سرویس: اقتصادیکد خبر: 108955|10:33 - 1395/10/29
نسخه چاپی

یادداشت

«مردم» مهم‌ترین رکن پیشرفت اقتصادی هستند/ اقتصاد دولتی مقاومتی نمی‌شود

«مردم» مهم‌ترین رکن پیشرفت اقتصادی هستند/ اقتصاد دولتی مقاومتی نمی‌شود
مطلع الفجر:دولت نه درک و برنامه لازم برای پیاده کردن اقتصاد مقاومتی را دارد، نه توان آن را/ در یک جبهه همه نمی‌توانند تک‌تیرانداز باشند، عده‌ای هم باید خمپاره‌انداز باشند و عده‌ای هم باید سنگر ساز باشند

مطلع الفجر-حسین علیپور/در چند سال اخیر، بحث در مورد فضای اقتصادی جزء رائج‌ترین موضوعات گقتگوهای محافل مختلف شده؛ به گونه‌ای که کمتر کسی را در جامعه پیدا می‌کنید که در این زمینه حرفی برای گفتن نداشته باشد.

البته هر کس در سطح خودش حرف دارد، اما نکته این جاست که هر کس فرصتی برای سخن گفتن می‌یابد، بدون شک از تحریم و یارانه‌ها و دلار و سکه و ارز و تورم و علل و نتائج آن بحث می‌کند و  ساعات زیادی را نیز به بیان نظرات خود در این زمینه اختصاص می‌دهد.

همه باید اقتصادی باشیم

انجام وظیفه در عرصه اقتصادی، شامل یک طیف وسیع می‌شود که هر کدام از ما باید جای پای خود را در این طیف پیدا کنیم، اما رویکرد کلی در این طیف باید مبتنی بر مردم باشد. همان طور که رهبر معظم انقلاب فرمودند: «مردمى کردن اقتصاد، جزء الزامات اقتصاد مقاومتى است.» یعنی ممکن است وظیفه یک نفر سیاستگذاری در این عرصه باشد و وظیفه دیگری جهت‌دهی فضای جامعه و وظیفه دیگری کشاورزی و دامداری. اما همه باید در جهت مردمی کردن اقتصاد کار کنند.

مردمی بودن اقتصاد، از سویی در مقابل اقتصاد سرمایه‌داری به عنوان یک مکتب اقتصادی بر می‌خیزد و از سویی دیگر، در مقابل نظر اشخاصی قرار می‌گیرد که فعالیت در عرصه اقتصاد را به سیاستگذاری‌های کلی و فعالیت علمی تخصصی علم اقتصاد تفسیر می‌کنند.

اقتصاد، تخصصی یا عمومی؟

با تخصصی شدن مسائل اقتصاد و تأسیس علمی به نام علم اقتصاد که فهم و درک آن جز با گذراندن واحدهای درسی پیچیده در چندین سال متمادی ممکن نمی‌شود، این تفکر در مدیریت اقتصاد کشور رخنه کرده که برای حل مسائل اقتصادی  باید عده‌ای متخصص در این عرصه دور یک میز نشسته و با برنامه ریزی‌ها و سیاست‌گذاری‌های مختلف به حل مسائل اقتصادی یکی پس از دیگری بپردازند و اصطلاحاً فضای  اقتصادی را مدیریت کنند. در حالی که رهبر معظم انقلاب تأکید کرده‌اند که مسأله اقتصاد، صرفاً مربوط به افراد خاص یا یک رشته خاص نیست؛ همه در حل این مسأله وظیفه دارند.

این تمایل و گرایش را در نامگذاری سال‌های مختلف که به نوعی جهت‌دهی حرکت عمومی جامعه است، آشکارا می‌بینیم: «آدم می‌تواند فرض کند که این شعارهاى سال، حلقه‌هایى بود براى ایجاد یک منظومه‌ى کامل در زمینه‌ى مسائل اقتصاد؛ یعنى اصلاح الگوى مصرف، مسئله‌ى جلوگیرى از اسراف، مسئله‌ى همت مضاعف و کار مضاعف، مسئله‌ى جهاد اقتصادى، تولید ملى و حمایت از کار و سرمایه‌ى ایرانى و… ما این ها را به عنوان شعارهاى زودگذر مطرح نکردیم؛ اینها چیزهایى است که می‌تواند حرکت عمومى کشور را در زمینه‌ى اقتصاد ساماندهى کند» به این حلقه باید اقتصاد مقاومتی، جهاد اقتصادی و حماسه سیاسی، حماسه اقتصادی را نیز اضافه کنیم.

این جبهه نیرو ندارد

توجه به نقش مردم وقتی جایگاه ممتازی پیدا می‌کند که بدانیم یک حرکت اشتباه مردم در تعامل با بازارهای مختلف می‌تواند ضربه‌های جدی و سهمگین بسیاری  به اقتصاد کشور وارد کند، همان طور که یک حرکت صحیح مردم در هر زمینه، مانند به کار بردن سرمایه های خود در تولید ملی تأثیر بسزایی در رشد اقتصادی کشور دارد. از این روست که باید تمام هم و غم خود را به جای کارهای کم‌اثر و تکراری در قالب و به نام کار فرهنگی، در جهت‌دهی افکار عمومی و بصیرت دهی به مردم و نهادینه کردن فعالیت‌های اقتصادی مردم‌محور اختصاص دهیم.

این سخن به معنای این نیست که کار پژوهشی یا فعالیت فرهنگی باید متوقف شود، بلکه به این معناست که نباید از جبهه‌هایی که نیرو ندارد، غافل شد.

در یک جبهه همه نمی‌توانند تک‌تیرانداز باشند، عده‌ای هم باید خمپاره‌انداز باشند و عده‌ای هم باید سنگر ساز باشند. امروز جبهه «مردمی کردن اقتصاد» خالی است و با تأکیداتی که رهبر انقلاب بر این مسأله دارند، اگر کسی به دنبال تشخیص مولا و انجام وظیفه است، باید در این جبهه کار کند. اگر هر کدام از فعالین فرهنگی، در شهرستان خود حتی یک هسته اقتصاد مقاومتی تشکیل دهد  تا الگوی مصرف مردم را اصلاح کرده و عده‌ای را در تولید ملی جهت‌دهی کند. تنها با این استراتژی است که مفهوم اقتصاد مقاومتی محقق شده و اقتصاد کشور در مقابل هر نوع تهدید بیمه خواهد شد.

آستین‌ها را بالا بزنیم

در مجموع می‌توان این گونه نتیجه‌گیری کرد که مسلماً در هر رشته تحصیلی و هر شغلی که باشیم، صرف این که خود را افسر جنگ نرم بدانیم،  کافی نیست و باید با ایمان و اعتقاد در جهت مردمی کردن اقتصاد کوشش کنیم؛ «مردمی کردن اقتصاد» گاهی با جهت‌دهی افکار و آگاه‌سازی مردم نسبت به وظیفه خود صورت می گیرد و گاهی با تشکیل گروه‌های اقتصادی که به جای دلالی، سرمایه‌های پراکنده را تجمیع کرده و در جهت تولید ملی متمرکز کند. به طور خلاصه دولت نه درک لازم برای پیاده کردن اقتصاد مقاومتی را دارد، نه توان آن را. از این رو مردم به عنوان مهم ترین رکن اقتصاد مقاومتی باید وارد عمل شوند و با فعالیت های خرد و کلان خود اقتصاد مقاومتی را محقق کنند.

نظر شما

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد