مطلع الفجر10:02 - 1396/09/13

دولت آقای روحانی، لطفا به خودتان رحم کنید!

 

 

 
سعيد فرج‌ پور یادداشتی درباره دولت دوازدهم در روزنامه شرق منتشر کرد.
امتیاز خبر:54از100تعداد رای دهندگان2665
سعيد فرج‌ پور یادداشتی درباره دولت دوازدهم در روزنامه شرق منتشر کرد.
 
 
١- مشارکت مثال‌زدني بخش‌هاي متنوع مردم در رقم‌زدن نتيجه انتخابات ۹۶ محصول يک چيز بود: کنارنهادن آرمان‌هاي حداکثري و پرداختن به ممکن‌هاي صحنه سياسي کشور. دولتمرادن کام‌گرفته از قدرت حالا آماده مي‌شدند کام حاميان پرتعداد خود را شيرين کنند.
 
٢- هنوز چند هفته از اين پيروزي شيرين نگذشته بود که برخي تغيير رويه‌ها در رفتار دولت محترم نمايان شد و به نگراني برخي از حاميان ديروز و امروز دولت دامن زد و نقدهايي کوچک و بزرگ از گوشه‌گوشه پازل متحد حاميان دولت که در انتخابات بر مبنايي حداقلي به چيده‌شدن و آرام‌گرفتن در کنار يکديگر تن داده بودند نقش بست و منتشر شد. بايد به ريشه‌يابي شکل‌گرفتن اين نقدها پرداخت و به حوزه عمومي جامعه پاسخ مستدل داد که چگونه و به چه واسطه‌اي مي‌توان به اين تغيير رويکرد‌ها رنگ عاقلانه‌اي زد و آن را در گوشه‌اي از کاسه صبوري خود تحمل کرد.
 
 
٣- آيا دولت به‌واقع از آنچه به حاميانش وعده داده بود فاصله گرفته است؟ پاسخ به اين پرسش مستلزم دراختيارداشتن اطلاعات کافي از ضرورت‌هاي رفتاري اين روزهاي دولت است. هرچند اين پذيرفته است که بسياري از فرايندهاي پشت‌پرده سیاست بنا به مصلحت‌هايي قابل ‌انتشار در بخش‌هاي عمومي جامعه نيست، اما آيا اين اطلاعات را حتي نمي‌توان در اختيار حلقه‌اي انتخاب‌شده و مدون از شخصيت‌هاي مرجع سياسي که به نوعي پايگاه اجتماعي حامي دولت را نمايندگي مي‌کنند، قرار داد؟ اگر امروز دولت ناچار است ابراستراتژي‌هاي ديگري را به‌جز آنچه در پويش‌هاي انتخابات خود به آن پرداخته پي بگيرد و ضرورت‌هاي ديگري را در کشاکش تعامل با ساختار قدرن برآورد و احيانا مشارکت بيشتر آن بخش از قدرت را در حوزه‌هاي اقتصادي يا توليد اشتغال مهيا كند، مطلع‌بودن نخبگان جريان‌هاي سياسي حامي دولت از اين ضرورت‌ها نبايد چندان دور از انتظار باشد. اگر نمي‌توان اين ضرورت‌ها را در بستر رسانه نقل کرد و به افواه عمومي منتقل كرد؛ لااقل مي‌توان با طراحي يک حلقه اتصال از عناصر مرجع سياسي حامي دولت موضوعات را به اين کنشگران منتقل كرد تا با پي‌ريزي گفتماني متفاوت از گفتمان حمايتي در دوره انتخابات، همچنان حمايت از آن ادامه یابد. امروز در حوزه عمومي جامعه ديگر نمي‌توان فقط با تکيه بر گفتمان برجام و بازسازي دستاوردهاي احتمالي آن از دولت حمايت كرد و بدنه اجتماعي را قانع كرد.
 
اگر بر ناکارآمدي اين گفتمان، ايجادنشدن تحول محسوس در حوزه‌هاي اقتصادي، پولي، بانکي، سياسي و اجتماعي را بيفزاييم، درخواهيم يافت پي‌افکندن يک گفتمان جديد براي حمايت از دولت در جامعه تا چه اندازه (در سايه دلايل غيرشفاف  تغيير رفتار آن) ضروري است. اگر دولت محترم هنوز به پايگاه اجتماعي خود وقعي مي‌گذارد (که معقول بايد بگذارد) لازم است نسبت به بازسازي رابطه خود با پايگاه اجتماعي حامي‌اش اقدام عاجل و مؤثر انجام دهد، وگرنه ريزش‌هايي که اندک‌اندک صداهاي آن در سپهر عمومي به گوش مي‌رسد، سرنوشت دلپذيري را نه براي دولت و نه براي مردم رقم نخواهد زد.
 
پي‌افکندن سپهر زباني اين گفتمان بازسازي‌شده و جديد مستلزم وجود اطلاعات کافي از موقعيت دولت محترم در رويکردهاي متفاوت آن به‌ویژه در دامنه مطالباتي است که در دوران انتخابات به آنها دامن زده شده است، اطلاعاتي که انتظار مي‌رود دولت محترم با رجوع به حلقه‌هاي واصل خود به احزاب و گروه‌هاي حامي خود در اختيارشان قرار دهد؛ وگرنه در شرايطي که دولت عملا ارتباط ارگانيک خود را با پايگاه اصلي اجتماعي‌اش قطع كرده و درعين‌حال با جريان رقيب خود مهربان‌تر مي‌نمايد! و اصولا از ضرورت اين تغيير رفتار دم برنمي‌آورد و پايگاه اجتماعي خود را مدام به گمانه‌زني‌هاي غيرمستند وامي‌دارد، چگونه مي‌توان در سايه ناآگاهي بخش‌هاي مرجعِ پايگاه اجتماعي حامي دولت از اين ضرورت‌ها که منجر به تغيير رفتارهاي دولت شده، هم به ساخت اين گفتمان پرداخت و هم فهم آن را در جامعه ممکن کرد؟
 
 
٤- دولت از اين منظر بايد لااقل به خودش رحم کند! مطالبه کنشگران سياسي حامي دولت و در رأس آنها اصلاح‌طلبان نه مشارکت مستقيم در قدرت است و نه حتي هماهنگي در چينش قدرت با آنهاست. اصلاح‌طلبان با ادامه روند حمايت مشروط خود از دولت محترم فقط خواستار آن هستند که با فهم همه حقايق لابي‌ها و پشت پرده‌هاي دولت در تعامل با جريان مقابل و احتمالا مشروع‌فرض‌کردن همه اين پشت پرده‌ها (چنانچه با منافع ملي تقابلي نداشته باشد) سبک حمايت خود از دولت و گفتمان آن را بازسازي كرده تا از ريزش احتمالي پايگاه اجتماعي و اصطلاحا «قهر توده‌ها» جلوگيري کنند.
 
يافتن حلقه‌اي قابل اعتماد از ميان شخصيت‌هاي اثرگذار در پايگاه اجتماعي دولت و انتقال اطلاعات مربوط به اين تغيير رويکردها نبايد کار چندان دشواري باشد. وقتي پاره‌اي از تغيير رفتارها به آنجا کشيده مي‌شود که دولت محترم گاه نمايندگان و مديران سياسي خود را (اعم از بخشداران و فرمانداران و...) از جريان مقابل خود در انتخابات، انتخاب می‌کند (جرياني که در دوره انتخابات نشان داد فقط با دولت چالش گفتماني ندارد) بدون فهم پشت پرده‌هاي اين شبهه استحاله‌ها ادامه حمايت جريان‌هاي اصيل حامي دولت در انتخابات ٩٦ بسيار دشوار به نظر خواهد رسيد.