سرویس: سیاسیکد خبر: 111399|10:44 - 1396/12/08
نسخه چاپی

موج‌سواری روی احساسات مردم همیشه جواب نمی‌دهد؛

دوگانه «مرگ و زندگی» اصلاح‌طلبان/ همراه شدن با مردم یا ادامه خودخواهی‌های فردی و جناحی

دوگانه «مرگ و زندگی» اصلاح‌طلبان/ همراه شدن با مردم یا ادامه خودخواهی‌های فردی و جناحی
مطلع الفجر:موج سواری اصلاح‌طلبان تا حدی بقای این جریان را در پی خواهد داشت، ولی بقای این جریان در گرو همراه شدن با مردم و کنار گذاشتن خودخواهی های فردی و جناحی است.

 مطلع الفجر-علیرضا خوش‌چهره/در چند انتخابات اخیر، اصلاح طلبان با صرف هزینه های زیاد و به میدان کشیدن سران مطرود خود، توانستند نتایج مورد قبول خود را کسب کنند و افراد منتسب و مورد حمایت خود را به پارلمان های شوراهای شهر، مجلس شورای اسلامی و حتی مجلس خبرگان بفرستند.

آنان در انتخابات ریاست جمهوری نیز پشت حسن روحانی ایستادند تا او رئیس دولت دوازدهم شود. با این حال بی برنامگی و ضعف آشکار مدیریتی در دولت و شهرداری ها، در کنار افشاگری های مختلف درباره سوءاستفاده چهره های مختلف مورد نظر اصلاح طلبان، آینده سیاسی این گروه را با دشواری های مواجه کرده است.

آرزوهای از دست رفته

مردم در دو انتخابات گذشته، افراد مورد نظر سران اصلاح طلب را برگزیدند، ولی امروز تمام آرزوهای خود را از دست رفته می‌بیند، زیرا دولت دوازدهم ایده‌ای برای حل مشکلات کشور ندارد. از سوی دیگر حسن روحانی نیز شبیه آن چیزی که مدنظر سران اصلاحات بود، نیست و یک اصلاح طلب واقعی به شمار نمی آید.

با این وجود برخی تحلیلگران اصلاح طلب، مخالفان خود را عامل ریزش پایگاه اجتماعی این جریان می دانند. از آنجا که اصلاح طلبان همواره نشان داده‌اند که پاسخگوی وضعیتی که به وجود آورده‌اند نیستند و تبعات آن را نیز نخواهند پذیرفت لذا این موضوع امری جدیدی به نظر نمی رسد؛ اما خطر این رویکرد آنجاست که اکنون اصلاح طلبان با آدرس‌های غلط، دولت را از رسیدگی به امور اقتصادی مردم غافل کرده و قوه مجریه را به پرداختن به حاشیه‌های جنجالی و بی حاصل تشویق می‌کند تا از مسیر فرافکنی ها سرپوشی بر خطاهای خود و ناکارآمدی دولت گذاشته و بدنه اجتماعی خود را حفظ کنند.

موج سواری روی شایعه ها

اصلاح طلبان در چند انتخابات گذشته، با سوار شدن بر موج تبلیغات و به راه انداختن جو شایعه سازی و دامن زدن به اختلاف ها، توانستند بسیاری از افراد بی تفاوت را به خود جلب کنند و رأی آنان را به خود اختصاص دهند. این وضعیت حتی گاهی با موضع گیری های افراطی علیه اصول مورد نظر نظام جمهوری اسلامی صورت می گرفت تا حداکثر جذب ممکن در بین افراد بی تفاوت صورت گیرد. با این حال این افراد به دنبال تحقق این شعارها هستند و در صورتی که در بین آنان سرخوردگی به وجود آید، گوش آنان به شعار افراد شاخص اصلاح طلب، حتی اگر ساختارشکنانه هم باشد، بدهکار نخواهد بود.

با این حال پایداری بدنه اجتماعی و توان اصلاح طلبان در جذب آرای مردمی همیشگی نیست و به متغیرهای مختلفی بستگی دارد: خصلت‌های رفتاری و روان‌شناختی برخی اصلاح‌طلبان از جاه طلبی آنان حکایت دارد، از جاه‌طلبی‌های شخصی و منزلت‌جویی‌های فردی گرفته تا سودجویی‌ها و منفعت‌طلبی‌ها، و عطش ثروت و شهرت و مقام و قدرت. علاوه بر این تکثر در اردوگاه اصلاح طلبی و فقدان مانیفست دقیق آنان، به ریزش بدنه اجتماعی آنان دامن می زند.

در بین این افراد، از اصلاح‌طلبانی که به‌دنبال تغییرات روبنایی هستند تا کسانی که دگرگونی و تغییرات ساختاری را نیز می‌جویند، به چشم می خورد. با این حال اصلاح‌طلبان فاقد اجماع هستند و در بزنگاه‌های مهم سیاسی نمی توان از آن ها انتظار رفتاری اپوزیسیونی یا اصلاح طلبانه داشت.

در هر صورت اصلاح طلبان اکنون که خود را در راس امور دولت و مجلس می پندارند باید دست به انتخاب بزنند و خود را به عنوان جریان سیاسی داخل چارچوب نظام معرفی کنند، در غیر این صورت دوام چندانی نخواهند آورد. مسلما موج سواری آنان و دامن زدن به احساسات مردم تا حدی بقای این جریان را در پی خواهد داشت، ولی بقای این جریان در گرو همراه شدن با مردم و کنار گذاشتن خودخواهی های فردی و جناحی است.

نظر شما

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد