مطلع الفجر: محمدرضا اسدی*/چند روز پیش مراسم تحلیف ترامپ برگزار شد و در پی آن، میلیونها نفر در آمریکا و سایر کشورهای جهان در اعتراض به شخصی که تازه جایگزین نخستین رئیس جمهور سیاه پوست آمریکا شده است، به خیابانها آمدند.
ترامپِ اقتصاددان
ترامپ 70 ساله ایالات متحده که 20 ژانویه به صندلی تکیه زد بیش از 3.5 میلیارد دلار ثروت دارد. او در رشته اقتصاد درس خوانده و تا زمان پایان تحصیلاتش حدود 200 هزار دلار ثروت اندوخته است. در طول سالهای فعالیت اقتصادی و سیاسی، او در زمینههای ورزشی، تجاری و تفریحی موفقیتهای زیادی کسب کرده و به یکی از چهرههای شناخته شده اقتصاد آمریکا تبدیل شده است.
رئیس جمهور جدید آمریکا هر چند در ظاهر مخالفان زیادی دارد و لطیفههای بسیاری در فضای مجازی در مورد او تولید شده، سیاستهای کلانی را دنبال میکند که به عقیدهی وی میتواند اقتصاد آمریکا را از ورشکستگی خارج کند.
آمریکای ورشکسته
اقتصاد آمریکا شاید در ظاهر یک اقتصاد پویا و قوی باشد، ولی در واقع سالها پیش ورشکسته شده است. حجم بدهیهای خارجی بزرگ ترین اقتصاد جهان بیش از 16 هزار میلیارد دلار بدهی دارد که بیشترین این مقدار مربوط به کشورهای چین و ژاپن است.
ترامپ وعده داده تا رشد تولید ناخالص داخلی آمریکا را از سطح فعلی آن که دو درصد است به پنج تا شش درصد افزایش دهد. برخی این ادعای ترامپ را با ادعاهای روحانی در 100 روزه اول دولت مقایسه میکنند؛ وعدههایی که به خاطر جلب توجه مردم و جمع کردن آرا داده شده بود اما در حقیقت و در عمل قابل اجرا نبود.
وعدههای ناممکن
در خوش بینانه ترین حالت، حداقل در نخستین سال کاری دولت ترامپ، برنامه او محقق نخواهد شد و حرفهای او مصرف داخلی دارد. با این وجود آن چه بیش از همهی وعده میتواند مورد توجه واقع شود، درخواست ترامپ از مردم آمریکا برای خرید جنس آمریکایی و مصرف کالاهای داخلی است تا از این طریق تولید رونق و رشد اقتصادی محقق شود.
نسخهای که ترامپ برای وضع آشفته اقتصاد آمریکا پیچیده بسیار ساده است. ترامپ میداند بالاخره روزی طومار استثمار کشورهای دیگر برچیده خواهد شد و حباب بحرانی که هر روز بر دامنهی آن افزوده میشود، کل جامعهی آمریکا را در بر خواهد گرفت. از این رو در اقتصاد مصرف گرای آمریکا، برای قطع واردات، مردم را به «آمریکایی خریدن و آمریکایی مصرف کردن» ترغیب میکند.
مذاکره میکنیم ولی ایرانی نمیخریم؟
ترامپ اعتقاد راسخی به تولید ملی دارد، او در روز تحلیف خود از همه خواست کالاهای آمریکایی بخرند و به استخدام افراد آمریکایی بپردازند. ترامپ در سخنرانی تحلیف خود، از ادبیاتی حمایتگرانه و آتشین استفاده کرد. وی در بخشی از اظهاراتش گفت: «از این لحظه به بعد، قرار است آمریکا اولویت اول باشد. ما از دو اصل ساده تبعیت خواهیم کرد: خریدن جنس آمریکایی و استخدام افراد آمریکایی.»
در مقابل حسن روحانی که وعده حل 100 روزه مشکلات اقتصادی را داده بود، به جای توجه به سیاستهای اقتصاد مقاومتی، ترغیب مردم به مصرف کالای داخلی و رونق بخشیدن به بخش تولید، به سوی آمریکا چرخید تا مگر با وعدههای پوچ و توخالی آنان تحریمها را برطرف و گره اقتصاد را باز کند. او حتی به این نکته نیز نیاندیشیده بود که رفع تحریمها، نه تنها ممکن است اثرات پیش بینی شده را در پی نداشته باشد، بلکه شاید با سیل ورود کالاهای خارجی تولید ضعیف ایران را بیش از پیش با مشکل روبرو کند.
باید عوض شد!
مذاکرات با تمام هزینههایی که در پی داشت، یک نکته را به خوبی مشخص کرد: برای احیا و رونق اقتصاد هیچ راهی به جز تقویت تولید و مصرف کالاهای داخلی وجود ندارد، نکتهای که آمریکاییها هم در اقتصاد خود به دنبال تحقق آن هستند.
به هر حال در شرایط کنونی که مسلم شده از خارج فرجی نخواهد رسید، نوبت پرداختن به ظرفیتهای داخلی اقتصاد است که از یک سو با حمایت دولت از تولید داخل و از سوی دیگر با حمایت مردم از کالای ساخت ایران محقق خواهد شد.
*کارشناس اقتصادی
نظر شما
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد