتژي و راهكاري پيروز شده‌ايم چرا بايد در مورد ادامه آن دچار ترديد شويم؟ تزلزل مربوط به موقعي است كه شكست خورده باشيم، در حالي كه امروز پيروز هستيم. بايد اين روند را ادامه داده و گام‌هاي بعدي را محكم‌ برداريم. صحنه سياسي كشور كاملا به نفع اصلاح‌طلبان است. حركت رو به جلو است و امكانات فراواني نسبت به گذشته پيدا كرده‌ايم.

عوارض ناخواسته‌اي بر اين حمايت مترتب است. هر بار كه ائتلاف كرديم از گوشه و كنار آن عوارض و مشكلاتي نيز حادث شد. مشخصا در مورد بعضي نزديكان رييس‌جمهور يا برخي نمايندگان تهران در مجلس اين مساله را شاهد هستيم. اينها عوارض ائتلاف هستند. اين عوارض چه تاثيري در ادامه كار دارد؟

در مورد نقيصه‌هايي كه در دولت مي‌بينيم يا در عملكرد برخي نزديكان رييس‌جمهور، دو احتمال وجود دارد. ممكن است تصور كنيم آقاي روحاني نسبت به آن آگاه نيست. در اين وضعيت بايد اصلاح‌طلبان كمك كنند تا ايشان آگاه شود. نتيجه‌اش نبايد اين باشد كه اصلاح‌طلبان بگويند اين نقيصه‌ها و عملكردهاي ناپسند در اطرافيان‌تان وجود دارد و ما به اين دليل از شما فاصله مي‌گيريم. اگر هم ايشان آگاه است و همچنان از آنها استفاده مي‌كند مجددا دو فرضيه ديگر مطرح مي‌شود. يكي اين احتمال وجود دارد كه ايشان هدف‌هاي استراتژيكي را در نظر دارد كه فعلا لازم مي‌داند از اين روش براي دستيابي به آن اهداف استفاده كند. در اين حالت مساله توجيه است. يا ممكن است كه واقعا آقاي رييس‌جمهور مي‌داند و آگاهانه يا از روي ترس و نگراني چرخش يا خطايي را مرتكب مي‌شود. حتي در اين بدبينانه‌ترين حالت هم فاصله گرفتن از رييس‌جمهور دستاوردي ندارد. با فاصله گرفتن از آقاي روحاني آنچه ما نگران رخ داد آن در آينده هستيم، همين امروز محقق مي‌شود. همه احتمالات را هم كه در نظر مي‌گيريم به اين نتيجه نمي‌رسيم كه از حمايت از آقاي رييس‌جمهور دست‌برداريم. البته اصلاح‌طلبان هويت خود را مي‌شناسند و به آن پايبند هستند. اين حمايت‌ها مخل حفظ هويت اصلاح‌طلب‌ها نبوده و نيست. علت اين است كه هويت اصلاح‌طلبي به مراتب قوي‌تر از آن است كه بخواهد دستخوش چالش‌هاي اينچنيني شود. مزيت اصلاح‌طلبان اين است كه توانسته‌اند، دايره شمول خود را آنقدرگسترده كنند كه علاوه بر اعتداليون، اصولگراهاي معتدل هم در اين دايره قرار گيرند و رمز پيروزي در انتخابات هم همين بوده است. علت موجده يك شيء علت مبقيه آن هم هست. وقتي رمز پيروزي «گسترش دايره شمول» بوده است رمز پيشبرد اين پيروزي‌ها نيز همين خواهد بود. بايد توجه داشته باشيم كه با كوچك كردن دايره شمول اصلاح‌طلبي، دستاوردي نخواهيم داشت. اصلاح‌طلب‌ها اين كار را هوشمندانه انجام داده‌اند و نتايج خوبي هم گرفته‌اند.

با وجود اين حمايت نقدهايي به عملكرد دولت وجود دارد. طيفي كه حامي رييس‌جمهور بوده‌اند، بيشتر با اين پرسش مواجه مي‌شوند كه با كاستي‌هاي دولت چه جوابي داريد. ما اين نقدها را بايد چطور به دولت منتقل كنيم؟

خوشبخانه با گسترش شبكه‌هاي اجتماعي صداها به مسوولان مي‌رسد. آقاي روحاني حتما از نقدهايي كه نسبت به عملكرد خود و اطرافيانش وجود دارد، آگاه است. ولي آنچه من را مجاب مي‌كند كه استراتژي گذشته را با قدرت دنبال كنيم، اين است كه آقاي روحاني نشان داده كه هم متوجه مسائل است و هم از شرايط، امكانات و موقعيت‌هايي كه دارد به خوبي استفاده مي‌كند. بايد اعتماد به شخص آقاي روحاني را حفظ كرد. اگر در عملكرد اطرافيان و برخي مسوولان نقصي وجود دارد بايد منتظر بود تا با اصلاح عملكردها، ضعف‌ها پوشش داده شود. يك نيروي اصولگرا اگر تحت هژموني و جهت‌گيري شخص آقاي روحاني عمل كند، نتيجه عملكردش اصلاح‌طلبانه مي‌شود. تاكنون نيز اين‌گونه بوده است. در اينجا نمي‌خواهم تماما از اجزاي سياست‌هاي دولت و انتصابات و برخي تصميمات دفاع كنم و خودم منتقد بعضي از آنها هستم. به عنوان مثال در قضيه هلال احمر به‌شدت از تصميم دولت در انتخاب رييس جديد اين نهاد آزرده‌خاطر شدم. اين را هم سربسته گفتم و توييت كردم كه «جاي آن است كه خون موج زند در دل لعل/ زين تغابن كه خزف مي‌شكند بازارش.» عملكرد شخص آقاي روحاني و برادرش و وزير بهداشت در اين موضوع كاملا مورد انتقاد است. در حضور يك گزينه بسيار مطلوب، يك انتخاب قبيله‌اي و نامطلوب انجام دادند. با اين حال اين به اين معنا نيست كه رابطه‌مان را با دولت تضعيف كنيم. اين يك عملكرد است. تاكنون خدشه‌اي به استراتژي وارد نشده است و ما تا زماني كه استراتژي را درست تلقي مي‌كنيم آن را ادامه مي‌دهيم و از حمايت از رييس‌جمهور و دولت دست برنمي‌داريم.

فكر مي‌كنيد تداوم حمايت از آقاي روحاني بتواند ما را در انتخابات ٩٨ و ١٤٠٠ پيروز كند؟

ما در وضعيت بسيار خوبي از نظر آرايش سياسي هستيم. اصلاحات از رهبري و انسجام خوبي برخوردار است. در طرف مقابل تشتت، چنددستگي، سرخوردگي و به‌خصوص شرمندگي وجود دارد. كسي را هم ندارند و باقي نگذاشته‌اند كه اين وضعيت را جمع كند. اگر اين وضعيت برتر را خودمان خراب نكنيم طرف مقابل نمي‌تواند خرابش كند. ما مي‌توانيم در سال‌هاي ٩٨ و ١٤٠٠ قدم‌هاي خوب و بلندي‌برداريم. من روز گذشته پختگي شعف‌انگيزي را در رويكرد دانشجوي اصلاح‌طلبي كه در مراسم روز دانشجو در زاهدان مقابل رييس‌جمهور سخنراني كرد، ديدم. او نسبت به عملكردها بسيار منتقد و آزرده بود. از خيلي مسائل از جمله بركناري استاندار اصلاح‌طلب و شجاع سيستان و بلوچستان و قدرناشناسي نسبت به مولوي عبدالحميد گلايه كرد اما همچنان خطاب به رييس‌جمهورگفت كه از او حمايت مي‌كنند. وقتي يك جوان دانشجو در زاهدان اينگونه پخته حرف مي‌زند و سعي مي‌كند كه استراتژي اتحاد و انتقاد را درست مورد توجه قرار دهد، بسيار خوب است. اين مساله باعث اميدواري بسيار است. ما فكر مي‌كنيم كه اصلاحات به پختگي و بالندگي خوبي دست يافته است.

تحزب را بر نمي‌تابند

علي شكوري‌راد، دبيركل حزب اتحاد ملت ايران در مراسم افتتاحيه دفتر اين حزب در ساوه به گلايه از مسوولان و اينكه آنها تحزب را بر نمي‌تابند، پرداخت. وي گفت: «در جامعه ما مسوولان عاليرتبه و بالاي كشور ميانه خوبي با احزاب ندارند و تحزب را بر‌نمي‌تابند. هرچند قانون اساسي تحزب را به رسميت شناخته اما بعد از قانون اساسي رويكرد‌هايي كه اعمال شده در راستاي گسترش تحزب نبوده بلكه اگر قانوني نوشته شده است بيشتر براي مهار و كنترل احزاب بوده است.»

علي شكوري‌راد از مزيت‌هاي سياست‌ورزي نتيجه‌گرا گفت: «اگر نتيجه حاصل نمي‌شود بايد ببينيم چه كاري انجام دهيم كه نتيجه‌بخش باشد. سياست‌ورزي نتيجه‌گرا يعني، ما هم حرف زيبا و خوب بزنيم و هم بتوانيم اكثريت آراي مردم را به دست بياوريم تا با راي مردم در ساختار قدرت قرار گرفته و پس از آن برنامه‌هاي تدوين شده خود را اجرا كنيم. مهم اجراي برنامه‌ها است. براي اين موضوع لازم است كه به موضوعات عميق‌تر نگاه كنيم. مسائل را يك لايه نبينيم. لايه‌هاي زيرين را هم ببينيم. چند قدم جلوتر را ببينيم. فقط براي يك قدم جلوتر فكر نكنيم. چه‌بسا حرف و اقدامات خوبي وجود دارد كه فعلا نبايد مطرح و انجام شود. چه‌بسا راي‌هايي در صندوق مي‌اندازيم كه مي‌توانيم بهتر از آن را به صندوق بيندازيم ولي چون نتيجه ندارد عدول مي‌كنيم به رايي كه مي‌دانيم نتيجه دارد. جامعه براي به دست آوردن اين تجربه هزينه‌هاي زيادي متحمل شده است و اكنون بسيار آگاه است. اين را تجربه‌هاي عيني چند انتخابات پيروزمند اخير نشان مي‌دهد.»

ياد گرفتيم كه مطلق‌گرايي اشتباه است

اگرچه اصلاح‌طلبان مدتي است كه با اتخاذ فعاليت جبهه‌اي مورد انتقاد برخي احزاب اصلاح‌طلب قرار گرفته‌اند و متهم به تضعيف احزاب شده‌اند اما به اذعان بخشي از فعالان اين جريان سياسي، امروز تنها راهكار تشكل‌يابي و سازماندهي در هر انتخابات همين فعاليت جبهه‌اي بوده است. ريشه‌هاي اين راهكار را مي‌توان در انتخابات رياست‌جمهوري يازدهم در سال ٩٢ ديد. علي شكوري‌راد در تشريح چرايي انتخاب روحاني به عنوان گزينه اصلاح‌طلبان در اين انتخابات گفت: «راي سال ٩٢ اصلاح‌طلبان به كسي بود كه اصلا اصلاح‌طلب نبود اما اصلاح‌طلب‌ها كانديداي خود را كنار زدند و به يك فردي راي دادند كه اگرچه اصلاح‌طلب نيست اما مي‌تواند حداقل‌هايي كه فكر مي‌كنيم در قدم اول لازم است به دست آوريم را تامين كند. ما در سال ٩٢ تا يك ماه قبل از انتخابات يعني تا زماني كه هاشمي رد صلاحيت شد اصلا در مخيله مان نبود كه اصلاح‌طلب‌ها پشت سر آقاي روحاني قرار بگيرند.»

وي افزود: «همان نتيجه‌خواهي موجب شد ما در ميان دو كانديداي باقي مانده تصميم بگيريم از كانديداي اصلاح‌طلب عدول كنيم و به كسي راي بدهيم كه فكر كرديم مي‌تواند خواسته‌هاي حداقلي ما را برآورده كند. اين يعني سياست‌ورزي هوشمندانه و ما براي رسيدن به اينجا فرصت زيادي صرف كرديم و هزينه زيادي داديم. با همين سياست قدم بعدي را بلند‌تر برداشتيم.»

او در ادامه روند انتخابات مجلس دهم را تشريح و خاطرنشان كرد: «در انتخابات ٩٤ قبول كرديم از برخي نامزد‌هاي اصولگرا كه افراطي نبودند حمايت كنيم. اين كار در آن مقطع درست بود. در سال ٩٤ سياست عمومي ما در سطح كشور درست بود. هر حركت درستي در عمل با ايراداتي هم مواجه مي‌شود اما اين اصل موضوع را زير سوال نمي‌برد. مطلق‌گرايي اشتباه است. ياد گرفتيم بپذيريم بين طيف سياه و سفيد، خاكستري‌هايي هستند كه اگرچه به اندازه سفيد پاك نيستند اما مي‌توانند نتيجه‌بخش باشند. مي‌توانيم از سفيد غير‌قابل حصول به كمي خاكستري قابل حصول عدول كنيم.»

اين فعال سياسي اصلاح‌طلب اظهار كرد: «در سال ٩٤ اگر نامزد‌هاي اصلاح‌طلب تاييد صلاحيت مي‌شدند چنين رويكردي اتخاذ نمي‌كرديم. وقتي نيروهاي اصلاح‌طلب در انتخابات ٩٤ رد صلاحيت شدند ناگزير بوديم، از كساني حمايت كنيم تا جلوي ورود افراطي‌ها را به مجلس بگيريم. ما مي‌دانيم كارمان درست بوده و جدايي برخي نمايندگان فهرست اميد از فراكسيون اميد يا حالا تضعيف موقعيت جهانگيري در دولت، عوارض ناخواسته يك حركت درست است. ما به اين دلايل نبايد از حركت درستي كه انجام داديم و نتيجه گرفتيم پشيمان بشويم.»وي تصريح كرد: «ما با انتخاب خاكستري‌ها دايره شمول خود را گسترش داديم. ديديم اين دامنه حمايتي كه براي اصلاحات ايجاد كرده‌ايم در حال كوچك شدن است و بايد جلوي آن گرفته شود. اين كار را اصلاح‌طلبان خيلي دقيق انجام دادند و دايره شمول خود را خيلي حساب شده گسترش دادند. اين زمزمه‌هايي كه بعضا شنيده مي‌شود كه «اشتباه كرديم كه به فلاني راي داديم و...» نبايد جدي گرفته شود. نبايد اسير اين حرف‌ها شد و گذاشت با اين حرف‌ها، توي دل مردم خالي شود. اينكه رسانه‌هاي رقيب اين حرف‌ها را برجسته مي‌كنند هشداري است به ما كه مراقب باشيم.»