سرویس: بین المللکد خبر: 99557|13:00 - 1394/11/03
نسخه چاپی

موسسه ویلسون بررسی کرد؛

چرا پوتین را به کیک شکلاتی تشبیه می کنند؟

چرا پوتین را به کیک شکلاتی تشبیه می کنند؟
مطلع الفجر:پوتین از قدرت سخت مسکو در راستای بازسازی و افزایش قدرت نظامی، طرح ریزی و پیگیری منافع مسکو و بهره برداری از هر ضعف و دودلی رهبران کشورهای اروپای غربی به نفع خود استفاده می کند.

به گزارش مطلع الفجر،هر روز در رسانه های روسیه داستان های مختلفی درباره ولادیمیر پوتین مخابره می شود، داستان هایی شبیه به این: نیکیتا گوسف، مجسمه سازی در سن پترزبورگ یک مجسمه  شکلاتی به وزن ۱۵۰ پوند  از ولادیمیر پوتین ساخته است. او در توضیح این اقدامش گفته: شکلات از طرفی نرم و انعطاف پذیر است و از طرف دیگر می تواند بسیار سخت باشد. به نظر من شکلات دقیقا نشان دهنده شخصیت پوتین است.

این وجهه سخت و نرم پوتین همیشه غرب را گیج می کند. پوتین کریمه را ضمیمه روسیه کرد-اقدامی که از نگاه غرب تضعیف کننده ساختار امنیتی اروپا بود- اما این اقدام را آشکارا انجام نداد بلکه به وسیله نیروهای ویژه گمنامی که خودش آن ها را ((مردم مودب)) می نامید، صورت داد. همین مردم مودب در ابتدا عضویت در ارتش روسیه را انکار می کردند اما پس از مدتی بر آن صحه گذاشتند.

در سپتامبر ۲۰۱۵، پوتین با استقرار نیروی هوایی اش در سوریه، غرب را شوکه کرد، اما او در ادامه و در اقدامی سریع، از ایالات متحده و اتحادیه اروپا خواست بدون درنگی او را در مبارزه با افراطیون همراهی کنند. همین رفتارهای پوتین در عرصه بین المللی باعث گردیده که در غرب، در بهترین حالت او را غیر قابل پیش بینی و در بدترین حالت شخصیتی متزلزل و بی ثبات بنامند. به هرحال عملیات های نظامی او در سال های اخیر مانند جنگ گرجستان در سال ۲۰۰۸، درگیری در شرق اکراین و حضور هوایی اش در روسیه در راستای حمایت از بشار اسد باعث شده که اعتماد اروپایی ها و آمریکایی ها نسبت به او به شدت ضعیف گردد.

نمادهای اتحاد جماهیر شوروی که نشان از سال های قدرت و عظمت روس ها دارد در حال احیا شدن است.

استراتژی سخت و نرم پوتین غیر قابل پیش بینی است، اما در عین حال منطق خودش را دارد. این رویکرد دوگانه جنبه کلیدی دستیابی به آرزوهای سیاسی پوتین در راستای تحکیم و حفظ قدرت در کشورش، در کنار پیگیری سیاست ادغام با غرب می باشد، البته باید در نظر داشت که ادغام مد نظر پوتین شرایط و ملزومات خودش را دارد.

در بعد داخلی پوتین به سیاست  ساخت ((قلعه نظامی)) روسیه ، مدیریت نارضایتی ها، اطمینان دادن به هوادارانش که از منظر شرایط شهروندی برتر از غربی ها قرار دارند و اینکه روسیه به اندازه کافی قوی است که در برابر فشارهای اقتصادی از خارج مقاومت کند، ادامه می دهد. جامعه روسیه به سوی نظامی شدن در حرکت است. در این مسیر بارها به شکوه و عظمت روسیه تزاری و اتحادیه جماهیر شوروی تکیه می شود. برای مثال سمبل های شوروی مانند پرچم های قرمز داس و چکش در تمامی مغازه ها دیده می شود. همچنین پوتین دستور تشکیل یک سازمان مدرن به سیاق سازمان جوانان پیشتاز شوروی را داده است تا از این طریق ارزش های روسی را ترویج دهد.

محبوبیت پوتین در روسیه به نحو فزاینده ای افزایش یافته است.

 فراتر از مرزهای روسیه، پوتین از قدرت سخت مسکو در راستای بازسازی و افزایش قدرت نظامی، طرح ریزی و پیگیری منافع مسکو و بهره برداری از هر ضعف و دودلی رهبران کشورهای اروپای غربی به نفع خود استفاده می کند. در بخش آنلاین سایتsputniknewsکرملین، فردی در ستون نظرات چنین نوشته است: “مردم غرب بخصوص اروپایی های که مورد حمله گروههای تندرو تروریستی قرار گرفته اند باید از مردم و دولت روسیه بابت حمایت از آنها در برابر حماقت های دولت مردانشان متشکر باشند.”  روسیه در حالی که به قولی در حال پوست کندن از غرب است، دائما اعلام می کند که خواهان همکاری با غرب و حتی دفاع از آنها است.

پوتین در سخنرانی اش در سال ۲۰۱۵ در میانه حملات هوایی روسیه در سوریه، بار دیگر در کلماتش آمریکا را به صورت تبهکار اصلی و بزرگ جهان به تصویر کشید، هرچند از نام بردن مستقیم آن خودداری نمود. “همه ما می دانیم که چه کسی باعث برکناری رژیم های ناخواسته شد و بطور ظالمانه قوانین و خواسته های خودش را اعمال کرد. کجا چنین اجازه ای به آنها داده شد؟ آنها مشکلات بسیاری درست نمودند، استقلال کشورها را از بین بردند، مردم را در مقابل یکدیگر قرار دادند و بعد به قول روس ها، دستان خود را شستند. همین ها بودند که راه را برای افراطیون و تروریست ها باز کردند.”اما در ادامه، پوتین آن سوی بخش سخت خود یعنی بخش انعطاف پذیرش را نشان داد، “روسیه در خط مقدم مبارزه با تروریسم قرار دارد، جنگی برای آزادی، حقانیت و عدالت برای زندگی مردم و آینده همه شهروندان. یک کشور نمی تواند به تنهایی با تروریسم بین المللی مبارزه کند، هر کشور پیشرفته و متمدنی باید در این نبرد شرکت کند، برای تاکید دوباره بر همبستگی نه در حرف که در عمل.”

مداخله روسیه در سوریه و انضمام شبه جزیره کریمه را خط نشان مسکو برای غرب قلمداد نموده اند.

خلاصه رفتار پوتین چنین است: مذمت غرب همزمان با دعوت از آنها برای همکاری. رفتاری که کشیدن خط میان دشمن و متحد را مشکل می کند. انهدام هواپیمای جنگی روسیه توسط ترکیه در نوامبر ۲۰۱۵ یک دشمن جدید را در اختیار پوتین قرار داد تا مردم روسیه را متحدتر کند. پوتین در سخنرانی ملی خود در ماه دسامبر، به شدت به ترکیه و رییس جمهورش تاخت. “ما هرگز تبانی آنها را با تروریست ها فراموش نمی کنیم! از نظر ما خیانت بدترین و خجالت آورترین عمل است و این هرگز تغییر نخواهد کرد. من دوست دارم که این موضوع را به آنهایی گوشزد کنم که، به خلبانان ما از پشت شلیک کردند، منافقانی که تلاش کردند تا اعمال خود را توجیه نمایند و به نوعی از تروریست ها حمایت کنند.”

لئونید ایساو، نویسنده روزنامه روسی  ودوموستی یک نتیجه گیری عمیق از سخنرانی پوتین داشته است: “روابط تیره و تار فعلی با ترکیه بار دیگر وجود احساسات بیش از حد را در سیاست خارجی روسیه نشان می دهد. شخصیت نامتوازن پوتین که در تصمیمات سخت خود را نشان می دهد.”

احساسی شدن پوتین فقط یک صحنه سازی نیست. پوتین در داخل از سیاست خارجی اش به عنوان یک ابزار قوی استفاده می کند. ایستادگی در برابر آمریکا و اثبات این موضوع که روسیه قدرتی بزرگ در عرصه جهانی است، به او کمک می کند تا قدرت داخلی خود را مستحکم کند و این جسارت را به او می دهد تا قدم هایی را بردارد که حتی گاها به ضرر مردم خودش باشد.

با وجود تحریم های غرب علیه روسیه که مصرف کنندگان روس را از واردات پنیر، میوه و سبزیجات محروم نموده، میزان مقبولیت پوتین همچنان در بالاترین میزان خود،۸۵ % قرار دارد. یک نظرسنجی عمومی در روسیه منتشر شده توسط مرکز افکار سنجی لوادا در اوایل دسامبر ۲۰۱۵ نشان می دهد، ۴۸% از پاسخوگویان معتقدند که هیچ فردی نمی تواند در روسیه جای پوتین را به عنوان رییس جمهور بگیرد. حدود یک سوم از شرکت کنندگان در این نظر سنجی با این جمله موافق بودند که ((روس ها همیشه به یک دست قدرتمند نیاز دارند.)) و ۳۹% هم با این جمله موافق بودند که (( در شرایطی مانند شرایط فعلی روسیه، ما نیازمند این هستیم که قدرت در دستان یک نفر متمرکز باشد.)) تنها یک پنجم از پاسخگویان معتقد بودند که قدرت نباید در یک نفر متمرکز گردد.

با وجود انزوای روسیه بخاطر اقدامات پوتین در اکراین، شاهد روگردانی مردم روسیه از رییس جمهورشان نبودیم. به عبارتی بیشتر مردم روسیه، پوتین را آینه ای از شخصیت خودشان می بینند. در حالی که پوتین به غرب حمله می کرد و در عین حال اصرار به پیوستن دیگر کشورها به او، برای مبارزه با تروریسم داشت، بر اساس نظر سنجی ای که توسط لوادا صورت گرفته بود، ۸۲% از روس ها از انضمام کریمه حمایت می کنند و در عین حال مخالفتی با بهبود ارتباط با غرب و آمریکا ندارند، همچنین دو سوم از پاسخگویان معتقد بودند که روسیه با وجود تحریم های غرب همچنان باید سیاست های فعلی خود را در عرصه بین المللی ادامه دهد.

استراتژی سخت و نرم پوتین غیر قابل پیش بینی است، اما در عین حال منطق خودش را دارد. این رویکرد دوگانه جنبه کلیدی دستیابی به آرزوهای سیاسی پوتین در راستای تحکیم و حفظ قدرت در کشورش، در کنار پیگیری سیاست ادغام با غرب می باشد.

غرب تمایل دارد که پیشنهادهای بیشتری را از سوی رییس جمهور پوتین برای اقدامات مشترک  با مسکو دریافت کند. در بعضی از موارد این همکاری مفید و در مواردی هم اجتناب ناپذیر است، مانند مسئله هسته ای ایران و یا بحران سوریه. به هرحال غرب باید خود را برای نادیده گرفتن یکسری از خط مشی هایش از سوی ولادیمیر پوتین به منظور اثبات و افزایش نقش روسیه بعنوان یک بازیگر مهم در عرصه بین المللی آماده کند. استراتژی سخت و نرم پوتین بستگی به یک تنش ذاتی میان همکاری و سلطه دارد. پوتین دیگر هرگز عقب نشینی نخواهد کرد. اگر او ببیند که نمی تواند در عرصه ای موفق شود، کاری می کند تا مطمئن گردد، که رقبای غربی اش نیز نمی توانند عایدی ای داشته باشند.

فرهنگ نیوز

نظر شما

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد