سرویس: تازه های خبرکد خبر: 111709|09:45 - 1402/04/06
نسخه چاپی

نقد و نظر؛

حجاب، آزادی و توسعه جامعه اسلامی/ فاصله بین آزادی تا اسارت زن با حجاب اسلامی

حجاب، آزادی و توسعه جامعه اسلامی/ فاصله بین آزادی تا اسارت زن با حجاب اسلامی
مطلع الفجر:حفظ حجاب نه تنها باعث ایجاد امنیّت اجتماعی فراگیر می شود، بلکه برای مبارزه با تهاجم فرهنگی، و مسئولان را از واردات کالای تجملاتی، لوازم بهداشتی و آرایشی مبتذل نهی می کند.

به گزارش مطلع الفجر، سیده فاطمه امیری/ لزوم پوشیدگی زن در برابر نامحرم از احکام ضروری دین اسلام به شمار می آید که در وجوب آن تردیدی نیست و شیعه و سنی بر آن اتفاق نظر دارند. حجاب لباس دین است که در سن بلوغ تن دختران مسلمان به آن آراسته می شود.

حجاب در اسلام وظیفه ای است که بر عهده ی زن نهاده شده تا در معاشرت و برخورد با مرد کیفیت خاصی را در لباس پوشیدن و حتی صحبت کردن خود مراعات کند. نکته قابل توجه و تأمل در تمام بررسی ها پیرامون مسئله حجاب، مخالفت ها و موافقت های سرسختانه ای است که از حجاب به عمل آمده است.

واقعیت امر این است که حضور بانوان در جامعه یک ضرورت فرهنگی، سیاسی و اجتماعی است که باعث می شود بانوان پایگاه بالاتری کسب کرده و بدین ترتیب حضور مؤثرتری در تصمیم گیری های مربوط به سرنوشت خود و وضع کشور خویش داشته باشند.

از آنجا که در ارتباط با توسعه مهمترین گام، پذیرش مسئولیت توسط افراد جامعه از جمله زنان است و زنان بخش عظیمی از جمعیت ما را تشکیل می دهند آیا حجاب و پوشش یک زن، موجب محدودیت او شده و به اصطلاح مانع این می گردد که بتواند استعداد های خود را شکوفا کند؟

آیا زنانِ با پوشش اسلامی جایگاهی در جامعه ما و عرصه های علمی، فرهنگی، اقتصادی و … ندارند؟ آیا حجاب با گرفتن مقام های برتر اعم از علمی و ورزشی و … در تداخل است؟

در فرهنگ اسلامی، محور اصلاحات فرهنگ سازی است. لذا با فعالیتهای آموزشی، فرهنگی و تبلیغی میتوان فضای اجتماعی جامعه را به سمتی هدایت کرد که افراد به صورت طبیعی و خودجوش به رعایت عفاف و حجاب رغبت نمایند.

ایراد دیگری که بر حجاب گرفته ‏اند این است که موجب سلب حق آزادی زنان که‏ یک حق طبیعی بشری است می‏گردد و نوعی توهین به حیثیت انسانی زن به شمار می‏رود.

عده ای می‏گویند احترام به حیثیت و شرف انسانی یکی از مواد اعلامیه حقوق بشر است. هر انسانی شریف و آزاد است، مرد باشد یا زن، سفید باشد یا سیاه، تابع هر کشور یا مذهبی باشد.

برخی بر این باورند که مجبور ساختن زن به اینکه حجاب‏ داشته باشد بی اعتنائی به حق آزادی او و اهانت به حیثیت انسانی او است‏ و به عبارت دیگر ظلم فاحش است به زن عزت و کرامت انسانی و حق‏ آزادی زن و همچنین حکم مطابق عقل و شرع به اینکه هیچکس بدون موجب‏ نباید اسیر و زندانی گردد و ظلم به  هیچ شکل و به هیچ صورت و به هیچ‏ بهانه نباید واقع شود، ایجاب می‏کند که این امر از میان برود.

لازم است به افرادی با این تفکر تذکر دهیم که فرق است بین زندانی کردن‏ زن در خانه و بین موظف دانستن او به اینکه وقتی می‏خواهد با مرد بیگانه مواجه شود پوشیده باشد. در اسلام محبوس ساختن و اسیر کردن زن وجود ندارد. حجاب در اسلام یک وظیفه ‏ای است بر عهده زن‏ نهاده شده که در معاشرت و برخورد با مرد باید کیفیت خاصی را در لباس‏ پوشیدن مراعات کند.

این وظیفه نه از ناحیه مرد بر او تحمیل شده است و نه چیزی است که با حیثیت و کرامت او منافات داشته باشد و یا تجاوز به‏ حقوق طبیعی او که خداوند برایش خلق کرده است محسوب شود.

حجاب یکی از واجبات الهی است که اختصاص به بانوان ندارد بلکه مردان نیز وظیفه دارند که خود را متعهد به رعایت این تکلیف الهی بدانند، آنچه بین زن و مرد تفاوت دارد کیفیت و محدوده پوشش است که آن هم به مصالح و حکمت های خالق مهربان برمی گردد.

اگر رعایت پاره‏ای مصالح اجتماعی، زن یا مرد را مقید سازد که در معاشرت روش خاصی را اتخاذ کنند و طوری راه بروند که آرامش دیگران را بر هم نزنند و تعادل اخلاقی را از بین نبرند چنین مطلبی را «زندانی کردن‏» یا «بردگی» نمی‏توان نامید و آن را منافی حیثیت انسانی و اصل «آزادی» فرد نمی‏توان دانست.

مطالعه قوانین فرهنگ آزادی در کشورهای متمدن جهان در حال حاضر چنین محدودیتهائی برای مرد وجود دارد. اگر مردی برهنه یا در لباس خواب از خانه خارج شود و یا حتی با پیژامه بیرون آید، پلیس ممانعت کرده به عنوان اینکه این عمل برخلاف‏ حیثیت اجتماع است او را جلب می‏کند.

هنگامی که مصالح اخلاقی و اجتماعی‏، افراد اجتماع را ملزم کند که در معاشرت اصول خاصی را رعایت کنند مثلا با لباس کامل بیرون بیایند، چنین چیزی نه بردگی نام دارد و نه‏ زندان ، و نه ضد آزادی و حیثیت انسانی است و نه ظلم و ضد حکم عقل به‏ شمار می‏رود.

برعکس، پوشیده بودن زن – در همان حدودی که اسلام تعیین کرده است – موجب کرامت و احترام بیشتر او است، زیرا او را از تعرض افراد جلف و فاقد اخلاق مصون می‏دارد . شرافت زن اقتضاء می‏کند که هنگامی که از خانه بیرون می‏رود متین و سنگین‏ و با وقار باشد، در طرز رفتار و لباس پوشیدنش هیچگونه عمدی که باعث‏ تحریک و تهییج شود به کار نبرد، عملا مرد را به سوی خود دعوت نکند، زباندار لباس نپوشد، زباندار راه نرود، زباندار و معنی‏دار به سخن خود آهنگ ندهد.

چه آنکه گاهی اوقات ژستها سخن می‏گویند، راه رفتن انسان‏ سخن می‏گوید. آیا اگر ساده و آرام‏ بیاید و برود، حواس پرت کن نباشد و نگاه های شهوت آلود مردان را به‏ سوی خود جلب نکند، برخلاف حیثیت زن یا برخلاف حیثیت مرد یا برخلاف‏ مصالح اجتماع یا برخلاف اصل آزادی فرد است؟

آری اگر کسی بگوید زن را باید در خانه حبس و در را به رویش قفل کرد و به هیچ وجه اجازه بیرون رفتن از خانه به او نداد، البته این با آزادی‏ طبیعی و حیثیت انسانی و حقوق خدادادی زن منافات دارد. چنین چیزی در حجاب های غیر اسلام بوده است ولی در اسلام نبوده و نیست.

در اسلام محبوس ساختن و اسیر کردن زن وجود ندارد، فقط دو مسأله وجود دارد، یکی اینکه باید حجاب خود را رعایت کند و پوشیده باشد و بیرون رفتن به‏ صورت خودنمائی و تحریک آمیز نباشد و دیگر اینکه مصلحت خانوادگی ایجاب می‏کند که خارج شدن زن از خانه توأم با جلب رضایت شوهر و مصلحت اندیشی او باشد.

مدتی است که در گوشه و کنار قلم ها و حنجره هایی، رسالت خود را در نفی قانون حجاب که یکی از ضروریات دین اسلام است و همه گروه های اسلامی بر ضروری بودن آن اتفاق نظر دارند دیده اند و مدام این سو و آن سو می نشینند و با پوشش مصلحت اندیشی و دلسوزی برای زنان جامعه – و در واقع با اغراض سیاسی، اعتقادات دینی مردم را مورد هجمه قرار می دهند.

افرادی که امروز به بهانه دفاع از آزادی و حق بانوان صدای مخالفت با قانون حجاب را بلند کرده اند باید مراقب باشند که مشمول آیه 19 سوره مبارکه نور نشوند که فرمود: «ان الذین یحبون ان تشیع الفحاشه فی الذین آمنوا لهم عذاب الیم فی الدنیا و الآخره» چون این افراد لااقل واجب بودن حجاب فردی را قبول دارند پس باید بدانند که بی حجابی و عریان شدن زنان در مجامع عمومی مصداقی از همان است که در آیه شریفه برای اشاعه آن وعید به عذاب دردناک دنیا و آخرت داده شده است.

بی جهت نیست که امام زمان علیه السلام در دعای معروفی که منسوب به ایشان است و در آن برای اصناف مختلف مردم دعا می کنند وقتی به زنان جامعه می رسند برای آنان دعای «حیا و عفاف» می کنند آنجا که می فرمایند: «و علی النساء بالحیاء و العفه»(البلد الامین ص350) و این یعنی دغدغه امام مهربانمان برای زنان جامعه مساله عفاف و حیاست و چه آسان عده ای چوب حراج به عفت دختران این سرزمین زده اند!

چه آزادی را، صرفاً به معنای پیروی از عقل بدانیم. و چه آن را در رابطه با تقوا، مورد توجه قرار دهیم. در هر دو صورت حجاب، نه تنها آزادی زن را محدود نمی‌سازد، بلکه برای زن، شرایطی را فراهم می‌کند که مورد تأیید عقل و باتقوا سازگارتر است.

یکی از جنبه های مهم تهاجم فرهنگی غربی ها مبارزه با حجاب و از بین بردن امنیّت اجتماعی بوده و هست و این امرمشخصا از زمان رضاخان شروع شد. به این صورت که تحت عنوان متحدالشکل شدن، با حجاب به مبارزه برخاستند و پوشیدن لباس روحانیّت را قدغن، و مجالس عزاداری امام حسین علیه السلام را نیز ممنوع کردند.

آنها همچنین به عنوان آزادی و هنر، انواع فساد و فحشا و ابتذال را ترویج دادند و حجاب را مانع اصلی این آزادی حقیقی معرفی کردند و امنیّت اجتماعی افراد جامعه را به خطر انداختند. حفظ حجاب و امنیّت اجتماعی و درک رابطه مستقیم و عمیق این دو مقوله، راهکارها و فواید بسیار ارزشمندی را جهت مبارزه با تهاجم فرهنگی غرب ارائه می دهند و باعث تبلیغ فرهنگ ناب اسلامی و تشویق جوانان به ازدواجِ موفقِ اسلامی می گردند.

جوانان را جهت تقویت روحیه و حفظ آرامش درونی به جای سوق دادن به محیط فحشا و اعمال مبتذل، به شرکت در فعالیت های هنری، ورزشی، فرهنگی و مذهبی رهنمون می شوند.

حفظ حجاب نه تنها باعث ایجادامنیّت اجتماعی فراگیر می شود، بلکه جهت مبارزه باتهاجم فرهنگی، مسؤولان راازواردات کالای تجملاتی، لوازم بهداشتی وآرایشی مبتذل نهی می نماید.

انگیزه‌های رفع حجاب در جوامع غربی، خودنمایی زنان، ارضاء تمایلات جنسی مردان، استفاده از زیبایی زنان برای مقاصد تجاری و سیاسی و بالاخره، فراهم کردن مقدمات انحراف و فساد و فحشاء در جامعه است. هیچ یک از این انگیزه‌ها در زندگی انسان، قابل اعتنا نیست.

زن، نه برای خودنمایی آفریده شده است. و نه، کالای بازرگانی است. اینکه در جوامع غربی، زنان را در میهمانی ها و مجامع عمومی برای نشان دادن زیبایی های آنها و برای التذاذ مردان، شرکت می‌دهند، نه تنها شخصیت زن را بی‌ارزش جلوه می‌دهند، بلکه آزادی واقعی را نیز از او سلب می‌نمایند.

آزادی زن، در پرورش قدرت فکری و عقلانی او، در بالا بردن سطح معلومات او، در اجرای وظایف تربیتی او و در مشارکت منطقی او در حل و فصل امور اجتماعی، تحقیق‌پذیر است.

حجاب اسلامی که اساس آن بر حفظ حرمت زنان، پرورش مسئله تقوا در ایشان و کمک به زنان در حفظ فضائل اخلاقی و پرهیز از رذائل است، نه تنها آزادی زنان را محدود نمی‌سازد، بلکه شرکت مؤثر و معقول آنها را در فعالیت‌های عملی، تربیتی و اجتماعی تسهیل می‌کند.

در پایان، خطابم به دختران وطنم ایران است؛ خواهرم! قدر خودت را بیشتر بدان، تو از یک طرف متعلق به سرزمینی هستی که نیاکان تو مظهر پاکی و پاکدامنی بوده اند پس حتی اگر مسلمان نیستی دامن خود را به آلودگی ها و جلوه گری های هوس آلود بشریت امروز که حتی جامعه غرب را به بن بست کشانده نیالای و از طرف دیگر عضوی از امت اسلام هستی همان اسلامی که الگوی زنان او زنان آسمانی و بهشتی مثل فاطمه و خدیجه و مریم و زینب است.

برای رسیدن به این منظور باید فرهنگ حجاب در جامعه گسترش پیدا کند، و در این امر دولت، خود مردم، رسانه های گروهی می توانند نقش مؤثری بر ترویج حجاب داشته باشند، که در صورت تحقق این موضوع جامعه از خطرات حفظ و آسیب های اجتماعی کاهش می یابد.

پس بیایید با آزاد منشی، خود را از قید و بند هایی که اهل دسیسه و سیاست برایتان پهن کرده اند برهانید و مسیر زندگیتان را فقط و فقط با خدای مهربانتان تنظیم کنید.

منابع و مآخذ:

1-قرآن کریم
2- مطهری، مرتضی؛ اخلاق جنسی در اسلام و جهان غرب، انتشارات صدرا،قم.
3- مطهری، مرتضی؛آشنایی با قرآن تفسیر سوره نور جلد چهارم انتشارات صدرا،قم.
4- مطهری، مرتضی؛فلسفه حجاب، انتشارات صدرا، قم.
5- بهروزی،مریم؛حجاب هاله ای ازعفاف،کانون قرآن و عترت جامعه زینب(س)،تهران.
6- بهزادپور،سیمیندوخت؛می خواهم درباره حجاب بیشتر بدانم،موسسه فرهنگی هنری نقش سیمرغ،تهران.
7- طیّب،مهدی؛حجاب و حقوق زن درترازوی اندیشه وایمان،انتشارات سفینه،تهران.
8- محمدی اشتهاردی؛محمد،حجاب بیانگرشخصیت ،نشر معاونت مبارزه با مفاسداجتماعی ناجا،تهران.
9- رزاقی،احمد؛عوامل فساد و بد حجابی وشیوه های مقابله با آن ،نشر سازمان تبلیغات اسلامی،تهران.
10- مطهری،مرتضی؛مسئله حجاب،نشر صدرا،قم.
11- قرائتی،محسن؛پوشش زن دراسلام ،نشر ناصر،قم.

نظر شما

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد