سرویس: اجتماعیکد خبر: 17469|05:14 - 1392/05/09
نسخه چاپی

تازه‌ترین فتاوی رهبری درباره استفاده از اینترنت، ماهواره، معامله با شرکت‌های صهیونیستی، اضافه‌کاری و...

تازه‌ترین فتاوی رهبری درباره استفاده از اینترنت، ماهواره، معامله با شرکت‌های صهیونیستی، اضافه‌کاری و...
139108160000333مطلع الفجر-تازه‌ترین فتواهای آیت‌الله العظمی خامنه‌ای مقام معظم رهبری مرجع تقلید شیعیان جهان که حاوی موضوعاتی چون ماهواره، تجارت الکترونیکی، معامله با شرکت‌هاى صهیونیستى، بهائیت، احضار روح، زمین مصادره‌ای، اضافه‌کاری، موسیقی و... است، منتشر شد.
به گزارشمطلع الفجر، تازه‌ترین فتواهای آیت الله العظمی خامنه‌ای مقام معظم رهبری مرجع تقلید شیعیان جهانکهحاوی مهمترین مسائل مبتلابه روز مردموموضوعاتی همچون استفادهازماهواره، تجارت الکترونیکی، معاملهباشرکت‌هاى صهیونیستى، بهائیت، احضار روح، زمین مصادره‌ای، اضافه‌کاری، موسیقی و...وهمچنین موضوعات سنتی می‌باشد، منتشر شد. این فتاوی اخیراً به‌صورت پراکندهدرسایت مقام معظم رهبری منتشر شدهکهخبرگزاری تسنیمآنرایک‌جا تقدیم خوانندگان عزیز می‌نماید: احکام تقلید یادگیرى احکام 1. اگر شخصى بر اثر نیاموختن احکام، مرتکب حرام یا ترک واجب شود، گناهکار است. اعمال عامى بدون تقلید 2. اگر اعمال شخصىکهاهل تقلید نبوده است موافق احتیاط یا مطابق واقع یا فتواى مجتهدى باشدکهوظیفه‌اش تقلیدازاو مى‌‌باشد، محکوم به صحّت است. جاهل قاصرومقصّر 3. جاهل مقصّر کسى استکهمتوجه جهل خود بودهوراه رفع آنرانیز مى‌‏داند، ولىدرآموختن احکام کوتاهى ‏کند.وجاهل قاصر کسى استکهمتوجه جهل خود نبودهویا راهى براى رفع آن ندارد. معیار تعیین موضوعات احکام 4. معیاردرتعیین موضوعات احکام، تشخیص خود مکلّفویا اقامه دلیل شرعى بر آن، براى او مى‌باشد. تکلیف مقلدین مقام معظم رهبرى (دام ظله) 5. کتاب اجوبة الاستفتائات (احکامِ عباداتومعاملات به‌صورت پرسشوپاسخ)، مناسک حجّوجزوه‌ راهنماى فتاوا (برخىازمواردى ‏‏‏که نظر مقام معظم رهبرى (دام‌ ظله)بافتاواى حضرت امام خمینى(ره) تفاوت دارد) چاپ شده ودردسترس همگان ‏‏مى‌‏باشد؛ ودرمسائلىکهعلم به اختلاف فتوا ندارید، مى‌توانید به رساله حضرت امام (قدّس‌ سرّه) مراجعه نموده یا به‌صورت کتبى یا ‏‏شفاهى ‏و یاازطریق اینترنت استفتا نمایید.‏ تصدى بیان فتوا 6. کسى کهدرنقل فتوا گرفتار خطاواشتباه مى‌‌شود، جایز نیست متصدى این کار شود. تقلید اعلم 7.درصورت تعدد فقهاى جامع‌الشرایطواختلاف آناندرفتوا، بنا بر احتیاط واجب بایدازاعلم تقلید شود. تعریف عادل 8. عادل کسى استکهپرهیزگارى او به‌حدى رسیده باشد کهازروى عمد مرتکب گناه نشود. عدول به مرجع دیگر 9. عدولازمجتهد زنده، به دیگرى بنابر احتیاط واجب جایز نیست، مگر اینکه اعلم یا محتمل‌ الاعلمیه باشد. تبعیضدرتقلید 10.درصورت وجود چند مجتهد مساوى‌، تبعیضدرتقلید مانع ندارد. تقلید ابتدایىازمیت 11. تقلید ابتدایىازمجتهد میّت یا بقاء‏ بر تقلید او باید بر اساس تقلیدازمجتهد زندهوبه‌احتیاط واجب اعلم باشد. 12. بنابر احتیاط واجب تقلید ابتدائىازمجتهد متوفّى جایز نیست. بقاء بر تقلید میّت 13. بقاء بر تقلید میت حتىدرمسائلىکهتاکنون مکلف به آنها عمل نکرده، جایزومجزى است. عدولازمجتهد زنده به میّت 14. بقاء‏ بر تقلید میّت تا وقتى کهدرمسأله‌اى به مجتهد زنده عدول نشده جایز است، ولى پسازعدول، رجوع مجدد به میّت بنابر احتیاط واجبدرآن مسأله جایز نیست. احکام ولایت فقیه ولایت فقیه 15. ولایت فقیه به‌معناى حاکمیّت مجتهد جامع‌الشرایطدرعصر غیبت استوشعبه‌اى استازولایت ائمه اطهار (علیهم السلام)کههمان ولایت رسول الله (صلى الله علیهوآلهوسلم) مى‌باشد. اطاعتازولىّ فقیه 16.درمسائل مربوط به اداره کشور اسلامىوامورىکهبه عموم مسلمین ارتباط دارد، نظر ولىّ امر مسلمین باید اطاعت شود. ولىدرمسائل فردى محض، هر مکلفى بایدازمرجع تقلید خودش پیروى نماید. عدم اعتقاد به ولایت فقیه 17. عدم اعتقاد به ولایت مطلقه فقیه، اعمازاینکهبر اثر اجتهاد باشد یا تقلید، موجب ارتدادوخروجازاسلام نیست. اجراى حدوددرزمان غیبت 18. اجراى حدوددرزمان غیبت واجب است،وولایت بر آن مختص ولىّ امر مسلمین مى‌‌باشد. احکام طهارت تطهیر فرشباآب لوله‌کشى‌ 19.درتطهیر فرشباآب لوله‌کشى، جدا شدن آب غسالهازآن لازم نیست، بلکه بعدازبرطرف شدن عین نجاست، به‌مجرد رسیدن آب به محل نجسوحرکت غسالهازجاى خود به‌وسیله کشیدن دست یا چیز دیگرى بر فرشدرهنگام اتصال آب، طهارت حاصل مى‏شود. تطهیر توسط زمین 20. کسىکهبر اثر راه رفتن روى زمین، کف پا یا کفش اوبانجاستى تماس یافتهونجس شده است، هرگاه تقریباً به‌قدر 10 قدم روى زمین خشکوپاک راه برود کف پا یا ته کفشىکهنجس شده است پاک مى‌شود، مشروط به اینکه عین نجاست برطرف شده باشد. مطهر نبودن آسفالت 21. زمین‌ آسفالتویا آغشته به قیر، پاک کننده کف پا یا ته کفش نیست. تطهیر توسط آفتاب 22. تابیدن آفتاب باعث طهارت زمینوهمه اشیاء غیرمنقولازقبیل ساختمانوچیزهایى کهدرآن به‌کار رفته مانند چوب، در، پنجرهومانند آن مى‏شود، به‌شرطىکهعین نجاست قبلاًازآنها زائل شده باشد ودرموقع تابش آفتاب، ‏تر باشندوبه‌وسیله آفتاب خشک شوند. داروى الکل‌دار 23. اگر انسان بداند الکلى کهدردارو به‌کار رفته استازنوع خوراکى بوده ودراصل مایعومسکر بوده است، بنابر احتیاط آن دارو نجس استواگر نمى‌‌داند، پاک است. بقاء رنگ خون 24. اگر بعدازشستن لباس آلوده به خون، عین خون نباشدوفقط رنگ آن باقى مانده باشد، پاک است. خون تخم‌مرغ 25. لکه خوندرتخم‌مرغ پاک است، ولى خوردنش حرام است. خون منجمدشدهدردهان 26. غذایى کهباخون منجمدشدهدرلثه تماس یافته، پاک استوخوردنش اشکال ندارد. پوست‌هاى کوچک 27. به‌طور کلّى پوست‌هاى کوچک بدنکهموقع افتادنشان رسیده، اگرچه آنهارابکنند پاک است ولى بنابر احتیاط واجب بایدازپوستىکهوقت افتادنش نرسیدهوآنراکنده‌اند اجتناب کنند. فضله پرندگان 28. فضله پرندگان ــ چه حلال‌گوشت باشندوچه حرام‌گوشت ــ پاک است. اهل کتاب 29. اهل کتاب ذاتاً پاک هستند. گوشت‌هاى وارداتىازکشورهاى غیراسلامى 30. گوشتى کهازکشورهاى غیراسلامى وارد مى‌‌شود اگر تذکیه شرعى آن احراز نشود، خوردن آن حرام است ولىازنظر طهارت، اگر یقین به عدم تذکیه آن نباشد، پاک است. اطلاع دادنازنجس 31. اگر مهمان یکىازاثاثیه‌هاى میزبانشرانجس کند اطلاع دادن به اودرغیرازخوردنىوآشامیدنىوظرف‌هاى غذا لازم نیست. افتادن اشیاء مقدسدرچاه توالت 32. اگر مثلاً آیاتىازقرآن یا حرزىکهمحتوى قرآن استدرچاه توالت افتاد فقط براى کسىکهبرایش شرعاً ثابت شده است، رفتن به آن دستشویى جایز نیستوباید صبر کند تا یقین کند حرز پوسیده شده وازبین رفته استواما براى آنانکهنمى‌دانند، تکلیفى نیستوکسىکهحرزراانداخته لازم نیست به دیگران بگویدواگر عسروحرج است لازم نیست چاهراتخلیه کنند. وسواس 33.ازنظر شرع مقدس،درطهارتونجاست اصل بر طهارتوپاکى اشیاء است؛ یعنىدرهر موردىکه‏کمترین تردیدىدرنجس شدن ‏چیزى حاصل شد، حکم به عدم نجاست مى‌شود.‏ کسانىکهداراى حساسیت نفسانى شدیدىدرمورد نجاست هستند (به این افراددراصطلاح فقهى وسواسى ‏گفته مى‌شود) حتى اگر گاهى ‏یقین به نجاست هم پیدا کردند باید حکم به عدم نجاست کنند، مگردرمواردىکه‏نجس شدن یک شىء راباچشمان خود ببینند به‌طورىکه‏اگر فرد دیگرى هم آنراببیند یقین به سرایت ‏نجاست کند فقطدراین موارد باید حکم به نجاست کنند. استمرار اجراى این حکمدرمورد ‏افراد مزبور تا ‏زمانى استکهاین حساسیت به‌طور کلىازبین برود.‏‏ احکام وضو دفعات شستن اعضاى وضو 34. شستن صورتودست‌ها بار اول واجب استوبار دوم جایزوبیشازآن غیرمشروع است. تعیین کننده بار اول یا دوم یا بیشتر، قصد وضو گیرنده است، یعنى مى‌تواند به‌قصد بار اول، چند مرتبه آب به روى صورت بریزد. وضوى ارتماسى 35.دروضوى ارتماسىدرمورد دست‌ها باید قصد شستن وضوئى آنها هنگام خارج کردن آنهاازآب باشد، تا بتوانازاین طریق، مسح راباآب وضو انجام داد. مسح سر 36. مسح سر بنا بر احتیاط بایدبادست راست انجام شود، ولى کشیدن مسحازبالا به پایین لازم نیست. مسح بر موى مصنوعى 37. اگر موى کاشته شده، قابل برداشتن نبودهویا ازاله آن مستلزم حرجومشقّت باشد وباوجود موها، امکان مسح بر پوست سر نباشد، مسح روى همان موها، کافى است. جهل نسبت به مقدار مسح پا 38. شخصىکهبر اثر جهل به مسأله، مسح پاراتا برآمدگى روى پا مى‌‌کشیده، اعمالش نسبت به گذشته محکوم به صحّت است ولى بعدازاین تا مفصل ساق، مسح نماید. زخم محل مسح 39. شخصىکهمحل مسح او زخم است اگر نتواند دستِ تر بر آن بکشد باید تیمم کند. ولى اگر بتواند پارچه‏اى روى زخم قرار دهدوبر آن دست بکشد، احتیاط آن استکهعلاوه بر تیمم، وضو نیزباچنین مسحى انجام دهد. مانعیّت چربى بدن 40. چربى‌‌هاى طبیعىدرپوست صورتوموها مانع وضو نیست، مگر به‌قدرى زیاد باشدکهمانع رسیدن آب به پوستومو گردد. مانع نبودن اثر خالکوبى‌ 41. اگر خالکوبى مجرد رنگ باشدویادرزیر پوست بودهوبر ظاهر پوست چیزىکهمانعازرسیدن آب بر آن شود، وجود نداشته باشد، وضووغسلونماز صحیح است. حرجدررفع حاجب 42. براى غسلووضو اگر رفع حاجب حرجى باشد، حکم جبیره مترتب است. وضو قبلازوقت نماز 43. وضو گرفتن براى نماز واجب، اگر نزدیک داخل شدن وقت نماز باشد، اشکال ندارد. قدرت نداشتن بر حفظ وضو 44. کسىکهپى‌درپىازاو باد خارج مى‌‌شود،درصورتىکهنتواند وضوى خودراتا آخر نماز حفظ کندوتجدید وضودراثناء نماز برایش خیلى دشوار باشد، کافى است براى هر نماز یک وضو بگیرد. وضوباآب‌هاى خنک داخل مسجدالحرام 45. صحت وضوباآب‌هاى خنک مسجدالحرامواطراف آنکهبه آشامیدن اختصاص داده‌اند،باشکدراباحه آن براى وضو محل اشکال بلکه منع است. نوشتن کلمات مقدسه بدون طهارت 46. براى نوشتن آیات شریفهواسامى مقدسه طهارت لازم نیست، ولى براى مسّ آنها طهارت لازم است. مسّ خط بریل 47. اگر قرآن کریمواسماء طاهرهباخط بریل نوشته شود چنانچه نقاط برجسته، علامت حروف باشد، مسّ آنها بدون طهارت جایز است، ولى اگردرنظر عرف آگاه، نوعى خط محسوب شوددرمسّ آنها رعایت احتیاط لازم است. مسّ «بسمه تعالى» 48. مسّ «بسمه تعالى» حکم مسّ لفظ جلالهراندارد. مسّ همزهوچند نقطه (ا...) 49. مسّ همزهوچند نقطه (ا...)کهبه‌جاى لفظ جلاله نوشته مى‌شود حکم مسّ لفظ جلالهراندارد. مسّ آرم جمهورى اسلامى 50. اگر آرم جمهورى اسلامىدرنظر عرف، اسم جلاله محسوب شود، مسّ آن بدون طهارت جایز نیست. احکام غسل جنابت زن بدون مقاربت 51. اگر زن بدون مقاربت به اوج لذّت برسد ودرآن حالازاو رطوبتى خارج شود آن رطوبت منى بودهوموجب جنابت مى‌گردد ولى سایر ترشحات پاک مى‌باشد ودرصورت شک نیز حکم جنابتراندارد. رطوبت مشکوکدرمردان 52. رطوبتى کهدرخواب یا بیدارىازمرد خارج مى‌‌شود اگر همراهباشهوتوجستنوسست شدن بدن باشد، حکم منىرادارد ولى اگر حتى یکىازاین علائمرانداشته باشدویا مورد شک باشد، حکم منىراندارد مگر آنکهازراه دیگرى یقین به منى بودن آن پیدا کند. خواندن سوره‌هاى عزائمدرحالت جنابت 53. خواندن آیاتىکهسجده واجب دارند، بر جنب حرام است ولى خواندن سایر آیاتازاین سوره‏ها اشکال ندارد. عبادتباغسل باطل 54. کسىکهغسلرامدتى باطل انجام مى‌‌داده مثلاً رعایت ترتیبرانمى‌‌کرده تمام نمازهایى کهدرحال حدث اکبر خوانده باید قضا کند ولى چنانچه معتقد بودهکهغسلش صحیح است روزه‌هایش محکوم به صحّت مى‌‌باشد. حدث اصغردراثناء غسل 55. حدث اصغردراثناى غسل به صحّت‏ غسل ضرر نمى‏رساندولازم نیستکهغسل راازنو شروع کند، ولى چنین غسلى کفایتازوضو براى نمازوسایر اعمال مشروط به طهارتازحدث اصغر نمى‏کند. شستن موهادرغسل 56. بنا بر احتیاط واجب هنگام غسل باید تمام موها شسته شود. کفایت یک غسلازچند غسل 57. کسىکهغسلهاى متعددى اعمازواجب یا مستحب بر ذمّه او باشد، اگر به‌نیت همه آنها یک غسل به‌جا آورد، کافى است؛ونیز اگردربین آنها غسل جنابت باشدوبه نیت آن غسل کند،ازبقیه غسلها کفایت مى‏کند. اگر چه احتیاط این استکههمه آنهارانیّت نماید. جهل به وجوب غسل 58. کسىکهبه‌خاطر جهل به وجوب غسل، مدتىدرحالت جنابت بوده است قضاى نمازهایى کهدرحال جنابت خوانده است بر او واجب مى‌‌باشدونیز قضاى روزه همدرصورتىکهمى‌‌دانسته جنب است ولى جاهل به وجوب غسل براى روزه گرفتن بوده است، بر او واجب است. احکام بانوان خون قبلازنُه‌سالگى دختر 59. خونىکهدختر قبلازنُه‌سالگى ببیند علامت شرعى بلوغ دختر نیستوحکم حیضراندارد هرچند صفات آنراداشته باشد. خون زنبابرداشتن رحم 60. اگر رحم زنى رادراثر بیمارىوعمل جراحى برداشتندوخون ببیند اگر خون جراحت باشد مثل سایر خون‌هایى است کهازجراحت مى‌باشد ودرغیر این صورت ممکن است خون حیضویا استحاضه باشد. غسل جنابتدرزمان حیض 61. صحّت‏ غسل جنابتدرحال حیض مورد اشکال است. استحباب برخىازعباداتدرموقع نماز براى حائض 62. مستحب است زن حائضدروقت نماز، خود راازخون پاک نمایدوپنبهودستمالراعوض کندووضو بگیرد ودرجاى نماز رو به قبله بنشیندومشغول ذکرودعاوصلواتوتلاوت قرآن شود ودراین وقت تلاوت قرآن مکروه نیست. احکام تیمّم مقدار واجب مسحدرتیمم 63.درمسح پیشانى هنگام تیمم باید کف دست تا سر انگشتان بر پیشانى کشیده شودونیز نسبت به پشت دست، باید مسح دست تا سر انگشتان باشد. طهارت اعضاء تیمم 64. بعید نیستکهطهارت اعضاء تیمم شرط نباشد، ولى احتیاط این است کهدرصورت امکان پیشانىوپشت دست‌ها پاک باشد. اشیایىکهتیمم بر آنها صحیح است 65. تیمم بر آنچهاززمین محسوب شود مانند سنگ گچوسنگ آهک، صحیح است.وبعید نیستکهتیمم بر گچوآهک پختهوآجروامثال آنها نیز صحیح باشد. شکدرکفایت وقت براى غسل یا وضو 66. اگر انسان نداند فرصتى کهازوقت نماز باقى مانده است به‌اندازه نمازباغسل یا وضو هست یا نه، باید تیمم کندونمازشرابخواند. تکرار تیمم بدلازغسل 67. شخص جنبى کهازغسل کردن معذور است، پسازآنکهتیمم بدلازغسل جنابت کرد اگر حدث اصغرىازاو سر بزند، تا زمانىکهعذر شرعى مجوز تیمم باقى است بنا بر احتیاط واجب باید براى اعمال مشروط به طهارت، تیمم بدلازغسل نمایدووضو هم بگیرد،واگر معذورازوضو باشد باید تیمم دیگرى بدلازوضو نماید. معذورازوضووتیمم 68. کسىکهنه وضو برایش ممکن استونه تیمم، بنا بر احتیاط واجب باید نماز رادروقت بدون وضووتیمم بخواندوبعدازوقتباوضو یا تیمم قضا کند. احکام نماز حضور قلبدرنماز 69. به کتب مربوطهازجمله اسرار الصلوة حضرت امام «قدس سره» مراجعه شود. وقت نماز دخول وقت 70. هر زمانکهانسان اطمینان به دخول وقت پیدا کرد مى‌تواند نماز بخواند. اعلام اوقات شرعىازطریق جدول‌هاورسانه‌ها 71. اگراززمان اعلامى توسط جدول‌هاورسانه‌هاى گروهى اطمینان به دخول اوقات شرعى پیدا شود کافى است،درغیر این صورت باید صبر شود تا اطمینان حاصل گردد. شب‌هاى مهتابى 72. فرقى بین شبهاى مهتابىوغیرمهتابىدرطلوع فجر، وقت فریضه صبحووجوب امساک براى روزه گرفتن نیست، هرچند احتیاطدراین زمینه خوب است. وقت نماز عصر 73. وقت نماز عصر تا غروب آفتاب است. خواندن نماز برخلاف ترتیب 74. شخصىکهنماز عصرراپیشازنماز ظهرویا نماز عشاراپیشازنماز مغرب خوانده چنانچه بر اثر اشتباهوغفلت بودهوبعدازتمام شدن نماز متوجه شود، نمازش صحیح استواگر عمداً بوده، باطل است. قبله تشخیص قبله 75. نمازگزار، باید علم به جهت قبله داشته باشدوشهادت دو فرد عادل کهازروى نشانه‌هاى حسّى شهادت دهند نیز کفایت مى‌کندواگر این دو ممکن نبود، تمام تلاش خودرابه کار بردهوطبق گمانىکهبه دست مى‌آورد عمل مى‌کند، حال اگرازطریق معتبرى، جهت قبلهراتعیینوبه آن سمت نماز خواندوبعد فهمید اشتباه کرده،درصورتىکهانحراف او تا 90 درجه باشد، نمازش صحیح استواگر بیشترازاین مقدار باشددرصورتىکهوقت نماز نگذشته، باید اعاده کندواگر وقت گذشته، قضا ندارد. تشخیص قبلهازراه قواعد علمى 76. اگرازقواعد علمى اطمینان به جهت قبله حاصل شود کافى ‌است. اعتماد به قبله‌نماومحراب مساجدوقبور مسلمین 77. اعتماد به قبله‌نمادرصورتىکهموجب اطمینان براى مکلّف شود، صحیح استوباید طبق آن عمل گردد، ودرغیر این صورت مى‏‌توان بر اساس محراب مساجدوقبور مسلمین جهت قبلهراتشخیص داد. مکان نمازگزار فاصله زنومرد 78. بنا بر احتیاط واجب لازم است بین زنومرددرحال نماز، حداقل یک وجب فاصله باشد کهدراین صورت اگر زن محاذى مرد یا جلوترازمرد باشد، نماز هر دو صحیح است. رعایت این احتیاطدرمسجدالحرام لازم نیست. سجادهومهر منقش 79. نماز روى سجاده منقشوسجده بر مهر منقش فى‌نفسه اشکال ندارد، ولى اگر به‌گونه‏اى باشدکهبهانه به دست کسانى دهدکهتهمت به شیعه مى‏‌زنند، تولید آنونماز خواندن بر آن جایز نیست.ونیز اگر موجب تفرق حواس وازبین رفتن حضور قلبدرنماز شود، کراهت دارد. نمازدرمکانىکهموسیقى پخش مى‌شود 80.درمکانىکهموسیقى حرام پخش مى‌‌شود اگر نماز خواندن مستلزم گوش‌دادن به موسیقى باشد، توقفدرآنجا جایز نیست، ولى نماز محکوم به صحّت‏ است. احکام مسجد تعریف مسجد جامع 81. مسجد جامع مسجدى است کهدرشهر براى اجتماع همه اهل شهر بنا شدهواختصاص به گروه خاصى ندارد. نجس کردن مسجد محوشده 82. مسجدىکهبه‌کلى محو شده یا به‌جاى آن بناى دیگرى ساخته شدهوامیدى هم به بازسازى آن نیست، معلوم نیستکهنجس کردنش حرام باشد گرچه احتیاطدرنجس نکردن آن است. اجرای سرود همراهباموسیقىدرمسجدوامثال آن 83. اجراى سرودهاى انقلابىومانند آن همراهبانغمه‏هاى موسیقىدرمکان مقدس ودرمناسبت‌هایىکهآنرااقتضا مى‏کند، اشکال ندارد مشروط به اینکهبااحترام آن مکان منافات نداشته باشد ودرمکان‌هایى مثل مسجد مزاحم نمازگزاران نباشد، ولى پخش موسیقى لهوى مضلّ عن سبیل الله به‌طور مطلق جایز نیست. پخش موسیقىازمسجد 84. مسجد جایگاه خاصى داردواگر پخش موسیقىدرآن منافىباحرمت مسجد باشد، حرام است، حتى اگر موسیقى غیرحرام باشد. انجام ورزشوامثال آندرمسجد 85. ازانجام ورزشوهر کارى کهباقداستوشئون مسجد منافات دارد اجتناب شود. اطعام عروسىدرمسجد 86. غذا دادن به دعوت شدگاندرمسجد فى‌نفسه اشکال ندارد. ورود کفار به مساجد 87. ورود کفار به مسجد الحرام شرعاً ممنوع است ودرسایر مساجد نیز اگر هتکوبى‏‌احترامى مسجد شمرده شود، جایز نیست، بلکهدرسایر مساجد نیز مطلقاً وارد نشوند. تخریب مسجد 88. تبدیلوتخریب مسجد جایز نیست، مگر اینکه ضرورت غیرقابل چشم‌پوشىدربین باشد. لباسوبدن نمازگزار نمازدرلباس یا مکان متعلق خمس 89. شخصى کهدرلباسى یا مکانىکهخمس به آنها تعلق گرفتهوخمسش داده نشده نماز خوانده اگر جاهل به تعلق خمس بودهویا جاهل به حکم تصرفدرآن مال بوده، نمازهایىکهخوانده صحیح است. نمازباکمربند چرمى وارداتىازکشورهاى غیراسلامى 90. کمربندهاى چرمى کهازکشورهاى غیراسلامى وارد مى‌‌شود اگر انسان نداندکهچرم طبیعى است یا مصنوعى، پاک استونمازباآن اشکال ندارد، ولى اگر طبیعى بودن آن احراز شودوشکدراین باشدکهآیاازحیوانى استکهتذکیه شرعى شده یا نه، نجس نیست، ولى نمازباآن باطل است، ودرصورتىکهنمازهاى قبلى رادرحال جهل به مسأله خوانده است، قضاى آنها واجب نیست. همراه داشتن پَر پرندگاندرنماز 91. پر تمام پرندگان پاک است، ولىدرصورتىکهپر،ازپرندگان حرام‌گوشت باشد، همراه داشتن آندرنماز موجب بطلان است. ظاهر شدن موى زندرنماز 92.درصورتىکههنگام نماز، موى زن سهواً ظاهر شودوبه‌مجرّد اطلاع آنرابپوشاند، نمازش صحیح است. پوشش پاى زندرنماز 93. زن بایددرحضور نامحرم تمام پاى خود رادرنماز بپوشاند ولى اگر نامحرم نباشد پوشاندن پا تا مفصل ساق لازم نیست. پوشاندن موهاى مصنوعىدرنمازوغیره 94. براى زنان پوشاندن موهاى مصنوعىدرنماز واجب نیست، ولىدربرابر نامحرم (چهدرحال نمازوچه غیر نماز) بنا بر احتیاط واجب باید آنرابپوشانند. نمازباحلقه طلا براى مردان 95. به دست کردن حلقهوانگشتر طلا براى مردان حرام استوبنا بر احتیاط واجب نمازباآن باطل است. طلاى سفید براى مردان 96. اگر جنس طلاى سفید، طلا باشدکهبر اثر مخلوط کردن ماده‌اى رنگ آن سفید شده است استفادهازآن براى مردان حرام است ولى اگر جنس آن پلاتین است یا عنصر طلادرآن به‌قدرى کم استکهعرفاً به آن طلا نمى‌گویند، مانع ندارد. روکش طلا براى دندان مردان 97. گذاشتن روکش طلا یا پلاتین روى دندان براى مردان اشکالى ندارد، ولى پوشاندن دندان‌هاى جلوباطلا اگر به‌قصد زینت باشد، خالىازاشکال نیست. لباس شهرت 98. لباس شهرت لباسى استکهپوشیدن آن براى شخص به‌خاطر رنگ یا کیفیت دوخت یا مندرس بودن آنویا علل دیگر مناسب نیست به‌طورىکهاگر آن رادربرابر مردم بپوشد توجه آنانرابه خود جلب نمودهوانگشت‌نما مى‌شود پوشیدن چنین لباسى بنا بر احتیاط واجب جایز نیست، ولى نماز خواندنباآن اشکال ندارد. اذانواقامه شهادت ثالثه 99. گفتن «أشهد أنّ علیاً ولی الله»دراذانواقامه به‌عنوان شعار تشیع خوبومهم استوباید به‌قصد قربت مطلقه گفته شود، ولى جزو اذانواقامه نیست. پخش اذانازبلندگوى مسجدوغیر آن 100. پخش اذان، به‌نحو متعارف، براى اعلام وقت نماز، به‌وسیله بلندگو، اشکال ندارد ولى پخش آیات قرآنىودعاوغیر آن اگر موجب اذیّت همسایگان شود، جایز نیست. واجبات نماز کیفیت خواندن قرائت نمازهاى جهریه براى زنان 101. زن‌ها مى‌توانند حمدوسوره نمازهاى صبح، مغربوعشاءرابلند یا آهسته بخوانند، ولى اگر نامحرم صدایشانرابشنود بهتر است آهسته بخوانند. غلطدرنماز 102. شخصىکهکلمه یا اعراب یا حرکتى رادرنماز غلط مى‌‌خواند اگر عامد یا جاهل مقصر باشد، نماز باطل است،والّا صحیح است. البته اگر نمازهاى گذشته رابااعتقاد به صحّت‏، به‌صورت مذکور خوانده باشد،درهر صورت قضاى آنها واجب نیست. مقصودازذکر 103. هر عبارتىکهمتضمّن ذکر خداوند عزّ وجلّ باشد، ذکر محسوب مى‌‌شودوصلوات بر محمّد وآل محمّد (علیهم افضل صلوات الله)ازبهترین ذکرهاست. قصد سوره معیّن هنگام گفتن بسم الله 104.درنماز لازم نیست بسم الله الرحمن الرحیم به‌نیت سوره معینى گفته شود. سجدهوتیمم بر سیمانوموزائیک 105. سجدهوتیمم بر سیمانوموزائیک اشکال ندارد، گرچه احوط ترک تیمم بر آنها است. سجده بر دستمال کاغذى 106. اگر دستمال کاغذىازچوب یا گیاه ــ غیرازپنبهوکتان ــ ساخته شده، سجده بر آن مانع ندارد. سجده بر فرشدرمساجد اهل سنّت 107.درمساجد مکهومدینه اگربافریضه تقیّه منافات نداشته باشد باید بر چیزىکهسجده بر آن صحیح است سجده کرد. مانعیّت چرک روى مهر 108. اگر چرک روى مهر به‌قدرى باشدکهبین پیشانىومهر حائل باشد، سجدهونماز باطل است. زیاد کردن سجود 109. شخصىکهمتوجه شده پیشانى‌اش به‌طور کامل روى مهر نیستوسررابلند کردهودوباره روى مهر گذاشته اگر این عملدراثر جهل یا فراموشىوفقطدریکىازدو سجده یک رکعت بوده، نمازش صحیح است ولى اگرباعلموعمد بودهویادردو سجده یک رکعت بوده، نمازش باطل است. برخورد مکرّر پیشانى به مهر 110. اگر موقع سجده، پیشانى بدون اختیار دو مرتبه به مهر برخورد کند، یک سجده محسوب مى‌شود. شنیدن آیه سجدهازرادیووامثال آن 111.باشنیدن آیه سجدهازضبط صوت یا صداوسیما، سجده واجب مى‌‌شود. مبطلات نماز خندهدرنماز 112. خندهباصدا (قهقهه)درصورتىکهعمداً باشد، نمازراباطل مى‌‌کند. کموزیاد کردن جاهلانه اجزاى نماز 113. اگر شخصى به‌واسطه ندانستن مسأله چیزىازاجزاء نمازراکم یا زیاد کند اگر آن جزء رکن نباشدواودریادگیرى مسأله کوتاهى نکرده باشد نمازش صحیح استواگردریادگیرى مسأله کوتاهى کرده، بنابر احتیاط واجب نماز باطل است. دعاى غیرعربىدرنماز 114. دعا به زبان فارسىویا هر زبان دیگردرنماز مانعى ندارد، خواه نماز واجب باشد یا مستحبوخواهدرقنوت باشد یا غیر قنوت. نماز قضا ترتیبدرقضاى نماز 115.درنماز قضا رعایت ترتیب لازم نیست، آرى ترتیب بین ظهروعصرونیز بین مغربوعشاءازیک روز باید رعایت شود. شکدرمقدار نمازوروزه قضا 116. قضاى نمازهاوروزه‌هایىکهانسان یقین دارد پسازرسیدن به سن بلوغ شرعى نخوانده است، واجب استونسبت به مقدار مشکوک وظیفه‌اى ندارد. نماز قضاى پدرومادر 117. قضاى نمازوروزه پدر بر پسر بزرگ واجب استونیز بنا بر احتیاط واجب قضاى نمازوروزه مادر بر او واجب است. 118.درصورتىکهپسر بزرگ، قبلازاینکه قضاى نمازوروزه پدرومادر فوت شده‌‌ خودراانجام دهد بمیرد، قضاى مذکور بر پسر یا برادر او واجب نمى‌‌شود. 119. منظورازپسر بزرگ، پسر بزرگى استکههنگام وفات پدر زنده باشد هرچند او ــ به‌علت اینکه پسر اول قبلازپدر فوت کرده است ــ پسر اول پدر نباشد. 120. اگر ترک نماز پدر یا مادر بر اثر طغیان باشد، قضاى آنها بر پسر بزرگ واجب نیست. ولى احتیاطدرانجام قضاى آنها ترک نشود. نماز جماعت نماز فرادا هنگام جماعت 121. اگر هنگام برپایى نماز جماعت‌، خواندن نماز فرادا موجب تضعیف نماز جماعتواهانتوبى‌احترامى‏ به امام جماعتىکهمردم اعتماد به عدالت او دارند، محسوب شود، جایز نیست. طریق احراز عدالت امام جماعت 122.ازهر راهىکهاطمینان به عدالت امام جماعت حاصل شود، اگر چهبااقتداى عدّه‌اىازاهل بصیرتوصلاح باشد، کافى است بلکه حُسْن ظاهر نیز کفایت مى‌کند ودرصورتىکهعدالت محرز بوده، شکوتردید فعلى مانع اقتدا نیست. امامت شخصىکهخودراعادل نمى‌‌داند 123. امامت شخصىکهخودراعادل نمى‌‌داند براى کسانىکهاوراعادل مى‌‌دانند، اشکال نداردوجماعت صحیح استومى‌‌تواند قصد امامت نکند ودراین صورت نیز هم نماز او صحیح استوهم نماز مأمومین. امامت کسىکهنمى‌‌تواند غسل کند 124. شخصى کهازغسل معذور است، مى‏تواندباتیمم بدلازغسل امام جماعت شودواقتدا به او اشکالى ندارد. امامت ناقص‌العضو 125. اگر دست یا پاى شخصى به‌طور کامل قطع یا فلج شده باشد، امام جماعت شدن او محل اشکال است ولى قطع بعض انگشتان دست یا پا حتى انگشت شست، مضرّ به امامت جماعت نیست. امامت زن 126. امامت زندرنماز جماعت فقط براى زنان جایز است. اقتدا به غیرروحانى 127.بادسترسى به روحانى به غیرروحانى اقتدا نکنند ودرصورت عدم دسترسى، اقتدا به غیرروحانى واجد شرایط اشکال ندارد. اقتدا به امام جماعتىکهصحت قرائت او مشکوک است 128.درنماز رعایت نکاتومحسنات تجویدى لازم نیست، همینکهقرائت امام جماعت نزد اهل لسان صحیح باشد اقتدا به او جایز است ودرصورت شک نیز اقتدا صحیح است. اقتدا به اهل سنت 129. اقتدا به نماز جماعت اهل سنّت براى حفظ وحدت اسلامى جایزوصحیح است. وظیفه مأموم موقع قرائت امام 130.دررکعت اولودوم نمازهاى اخفاتیه واجب است مأموم ساکت باشدوقرائتراترک کندومستحب است ذکر بگوید، ودرنمازهاى جهریه اگر صوت امام ولو همهمه اورامی‌شنود واجب است گوش کند وگرنه مستحب است حمدوسورهرابخواند. جا افتادن سهوى آیهازقرائت امام جماعت 131. اگر امام جماعت آیه‌اىازسورهرانخواند مأموم به‌نحوى ــ هرچندباگفتن ذکر یا خواندن آیه ــ اورامتوجه کند ودرغیر این صورت باید نمازشرافرادا کندوسورهرابخواند. نماز جماعتدرادارات 132.باتوجه به اهمیّت خاص نمازهاى یومیهوتأکید زیادىکهبر اقامه نمازدراول وقت شده است وباتوجه به ‏فضیلت بسیار زیاد نماز جماعت، مناسب است کارمندان روشىرااتخاذ کنندکهبتواننددرخلال ساعات کار ادارى، نماز ‏واجبرابه‌صورت جماعتدراول وقت ودرکمترین زمان بخوانند، ولى باید به‌گونه‏‌اى مقدمات این کاررافراهم ‏کنندکهنماز جماعتدراول وقت وسیله‏‌اى براى به تأخیر انداختن کارهاى مراجعه‌کنندگان نشود.‏ بیان احکامومعارف هنگام اقامه نمازدرادارات 133. بیان احکامومعارفوامثال آندرهنگام اجتماع براى نمازدرخصوص ماه مبارک رمضانوسایر ایام‌الله مانع ندارد، مشروط به اینکه حقوق مراجعین تضییع نشود. نماز جماعت دور کعبه 134.درنماز جماعت دور کعبه، نماز کسانىکهپشت سر یا دو طرف امام ایستاده‌اند، صحیح است لکن نماز افرادىکهروبه‌روى امام قرار دارند، صحیح نیست. نماز استیجارى ترتیبدرنماز استیجارى‌ 139.درنماز استیجارى‌، خواندن چند ماه نماز صبحوسپس چند ماه نماز ظهروعصروپسازآن چند ماه نماز مغربوعشاء مانع ندارد مگر آن کهدراجاره ترتیب خاصى معیّن شده باشد. نماز آیات وجوب نماز آیات 140. وجوب نماز آیات مختص کسانى است کهدرشهر وقوع حادثهویا شهر متصل به آن ــ به‌طورىکهعرفاً یک شهر محسوب شوند ــ زندگى مى‌‌کنند. پس‌لرزه 141. هر زلزله‌‏اى، چه شدیدوچه خفیف، اگر زلزله مستقلى محسوب شود، نماز آیات جداگانه‌اى دارد. نماز مستحبى شکدررکعات نماز نافله 142. به شکدررکعات نماز نافله اعتنا نمى‌‌شود یعنى مختار استکهبناء‌رابر اقلّ یا اکثر بگذارد مگر اینکه بناء بر اکثر مفسد نماز باشد کهدراین صورت بناءرابر اقلّ مى‌گذارد. نماز مسافر ابتداوانتهاى مسافت شرعى 143. مسافت شرعىازآخر شهر مبدأ، تا اول شهر مقصد محاسبه مى‌‌شود. معیارِ آخر شهر 144. تعیین آخر شهر موکول به نظر عرف است. اگردرنظر عرف کارخانه‌‏هاوشهرک‌هاى پراکنده اطراف شهر جزو شهر نباشد، مسافت راازآخر خانه‏‌هاى شهر باید حساب نمود. حدّ ترخص 145. بنا بر احتیاط، معیار حدّ ترخّص جایى استکههم صداى اذان شهر به آنجا نرسدوهم دیوارهاى شهر دیده نشود، ولى بعید نیستکهشنیده نشدن اذان براى تعیین حدّ ترخص کافى باشد. تفاوت طریق رفتوبرگشت 146. اگر رفتن کمترازچهار فرسخ باشدومسیر بازگشت هم به‌مقدار مسافت شرعى نباشد، نماز تماموروزه صحیح است، اگرچه مجموع رفتنوبرگشتن به‌اندازه هشت فرسخ شرعى باشد. وطن
147.به‌طور کلّى شخصى کهدرمحلى به دنیا آمده ودرآنجا رشدونموّ کرده است آنجا وطن او محسوب مى‌شودوتا وقتى کهازآن مکان اعراض ننموده حکم وطن باقى استوهمچنین کسىکهبه جایى غیرازوطن اصلى خود رفتهوقصد زندگى دائمى هرچند براى بخشىازسالدرآنجا نموده وبااین قصد، مدّتىکهعرفاً آن محلراوطن او بدانند،درآن مکان زندگى کرده، آنجا وطن او محسوب مى‌شودونیز اگر بدون قصد آن‌قدر بماندکهعرف، آنجاراوطن او بداند، حکم وطن، مترتّب مى‌شود. همچنین اگر کسى بنا دارد به‌مدّت مثلاً هفت هشت سال به‌طور دائمدرجایى به قصد زندگى بماند، آنجا نیز وطن او محسوب مى‌شود
وطن اصلىووطن دوم
148. وطن اصلى جایى استکهانساندرآن متولد شدهومدتىدرآن بودهورشدونمو پیدا کرده است. وطن دوم هم جایى استکهمکلّف آنرابراى سکونت دائم، ولو براى چند ماهدرهر سال، برگزیده استویا بناى زندگىدرآنجا به‌مدت هفت، هشت سال داشته باشد. مدت اقامت براى تحقق وطن جدید 149. کسىکهجایىرابه‌عنوان وطن انتخاب مى‌‌کند، اگر به‌مقدارىکهعرفاً صدق کند آنجارابه‌عنوان وطن اتخاذ کرده استدرآنجا بماند، ــ مثلاً دو سه ماه یا کمتر به‌نحوىکهعرفاً اهل آنجا محسوب شود ــ آن محل براى او وطن مى‌‌شود. اعراضازوطن 150. شخصىکهقصد مراجعت به وطن اصلىوزندگىدرآنجاراندارد، بلکه قصد عدم مراجعت داردازوطن اعراض کردهوآنجا برایش حکم وطنراندارد. تبعیت فرزندازوالدیندروطن 151.درصورتىکهفرزنددرارادهوزندگى تابع پدر باشد، وطنِ پدر، وطن او محسوب مى‌شودواگربامادر زندگى مى‌کندوتابع اوست وطن مادر، وطن او محسوب مى‌شود چه فرزند صغیر باشد یا کبیر. تبعیتازپدروشوهردروطن جدید 152. زن مى‏تواند وطن جدید شوهرشراوطن خود قرار ندهد، ولى فرزندان اگر صغیر باشند ودرتصمیم‏گیرى مستقل نباشندویادراین مسأله تابع اراده پدر باشند، وطن جدید پدر، وطن آنها هم محسوب مى‏شود. قصد اقامت ده روزورفتوآمد تا کمترازمسافت 153. پسازقصد اقامت ده روزوخواندن یک نماز چهار رکعتى رفتوآمد تا کمترازمسافت شرعى (5/ 22 کیلومتر) اشکال ندارد لکن اگرازابتدا تصمیم به رفتوآمد بیشازحدّ ترخّص باشد خروج تا کمترازمسافت شرعى به‌میزان 6 یا 7 ساعتدرمجموع ده روز مانع ندارد. سفر شغلى 154. اگردرخلال هر ده روز حداقل یک بار براى شغل، سفر انجام شودواین تردّد شغلى حداقل دو سه ماه ادامه داشته باشد، نمازدرسفرهاى شغلى ــ غیرازسفر اولودومدرابتداى شغل ــدرمبدأ، مقصدوبین راه تماموروزه صحیح است ودرسفرهاى شخصى حکم مسافررادارد،واگر ده روز یا بیشتردریک محلّ اقامت شود،درسفر اول شغلى نماز شکستهوبعدازآن تمام است. مأمور به تحصیل 155. شخصى کهازطرف محل کارش مأمور به تحصیل استوهر هفتهدراین رابطه سفر مى‌‌کند، نمازش تماموروزه‌اش صحیح است. وطن بودن محل تحصیل 156. محل تحصیل یا کار، حکم وطنراندارد مگر آن‌که آن‌قدر آنجا بماندکهعرفاً وطن او محسوب شود. عدولدرمسأله سفر تحصیلى 157. عدول به مجتهد جامع الشرایطىکهسفر براى تحصیلراسفر براى شغل مى‌داندونمازوروزهراتماموصحیح می‌داند اشکال ندارد ولى تبعیضدراین مسأله بین نمازوروزه درست نیست. احکام روزه نیّت روزه 158. وقت نیت براى روزه ماه رمضانونذر معیّن،ازاول شب تا اذان صبحوبراى روزه غیرمعین (مانند روزه قضاونذر مطلق)،ازاول شب تا ظهر روز بعد استووقت نیت روزه مستحبى،ازاول شب شروع شدهوتمام روز ــ تا موقعىکهبه‌اندازه نیت کردن به مغرب وقت مانده باشد ــ ادامه دارد. 159. اگر شب اول ماه رمضان نیت کندکهیک ماهراروزه بگیرد، کافى است؛ ولى بهتر استدرهر شب روزه فرداى آنرانیت کند. عسروحرج 160. اگر روزهراتا حدى ادامه دهدکهروزه بر اثر تشنگىوگرسنگى براى او حرجى شود ودرنتیجه آنراافطار نماید، فقط قضا بر او واجب استوکفّاره‏اى ندارد ودرمورد تشنگى احتیاط واجب آن است کهدربقیه روز امساک نماید. خوف ضرر 161. زنىکهبترسد روزه براى خودشویا براى جنینشویا براى طفل شیرخواره‌اش به‌دلیل کم شدن شیر ضرر داشته باشدوخوفشازضرر، منشأ عقلایى داشته باشد، واجب است روزهرابخوردواگر بگیرد هم صحیح نیست. قول پزشک 162. اگر شخصىازگفته پزشک اطمینان پیدا کندکهروزه براى او ضرر دارد یا خوف ضرر داشته باشد، روزه گرفتن براى او واجب نیست. مبطلات روزه خون لثه 163. اگر خون لثهدرآب دهان مستهلک شود پاک استوخوردنش مبطل روزه نیست. نمازوروزهدرحال جنابت 164. نمازهایى راکهانساندرحال جنابت خوانده باید قضا نمایدوروزه‌هادرصورتىکهجاهل به اصل جنابت بوده واصلاً نمى‌فهمیده جنابت چیست، صحیح است ولى اگر جنابترامى‌دانستهوجاهل به وجوب غسل بوده باید قضاى روزه‌هارابه‌جا آورد ولى کفاره بر او واجب نیست. نسیان غسل جنابت 165. شخصى کهدرروزه ماه رمضان غسل جنابترافراموش کرده وباحال جنابت صبح کرده، روزه‏اش باطل استوقضاى روزه ماه رمضان نیز بنا بر احتیاط همین حکمرادارد، ولىدرسایر روزه‏‌ها، روزه بر اثر آن باطل نمى‏شود. خروج منى بر اثر ملاعبه 166. اگر روزه‌دار بدون قصد بیرون آمدن منىباخود یا دیگرى بازىوشوخى کنددرصورتىکهعادت نداشته باشد کهدراثر بازىوشوخى منىازاو خارج شود ــ اگرچه اتفاقاً منى بیرون آید ــ روزه او صحیح است ولى اگر شوخىراادامه دهد تا آنجاکهنزدیک است منى خارج شودوخوددارى نکند تا خارج گردد روزه‌اش باطل است. حیض شدندراثناى روزه نذرى 167. اگر زنىدراثناى روزه نذرى معین حائض شود روزه‌اش باطل مى‌‌شودوقضاى آن بعدازطهارت واجب است. غرغره روزه‌دار 168. اگر هنگام غرغره، آبازحلق به پایین رود، روزه باطل مى‏‌شود. فرو بردن خلط 169.  فرو بردن خلط تا به فضاى دهان نرسیده اشکال نداردواگر به فضاى دهان رسیده بنابر احتیاط واجب نباید فرو ببردواگر عمداً فرو برد بنابر احتیاط قضاوکفّاره بر او واجب مى‌شود. دخانیات 170. روزه‌دار به‌احتیاط واجب بایدازانواع دخانیات خوددارى کند ودرصورت اضطرار، وجوب روزه ساقط نیست. تزریق آمپول 171. احتیاط واجب آن استکهروزه‏دارازاستعمال آمپول‌هاى مقوى یا مغذى یا آمپول‌هایىکهبه رگ تزریق مى‏شودونیز انواع سرم‌هاوتزریق خون خوددارى کند ولى آمپول‌هاى دارویى کهدرعضله تزریق مى‌شودونیز تزریق آمپول براى بى‌حس کردن اشکال ندارد. غسل ارتماسى بر اثر فراموشى یا غفلت 172. اگر شخصى بر اثر فراموشىوغفلتازروزه‌دار بودن غسل ارتماسى کند، غسلوروزه او صحیح است. افطار قبلازوقت به‌خاطر تقیه 173. تبعیتازدیگراندرافطار روزه قبلازاحراز وقت جایز نیست،واگرازموارد تقیه باشد افطار جایز است، ولى روزه آن روز قضا دارد. افطار قبلازحدّ ترخص 174. مسافرىکهبه‌خاطر جهل به مسأله، قبلازرسیدن به حدّ ترخص افطار کرده روزه‌اش باطل،وقضای آن واجب است ولى اگرازحکم مسأله غافل بوده، کفّاره ندارد. جاهل به مفطر 175. شخصىکهنمى‌‌دانسته چیزى مثل خوردن دارو روزهراباطل مى‌‌کندوآنراانجام داده، قضاى روزه بر او واجب است ولى کفاره ندارد. روزه قضا قضاى روزه پدر 176. اگر پسر بزرگ بداندکهپدرش روزه قضا داشتهونداند انجام داده یا نه، باید انجام دهد. 177. شخصىکههم خودش روزه قضا داردوهم قضاى پدر بر اوست، هرکدامرابخواهد مى‌‌تواند اول انجام دهد. نذر روزه گرفتنباداشتن روزه قضا 178. شخصىکهقضاء رمضان دارد مى‌‌تواند نذر روزه کند به‌شرط آنکهقصدش این باشدکهروزه نذرىرابعدازقضاء رمضان بگیرد. تأخیر قضاى رمضان 179. اگر قضاى روزه ماه رمضانرابه‌علت استمرار عذرى غیرازمریضىکهمانع روزه گرفتن است، تا ماه رمضان سال آینده به تأخیر انداخته باشد، گرفتن قضاى روزه کافى است اگرچه احتیاطدرجمع بین قضاودادن فدیه (یک مدّ طعام) مى‌‌باشد، ولى اگر عذر، مریضى باشد قضا ساقط است ولى فدیه واجب است. کفاره روزه افطارباحرام 180. شخصى کهباچیز حرام روزه‌اشراباطل کرده، کفاره‌اش شصت روز روزهویا اطعام شصت مسکین استواحتیاط مستحب انجام هر دو است. کفّاره افطار عمدىدرماه رمضان 181. فردى کهدرماه مبارک رمضانازروى علموعمد روزه خودرانگرفته یا آنراباطل نموده باید 60 روز روزه بگیرد (که 31 روز آن پى‌درپى باشد)ویا 60 فقیررااطعام نماید. ناتوانىدراداى کفّاره افطار عمدى 182. شخصىکهکفاره به‌عهده اوست اگر هیچ‌یکازوظایفى راکهمخیّر میان آنهاست نتواند انجام دهد باید به هر تعداد فقیرکهقادر است غذا بدهدواحتیاط آن استکهاستغفار نیز بنمایدواگر به هیچ وجه قادر بر دادن غذا به فقرا نیست فقط کافى استکهاستغفار کند یعنىبادلوزبان بگوید: استغفر الله (از خداوند بخشایش مى‌طلبم). قدرت یافتن بعدازعجزازپرداخت کفاره 183. شخصىکهقادر به کفاره روزه نبودهوبه استغفار اکتفا کرده ولى بعداً قدرت پیدا مى‌‌کند کفاره بر او واجب نیست ولى احتیاط مستحبدرانجام دادن کفاره است. دادن کفاره روزه به سیّد 184. دادن کفاره روزه به سیّد مانع ندارد ولى بهتر (احتیاط مستحب) استکهداده نشود. راه ثابت شدن اول ماه رؤیت هلالباچشم مسلح 185. دیدن هلالباچشم مسلح کافى است. اتحاد افق 186. مقصودازاتحاد افق شهرهایى است کهازجهت احتمال رؤیت هلالوعدم احتمال آن یکسان باشندواتحاد افقدررؤیت هلال شرط است. روزه مسافر روزه مستحبىدرسفر 187. روزه مستحبىدرسفر جایز نیست؛ مگردرمدینه طیبهکهمى‌‏تواند براى برآمدن حاجت سه روز، روزه مستحبى بگیردوبنا بر احتیاط لازم است چهارشنبهوپنج‌شنبهوجمعه باشد. احکام اعتکاف مکان اعتکاف 188. اعتکافدرمسجد جامعوغیرجامع رجائاً اشکال ندارد. احکام خمس سال خمسىوکیفیت محاسبه خمس 189. سال خمسى، قراردادى نیست بلکه یک امر قهرىوواقعى است یعنى تاریخ دریافتِ اولین درآمد، ابتداى سال خمسى هر مکلفى است ودرهر سال همان روز سر سال خمسى او مى‌‌باشدوآنچهازدرآمدِ بین سالدرزندگى مورد نیاز بوده ودرحدّ شأن صرف شده خمس نداردوآنچه تا سر سال خمسى باقى مانده، به‌اضافه جنس‌هاى مصرفى (از قبیل برنج، نخودوامثال آن)کهتا آخر سال مصرف نشدهوچیزهاى خریدارى شدهکهمورد نیاز نبوده یا بیشازحدّ شأن بوده، متعلّق خمس هستندوسر سال خمسى تا مکلّف خمس خودراپرداخت نکرده حق تصرّفدرمال متعلَّق خمسراندارد. البته مهریه، ارث، هدیه، عیدىوپاداش، خمس ندارد.بااین وجود اگردرمحاسبه خمس مشکلى وجود داشته باشد، مى‌‌توان به دفتر یا یکىازنمایندگان مجاز مقام معظم رهبرى (دام ظلّه)درامر وجوهات مراجعهومحاسبه کرد. سال شمسى یا قمرى 190. مکلّف مخیّر استکهسال خمسى خودراشمسى یا قمرى قرار دهد. تغییر سال خمسى 191. تقدیموتأخیر سال خمسى جایز نیست مگربااجازه ولىّ امر خمسوبعدازحساب مدّت گذشتهومشروط است به اینکه موجب وارد شدن ضرر به صاحبان خمس نشود. سال خمسى درآمد زنوشوهر 192. بر زنوشوهرىکهحقوق خودرابه‌طور مشترکدرزندگى خرج مى‌‌کنند، واجب است هرکدام سال خمسى مستقلى داشته باشندوخمس باقى‌مانده حقوق خودرابپردازد. شخصىکهچند سال خمس نپرداخته 193. شخصىکهچند سال استکهخمس درآمد سالانه خودرانداده است، باید خمس اموالى راکهمى‌‌داند متعلق خمس شده بپردازد ودرموارد مشکوکباولىّ امر خمس یا وکیل او مصالحه کند. حقوق‌هاى معوقه 194. حقوق معوقهازدرآمد سال دریافت آن محسوب مى‌‏شود ودرمقدار زائد بر مخارج آن سال، خمس واجب است. حق سنوات یا پاداش پایان خدمت 195. پولىکهپایان خدمت به افراد داده مى‌‌شود اگر قسمتىازحقوق زمان خدمت نباشد، هبه استوخمس ندارد. بازخرید 196. وجوه دریافتى بابت بازخرید، خمس ندارد. حقوق بازنشستگى 197. حقوق بازنشستگىکهبه کارمند پرداخت مى‌شود جزو درآمد سال وصول استکهاگر تا سر سال خمسى صَرفدرمؤونه نشود، خمس دارد. درآمد کودکان 198. بنا بر احتیاط بر کودکان بعدازرسیدن به سن بلوغ واجب استکهخمس منفعت کسب خود راکهقبلازبلوغ به دست آورده‏اندوتا زمان بلوغ بر ملک ایشان باقى مانده است، بپردازند. سپرده حج 199. اصل سپرده اگرازدرآمد کسب بودهوخمس آن داده نشده، خمس دارد اما سود حاصله اگر پیشازسال عزیمت به سفر حج قابل وصول نبوده، جزو درآمد سال وصول محسوب مى‌شودکهاگردرهمان سال، هزینه سفر حج شود، خمس ندارد. حقوق دریافتى نزدیک سال خمسى 200. اگر کارمندى چند روز زودترازسال خمسى حقوق خودرادریافت کندوتا سر سال خمسى باقى بماند، خمس آن واجب است. سرمایه 201. اگر سرمایه به‌قدرى است کهباپرداخت خمس آن، درآمد کسببابقیه آن وافى به هزینه زندگى او نباشدویا کسببابقیّه آن کسب مناسب شأن عرفى او نباشد، خمس ندارد. کالایىکهافزایش قیمت پیدا کردهوفروخته نشده 202. کالایىکهافزایش قیمت پیدا کرده ولى چون مشترى براى خریدش پیدا نشده تا سال خمسى مانده،دراین زمان پرداخت خمس افزایش قیمت واجب نیست، ولى اگر مشترىدراثناء سال بودهومالک به‌امید سود بیشتر نفروخته تا سال خمسى رسیده، باید سر سال خمسى‌، خمس افزایش قیمترابپردازد. لوازم منزل 203. معیاردرعدم تعلق خمس به لوازم منزل، صدق عنوان نیاز به آن مطابقباشأن عرفى مناسبباانسان است، هرچنددرطول سالازآن استفاده نشود. لوازم التحریرومواد آرایشى 204. باقى‌ماندهازلوازم‌التحریرولوازم آرایشىوعطروادکلندرصورتى کهازدرآمد سال تهیه شده باشدوعرفاً مالیت داشته باشد، خمس دارد. داروهاى اضافى 205. اگر خرید داروها جهت استفادهازآندرمواقع نیاز باشد ودرمعرض احتیاج هم باشددرصورتىکهتا سر سال خمسى باقى بماند، خمس ندارد. خرید وسایل براى آینده 206. اگر تهیه لوازم زندگى براى آینده، عرفاً جزو مؤونه حساب شود، خمس ندارد. پس‌انداز براى مخارج ضرورى 207. اگر خرید مایحتاج ضرورى زندگى برحسب وضع مالى شخص متوقّف بر پس‌انداز درآمد سال باشد،وبنا دارددرآینده نزدیک (تا چند روز بعدازسال خمسی) آنراصرف خرید اشیاء ضرورى کند،دراین صورت پرداخت خمس پس‌انداز واجب نیست. کیفیت محاسبه خمس مغازه 208. شخصىکهسال خمسى نداشتهومغازه‌اىرابراى کسبوکار خریده کافى است خمس قیمت خریدرابپردازد. وام 209. وام خمس ندارد، مگر به‌مقدارىکهاقساط آنازدرآمد بین سال پرداخت شدهوسر سال خمسى موجود یا تبدیل به سرمایه شده باشد. پول قرض داده شده 210. پرداخت خمس پولى کهازدرآمد بین سال انسان به دیگرى قرض داده است،درصورتىکهسر سال خمسى قابل وصول نباشد واجب نیست، بلکه هنگام وصول واجب مى‏‌شود. پول موجوددرصندوق صدقات منازل 211. سر سال خمسى باید خمس پولىکهاهل منزلدرصندوق صدقات منزل گذاشته‌اند، پرداخت شود مگر آنکه صندوقازمؤسسه‌اى باشد وباصاحب منزل به‌نحوى قرارداد شده باشدکهقراردادن پولدرصندوق براى آن مؤسسه قبض، محسوب شود. زمینومصالح ساختمان 212. زمینویا مصالح ساختمانکهانسان براى مسکن مورد نیاز خریدهوسال بر آن مى‌‌گذرد اگر صَرفدرساخت مسکن شود، خمس ندارد. ترقى قیمت زمین 213. شخصىکهزمینى خریدهوقیمتش زیاد شده، خمس قیمت خریدراضامن است وبافرض تفاوت چشمگیر نسبت به قیمت فعلى، احوط مصالحهدرمقدار تفاوت قیمت است ودرصورتىکهزمینرابه‌قصد تجارت خریده باشدوهم اکنون مشترى داشته باشد باید خمس قیمت فعلى آنرابپردازد. دادن خمس سال‌هاى گذشتهازدرآمد سال جدید 214. شخصىکهمى‌‌خواهد خمس سال‌هاى گذشته راازدرآمد امسال بپردازد، باید خمس این درآمدرانیز بپردازد. خمسوبدهکارى 215. اگر بدهکارى انسان به هزینه‌هاى زندگى سال خمسى او مربوط باشدازدرآمد همان سال کسر مى‌شود. مال خارج شدهازمؤونه 216. مالى کهازمؤونه خارج شده اگر سرمایه کسبوتجارت شود ترقى قیمت آن پسازفروش، متعلق خمس است، ولى اگر قصد تجارتباآن ندارد تا وقتى آنرانفروخته است خمس نداردواگر فروخت احتیاط آن استکهخمس آنرابدهد اگرچه بعید نیست عدم وجوب خمس. هبهوعیدى 217. خمس هبهوعیدى واجب نیست هرچند احوط این استکهاگرازمخارج سال زیاد بیاید، خمس آن پرداخت شود. ارث 218. ارث خمس ندارد، مگر یقین حاصل شودکهخمس به آن تعلّق گرفتهوپرداخت نشده است. اعطائى بنیاد شهید 219. پول یا چیزىکهبنیاد شهید به خانواده‏‌هاى شهدا هدیه مى‏‌کند، خمس ندارد. حقوق جانبازى 220. آنچهکهبنیاد امور ایثارگران به جانبازان عزیز هدیه مى‌کند اگردرمقابل کار نباشد، خمس نداردواگردرمقابل کار باشد چنانچهازمخارج سال اضافه آید خمس داردوحقوقىکهجهت پرستارى به همسر ایشان مى‌دهند اگردرقبال کار پرستارى باشد (که اگر پرستارى نکند نمى‌دهند) چنانچهازمخارج سال اضافه آید خمس دارد ودرغیر این صورت خمس ندارد. کمک هزینه تحصیلى 221. کمک هزینه تحصیلى خمس ندارد، مگر اینکه شخص، استخدام شده ودرقبال تحصیل، حقوق دریافت نماید. ترقى قیمت ارثوهبه 222. ارثوهبهوپول فروش آنها خمس ندارد، هرچند قیمت آنها افزایش یافته باشد، مگر اینکه نگهدارى آنها به‌قصد تجارتوزیاد شدن قیمت باشد، کهدراین صورت پسازفروش بنا بر احتیاط واجب باید خمس ارزش افزوده آن پرداخت شود. مالىکهانسان به دیگرى مى‌‌بخشد 223. مالىکهانسان به دیگرى مى‌‌بخشد اگر به مقدارى باشدکهعرفاً مناسب شأن اووافرادى مثل اوستونیز بخشش صورىوبه‌قصد فرارازخمس نباشد، خمس ندارد. معدن 224. معادنىکهدولت استخراج مى‌‌کند خمس ندارد، ولى معادنىکهشخصى یا اشخاصىبامشارکت استخراج مى‌‌کنند، بعدازکم کردن مخارج، سهم هرکدامکهبه‌مقدار بیست دینار طلاویا دویست درهم نقره یا معادل قیمت یکىازآن دو باشد، خمس آن واجب است. یافتن گنج 225. گنجىکهشخصىدرزمینىکهمالک آن است پیدا مى‌‌کند، حکمش تابع مقررات نظام جمهورى اسلامى است. استفادهازاموال پدرىکهوجوهات نمى‌‌دهد یا ربا مى‌‌خورد 226. تا وقتى فرزند یقین به حرمت چیزىکهمصرف مى‌‌کند ندارد، استفاده‌اش اشکالى نداردوتحقیق لازم نیست، ولى اگر یقین به حرمت پیدا کند تصرفشدرآن مال جایز نیست مگر اینکه جدایىازخانوادهوقطع رابطهباآنان براى او حرجى باشد کهدراین صورت تصرفواستفاده جایز است ولى ضامن زکاتویا مال دیگران کهدراموال مورد مصرف او وجود دارد، مى‌‌باشد. تصرفدراموال کسىکهوجوهات نمى‌دهد 227. تا یقین به وجود خمسوزکاتدرعین اموال مورد ابتلا نباشد، تصرّفدرآن اشکال ندارد. تصرفدراموال میت قبلازپرداخت خمس 228. اگر میّت وصیت به پرداخت خمس کندویا ورثه یقین دارندکهمیت مقدارى خمس بدهکار است، تا خمس او پرداخت نشود، تصرفدراموال او غاصبانهوحرام استوموجب ضمان است. مصرف خمسدرساخت مسجد و... 229.درحال حاضر، سهمین مبارکین (خمس) براى اداره حوزه‌هاى علمیّه مورد نیاز است؛ براى این‌گونه امور،ازوجوه برّیّهوکمک‌هاى مؤمنین استفاده شود. ارجاعدرامر خمس 230. مقلدین مقام معظم رهبرى (دام‌ ظله) براى روشن‌شدن وضعیّت خمس اموالشان به دفتر مقام معظم رهبرى (دام‌ ظله) یا یکىازوکلاى مجاز معظم‌لهدرامر وجوه شرعیه مراجعه نمایند. استمهال 231. اگر براى فردى پرداخت خمس به‌صورت یک‌جا امکان ندارد، مى‌تواند به دفتر مقام معظم رهبرى (دام‌ ظله) یا یکىازنمایندگان مجاز ایشاندروجوه شرعیه مراجعه کندوپسازکسب اجازه، خمس خودرابه‌تدریج بپردازد. بخشش سهمین 232. سهمین مبارکین قابل بخشش نیست. اجازه براى پرداخت حقوق شرعى‌ 233.درزکات خود انسان مى‌‌تواند آنرابه فقراى متدینوعفیف بدهدوپرداخت مظالم بنا بر احتیاط محتاج اذنازحاکم شرع است ودرخمس ــ اعمازسهم مبارک امام (علیه‌ السلام)وسهم سادات کرام ــ واجب است آنرابه دفتر مقام معظم رهبرى (دام ظله)ویا به یکىازوکلاى مجاز معظم‌له تحویل دهدویادرپرداخت آن به مستحقین اجازه بگیرد. ملاک سیادت 234. اگرچه منتسبین به پیامبر اکرم (صلى الله علیهوآلهوسلم)ازطرف مادر همازاولاد آن حضرت محسوب مى‌شوند، ولى ملاک ترتّب آثارواحکام شرعىِ سیادت، انتسابازطرف پدر است. احکام زکات ریختن صدقات واجبومستحبدرصندوق کمیته امداد 235. صدقات مستحبّى بهتر است به فقیر عفیفومتدیّن داده شودونیز مى‌‌توان آنها رادرصندوق صدقات ریخت، ولى صدقات واجب باید توسط خود شخصویا به‌وسیله وکیل او به فقرایىکهمستحق هستند داده شود ودرصورتىکهانسان بداندکهمسئولین کمیته امداد پول‌هاى صندوق‏‌هاراجمع‌آورى کردهوبه فقراى مستحق مى‏دهند، ریختن آندرصندوق‏‌هاى صدقات اشکال ندارد. جنس زکات فطره 236. لازم نیست زکات فطرهازقوت غالب داده شود بلکه اگرازگندم، جو، خرما، برنجومانند اینها داده شود، کفایت مى‏‌کند. فطره زن ناشزه 237. فطره زن ناشزه به‌عهده شوهر است مگر آنکه نان‌خور شخص دیگرى باشد. فطره میهمان 238. میهمانىکهفقط شب عید فطر به خانه کسى مى‌‌رود، فطره‌اش به‌عهده صاحب‌خانه نیست. 239. میهمانىکهنان‌خور میزبان محسوب مى‌‌شود اگر زکات فطره خود رابااجازه میزبان وازطرف او بپردازد،ازعهده میزبان ساقط مى‏‌شود. دادن فطره به واجب‌النفقه 240. اگر فرزندان فقیر باشند، پدرومادر باید مخارج واجب آنانرابپردازندونمى‌توان چیزىاززکات فطرهرابابت مخارج زندگى به آنها داد ولى براى اداى دینویا مایحتاجىکهتأمین آن بر پدر واجب نیست اشکال ندارد. مصرف زکات فطره 241. مصرف زکات فطره، همان مصرف زکات مال است ولى احتیاط آن است کهباوجود فقیردرمحل، به مصارف دیگر نرسد. احکام معاملات لزوم معامله معاطاتى 242. بین معامله عقدىومعامله معاطاتىدرلزوم، تفاوتى وجود ندارد. تأخیردرپرداخت ثمن 243.درصورتى کهدرمعامله، مشترى ثمنرابه موقع پرداخت نکند، فروشنده حق مطالبه مبلغى بیشترازقیمت معیّن شده مبیعدرمعاملهراندارد، ولىدرصورتىکهبر اثر کوتاهى خریداردرپرداخت پول، قدرت خرید فروشندهوارزش پول پایین بیایدووى متضرر شود، احوط این است کهبامشترىدرمقدار مابه‏التفاوت مصالحه کند. گرفتن غرامت به خاطر انصرافازمعامله 244. شرط پرداخت مبلغىدرصورت انصرافازمعامله، اگردرضمن عقد لازم باشدویا عقد مبتنى بر آن منعقد شود اشکال ندارد. ولى باید براى این قبیل شرطها کهدرقیمت مبیع مؤثّر هستند مدّت معیّنى ذکر شودوالّا باطل است. تقلبباغیرمسلماندرمعاملات 245. دروغوفریبوتقلّبدرمعاملات جایز نیست، هرچند طرف مقابل غیرمسلمان باشد. خیار عیبدرصورت ممنوعیت انتقال رسمى 246. اگر بعدازمعامله آشکار شودکهانتقال رسمى مبیع به دیگرى ممنوع است،بافرض اینکهاین امر عرفاً عیب محسوب مى‌‏شود، موجب ثبوت خیار براى خریدار مى‏گردد. بیع نسیه 247. بایددربیع نسیه، مهلت پرداخت ثمن معیّن شود، بنابراین اگر بدون معیّن کردن مهلت اقساط ثمن، بیع نسیه صورت بگیردازاساس باطل است،واگر زمان پرداخت معیّن شودومشترى پرداخت آن راازموعد مقرّر به تأخیر بیندازد، معامله صحیح استومجرّد این تأخیر موجب ثبوت خیار براى فروشنده نمى‏شود. بیع سلم 248.دربیع سلم، ثمن باید هنگام عقد بیع، نقد باشدوالّا بیعازاساس باطل است. فروش آپارتمان به‌صورت سلم 249. فروش آپارتمانىکهبالفعل موجود نیست به‌صورت بیع سلمدرصورتىکهفروشنده صفات آنرابه‌گونه‌اى بیان کندکهرافع غرر باشد اشکالى ندارد. البته باید شرایط بیع سلم رعایت شود.واگر فروشنده سر موعد معیّن، توان تحویل دادنراندارد مشترى حق دارد یا معاملهرافسخ نمایدویا صبر نماید تا زمانىکهفروشنده آپارتمانراتحویل دهد. خریدوفروش اسکناس 250. فروش اسکناس به‌مقدار بیشترازمبلغ آن اگر به‌قصد جدّى وباغرض عقلایى باشد مثل اینکهاسکناس‌‏هاازنظر کهنهونو بودنبایکدیگر فرق داشتهویا داراى علامت‏‌هاى مخصوص بودهویا نرخ آنهابایکدیگر، تفاوت داشته باشد، اشکال ندارد ولى اگر معامله، صورىوبراى فرارازربا بوده ودرواقع براى دستیابى به سود پول باشد، شرعاً حراموباطل است. تجارت الکترونیکى 251. معامله شرعى حلالبامراعات همه شرایط صحت آنازطریق وسایل الکترونیکى جایز است. فروش چک 252. فروش چک به‌مبلغ کم‏تر به فرد ثالث جایز نیست لکن به شخصىکهمبلغ چکدرذمّه او است، اشکال ندارد. خرید کالاهاى شانسى 254. اگردرخرید کالاهاى شانسى مثل لُپ‌لُپ، کالارابه‌حساب خود کالا مى‌خرد اشکال ندارد اگرچه به امید یافتن جایزه باشد. معاملات پنتاگونا، گلدکوئیست، الماسومشابه آن 255. این عمل صورت شرعى نداردواکل مال به باطل استوجایز نیست. خریدازشرکت تجارىکهاموال آن مخلوط به حرام است 256. خرید کردنازشرکتىکهاجمالاً برخىازاموال آن حرام استدرصورتىکههمه اموال شرکت مورد ابتلاى خریدار نباشد، اشکالى ندارد. استفادهازاموال کسىکهمالش مخلوط به حرام است 257. تا یقین به وجود حرامدراموال مورد ابتلا نباشد، تصرّفدرآن اشکال ندارد. خرید اجناس غربى 258. اگر خرید کالاهاى وارداتىازکشورهاى غیراسلامىواستفادهازآنها باعث تقویت دولت‌هاى کافرواستعمارگرکهدشمن اسلامومسلمین هستند، شودویا قدرت مالى آنهارابراى هجوم به سرزمین‌هاى اسلامى یا مسلمیندرسرتاسر عالم، تقویت نماید، واجب استکهمسلمانانازخریدوبه‌کارگیرىواستفادهازآنها اجتناب کنند. معاملهباشرکت‌هاى صهیونیستى 259. خریدوفروش هرگونه کالاى وارداتىازدولت غاصب اسرائیل حرام استوهمچنین خریدوفروش هرگونه کالایىازشرکت‌هاى صهیونیستىویا شرکت‌هایى کهازسود حاصله کمک به دولت غاصب اسرائیل مى‌کنند حرام است. مشاغل معاشرتبابهائیت 260.ازهرگونه معاشرتبااین فرقه ضالّه مضلّه، اجتناب شود. حقوق گرفتندرمقابل تدریس واجب کفایى 261. وجوب تدریس چیزىکهیاد دادن آن واجب کفایى است، مانع گرفتن حقوقدربرابر تدریس آن نیست، به‌خصوص اگر دریافت حقوق به‌خاطر حضوردرمحل مرکز آموزشىواداره کلاس باشد. اجرت گرفتن براى یاددادن مسائل شرعى‌ 262. هرچند اجمالاً آموزش مسائل حلالوحرام فى‏‌نفسه واجب استواجرت گرفتندربرابر آن جایز نیست ولى گرفتن اجرت براى مقدماتىکهاصل آموزش احکام متوقف بر آنها نیستوشرعاً هم بر انسان واجب نیستند مانند حضوردرمکان خاص، اشکال ندارد. دریافت اجرت براى اقامه نماز جماعت 263. گرفتن اجرتدربرابر رفتوآمد یا ارائه خدماتىکهانجام آنها بر مکلّف واجب نیست، اشکال ندارد. کاردرمؤسساتىکهسود آنها به دولت کافر مى‌‌رسد 264. کسب درآمدباکارهاى مشروع فى‏‌نفسه اشکال ندارد هرچندازامورى باشدکهدرآمد آن به دولت غیراسلامى مى‏‌رسد، مگر زمانىکهآن دولتدرحال جنگبااسلامومسلمین باشد وازنتیجه کار مسلماناندراین جنگ استفاده کند. کار کردن براى کافر 265. کار کردن براى کافر فى‌‌نفسه اشکال ندارد مشروط به اینکه کار حرامویا خلاف مصالح عمومى اسلامومسلمانان نباشد. استعمال، تولیدوخریدوفروش مواد مخدّر 266. استعمال مواد مخدّرواستفادهازآنهاباتوجهباآثار سوء‌شانازقبیل ضررهاى شخصىواجتماعى قابل ملاحظه‌اىکهبر استعمال آنها مترتّب مى‌شود حرام استوبه همین دلیل کسب درآمدباآنهاازطریق تولید، حملونقل، نگهدارى، خریدوفروشوغیر آن هم حرام است. خریدوفروش گوشت خوک 268. خریدوفروش گوشت خوک براى استفاده‌‏هاى غذایى انسان جایز نیست هرچند خریدار مسلمان نباشد، ولى اگر داراى منفعت عقلایى حلالوقابل توجهى مانند استفادهازآن براى تغذیه حیواناتویا به‌کارگیرى چربى آندرصنعت صابون‏‌سازىومانند آن باشد، خریدوفروش آن اشکال ندارد. حمل گوشت تذکیه نشده 269. حمل گوشت تذکیه نشده براى کسىکهقصد خوردن آنرادارد، جایز نیست اگرچه مشترى آنراحلال بداند. ساختوخریدوفروش مواد منفجره 270. ساختوخریدوفروشواستفادهازترقهومواد منفجرهدرصورتىکهموجب آزار دیگران باشدویا تبذیر مال محسوب شودویا خلاف قانونومقرّرات نظام جمهورى اسلامى باشد، جایز نیست. خریدوفروش آرد 271. اگر نانواازطرف دولت مجازدرفروش آرد نباشد، جایز نیست آنرابفروشدوخرید آن هم توسط مردم جایز نمى‏‌باشد. پولىکهمأمور خرید دریافت مى‌‌کند 272. پرداخت مال توسط فروشنده به مأمور خرید جایز نیستوبراى مأمور هم دریافت آن جایز نیستوآنچهرادریافت مى‏‌کند باید به اداره یا شرکتىکهمأمور خریدِ آن است، تسلیم کند. اجرت دلال منزل 273. دلاّل حق دارددربرابر راهنمایىوهمراهى کردن مشترى براى نشان دادن منزلى کهدرمعرض فروش گذاشته شده، مطالبه اجرت کند، ولىدرصورتىکهواسطهدرانجام معامله نباشد ودراین ارتباط نقشى نداشته باشد، حق مطالبه اجرتدربرابر تحقّق معامله بین فروشندهوخریداررانداردواگردراین زمینه قانونومقرّراتى وجود داشته باشد باید مراعات گردد. آرایشگرى‌ 274. آرایش کردن زنان فى‌‏نفسهواجرت گرفتندربرابر آن به‌شرطىکهبه‌منظور نشان دادن به نامحرم نباشد، اشکال ندارد. سحروجادوگرى 275. علم سحرویادگرفتن آن حرام است مگر آنکه به‌منظور غرض عقلایىومشروع باشد. فالگیرى 276. فالگیرىوگرفتن پولدرمقابل آن صورت شرعى ندارد. دعانویسى 277. دعانویسى اگر بر مبناى دعاهاى واردهازمعصومین (علیهم السلام) باشدوهمچنین اخذ وجهدرمقابل آن اشکال ندارد. هیپنوتیزم 278. اگر به‌منظور غرض عقلائى وبارضایت طرف مقابلوخالىازضرر قابل توجه بودهوهمراهباکار حرام نباشد، اشکال ندارد. احضار روحوجنّ 279. احضار روحوجنّ اگر براى غرض عقلائى بودهوهمراهباامر حرام یا مستلزم آن نباشد اشکال ندارد. صلح لزوم صلح 280. اگر صلح به‌نحو صحیح محقق شود، نسبت به مصالح هم لازم استواگر براى خودش حق فسخ قرار نداده، حق رجوعازآنراندارد. صلح اموال به‌شرط داشتن حق تصرف 281. اگر شخصى همه دارایى خودرابه فرد دیگرى صلح کند به این شرطکهتا خودش زنده استدرآنها اختیار تصرف داشته باشد، صلح مذکوربااین شرط محکوم به صحّتونفوذ است، بنابراین فرد صلح‌کننده نه حق فسخ داردونه حق انتقال اموال به فرد ثالثى‌، بلکه فقط مى‌‌تواندازاموال استفاده کند. هبه هدیه نسبت به کفار 282. گرفتن یا دادن هدیه به کفّار فى‌نفسه مانعى ندارد. مضاربه شرایط مضاربه 283. عقد مضاربه مختصّ به‌کارگیرى سرمایهدرتجارت است ودراین عقد شرط استکهسهم صاحب سرمایهوعامل،ازسود، به‌صورت کسر مشاع مانند نصفوثلثوغیره باشد. بلى، اگر هر ماه، عامل مبلغىرابه‌عنوان على‌الحساب به صاحب سرمایهدرازاى سهم سود او بپردازد ودرپایان مدّت مضاربه نسبت به سود حاصلهبایکدیگر مصالحه نمایند، اشکال نداردونیز اگر شرط کنند کهدرصورت بروز خسارت به سرمایه، عامل ضامن باشد، اشکال ندارد. مضاربهبااسکناسوکالا 284. مضاربهبااسکناسىکهامروزه رایج است، اشکال ندارد، ولى مضاربهباکالا صحیح نیست. مضاربهدرکارهاى تولیدىوخدماتى‌ 285. عقد مضاربه فقط مختص به‌کارگیرى سرمایهدرتجارتازطریق خریدوفروش است،واستفادهازآن به‌عنوان مضاربهدرزمینه‏‌هاى تولیدوتوزیعوخدماتومانند آن، صحیح نیست. لکن مانعى نداردکهاین امورراتحت عنوان عقود شرعى دیگر مثل جعالهوصلحوغیرذلک انجام دهند. مضاربهبابانک‌ها 286. تا زمانىکهاحراز نشود مضاربه‏‌اىکهبانک به‌عنوان وکیل سپرده‏‌گذاران ادعاى انجام آنرادارد، صورىوبه‌سببى باطل است، آن مضاربه محکوم به صحّت‏ مى‏‌باشدوسودهاى حاصلازآنکهبه صاحبان اموال مى‏دهد، براى آنان حلال است. مضاربه فاسده 287.درمضاربه فاسده پسازاینکه صاحب سرمایه معاملهرااجازه داد تمام سود مال اوستوعامل هیچ چیزى حتى اجرة‌المثلراحق ندارد مگر آنکه جاهل به فساد باشدکهمى‌‌تواند اجرت‌المثلرابگیرد. رهن اجرت رهن 288. مرتهن نمى‌‌تواند براى انباردارىویا حفظ مالىکهبه‌عنوان رهن طلب خودازراهن گرفته، اجرت بگیرد، علاوه بر آنکه این کار حیله‌اى براى گرفتن ربا مى‌‌باشدکهآن حرام است. رهن گذاشتن ملک دیگرى 289. اگر مدیون، ‌ملک دیگرى رابااذنواجازه صاحبش بابت دین خود نزد طلبکار رهن بگذارد، اشکال ندارد. اجاره منزل به‌شرط قرض 290. رهن کامل منزل جایز نیست، ولى اگر منزل اجاره داده شود ودرضمن عقد اجاره، شرط شودکهمستأجر مبلغىرابه صاحب منزل قرض دهد، اشکالى ندارد. دینوقرض تقاصّ دین 291. اگر بدهکار بدهى خودراانکار کندویا بدون عذردرپرداخت آن کوتاهى نماید، طلبکار مى‏‌تواندازاموال او تقاص نماید. البته اگردراین زمینه قانونى وجود داشته باشد باید مراعات گردد. تعریف رباى قرضىورباى معاملى 292. رباى قرضى‌، مقدار اضافه بر مبلغ قرض استکهشرط مى‌‌شود قرض‌گیرنده به‌خاطر قرضىکهمى‌‌گیرد به قرض‌دهنده بدهد.ورباىدرمعامله عبارت استازفروش کالایىکهمکیلوموزون باشددربرابر کالاى همجنس آن به‌مقدار زیادتر. قرض ربوى 293. قرض ربوى حرمت تکلیفى دارد ولى اصل قرض صحیح است ودرموارد اضطرار مى‌‌تواند براى اجتنابازانجام حرام، هنگام قرض کردن، پرداخت رباراقصد نکند، اگرچه مى‌‌داندکهربا راازاو خواهند گرفت. معامله صورى‌ 294. اگر شخصى ملک خودرابه مشترى بفروشد به‌شرط اینکه دوباره آن راازاو به‌قیمت بیشتر بخرد، این معامله ــ چون صورىووسیله‌اى براى دستیابى به قرض ربوى است ــ حراموباطل است، البته اگر ملک خودرابه‌طور جدّىوبه‌نحو صحیح شرعىوبدون شرط خرید مجدّد بفروشدوسپس اقدام به خرید نقدى یا نسیه آن به همان قیمت یا بیشترازمشترى نماید، اشکال ندارد. کارپردازى براى قرض ربوى 295. هر کارىکهبه‌نحوىدرعقد قرض ربوى یادرانجاموتکمیل آنویادرتحصیلودریافتازقرض‌گیرنده دخیل باشد (مثل کاتبوحاسبوبازرس و...)، شرعاً حرام استوانجام دهنده آن کار مستحق دریافت اجرت نیست. احکام افراد نابالغوعقب‌‌افتاده ذهنی ملاک ممیز بودن 296. ممیّز کسى استکهآنچهراعرف، خوب یا بد مى‌‌داند تشخیص دهدوبایددراین رابطه، شرایط زندگى کودکوعاداتوآدابوسنت‏هاى محلى هم ملاحظه شودوامّا سن تمییز، به‌تبع اختلاف اشخاصدراستعدادودرکوهوش، مختلف است. تکلیف داشتن شخص عقب‌مانده 297. معیار توجه تکالیف شرعى به انسان این استکهاو شرعاً بالغ وازنظر عرف عاقل باشد، ولى درجات درکوهوش معتبر نیستودراین رابطه تأثیرى ندارد. علائم بلوغ 298. علائم بلوغ عبارتند از: 1ـ روییدن موى خشن بر شرمگاه 2ـ خروج منى 3ـ کامل شدن 15 سال قمرىدرپسر (تقریباً معادل 14 سالو6 ماهو17 روز شمسى)،و9 سال قمرىدردختر (تقریباً معادل 8 سالو8 ماهو22 روز شمسى). ولایتوحضانت صغیر 299. ولایت شرعى بر صغیرىکهپدرش مرده استباجدّ پدرى اوست، ولى حق حضانتشبامادر او مى‌‌باشد. تصرف ولى طفلدرهدایاى او 300. جایز است ولىّ طفلدرلباس یا چیزهایى دیگر مثل اسباب‌بازىکهبه طفل هدیه داده شدهبارعایت غبطهومصلحت او هرگونهکهصلاح مى‏داند تصرّف کند. احکام حقوق شکستن قفل سى‌‌دىوخریدوفروش آن 301. شکستن قفل سى‌دىوتکثیر آن بدون اجازه ناشر اصلى بنا بر احتیاط واجب جایز نیستونیز استفادهوخریدوفروش سى‌دى تکثیرشده بدون اجازه ناشر اصلى جایز نیست. تجدید چاپ کتاب 302. مسأله تجدید چاپ کتاب‌هایى کهدرخارجازجمهورى اسلامى منتشر شده‌‏اندویا تصویربردارى به‌طریق افستازآنها، تابع قراردادهایى استکهراجع به آنها بین جمهورى اسلامى ایرانوآن دولت‌ها منعقد گشته است.وامّا کتاب‌هایى کهدرداخل چاپ مى‏‌شوند، احوط این استکهحق ناشرباکسب اجازهازاو نسبت به تکراروتجدید چاپ کتاب رعایت شود. تکثیر نوار 303. احوط ترک نسخه‏بردارىازنوار بدون اجازه صاحب آن است، ولى اگر بدون اجازه مبادرت به این کار کرد، محو کردن محتواى نوار کافى است. تصرف پدردراموال فرزند بالغ خود 304. براى پدر جایز نیستدراموال فرزند بالغوعاقل خود تصرّف کند مگربااجازهورضایت او،وتصرّف بدون رضایت او حراموموجب ضمان است مگردرمواردىکهاستنثا شده است. بخشش همه اموال به یکىازفرزندان خود 305. اگر بخشش همه اموال به یکىازفرزندانومحروم کردن بقیه آنها، موجب برانگیخته شدن فتنهواختلاف بین فرزندان شود، جایز نیست. اطاعتازوالدین 306. اطاعتازوالدین واجب نیست لکن ایذاء ایشان حرام است، مگردرانجام واجباتوترک محرّمات. مسئولیت مراقبتازپدرومادر بیمار 307. مسئولیت مراقبتازشخص بیمار (پدرومادر)درصورتىکهقادر به استخدام پرستارازمال خودش نباشد، به‌طور مساوى بر عهده همه فرزندان اوکهتوانایى مراقبتازاورادارند، مى‌‌باشد. تأدیب کودک 308. تأدیب کودکازناحیه پدر مثلاًویا معلّمِ مجازازطرف ولىِ طفل، مشروط به آن استکهموجب دیه نشودواگر سیاه یا کبودویا قرمز شود، دیه لازم مى‌شود. جبران تصرّفات غاصبانهدراموال مردم 309.باصرف نمودن مبلغ مذکوردرراه خیر، ذمّه او برى نشدهوباید آنرابه خودشویا ورثه او پرداخت نمایدولازم نیست واقعیترابه آنان بگویدویا خودش به‌صورت مستقیم به ایشان بپردازد، بلکه به هر عنوانکهپول به آنان رسانده شود، هرچند کهدرقالب هدیه، عیدى یا غیر آن باشدویا توسط فرد ثالثى انجام گیرد، کافى است ودرصورتىکهبه هیچ وجه به صاحب آن یا ورثه‌ او دسترسى نداردازطرف ایشان به فقیر صدقه دهدوتنزل ارزش پولرانیز به حساب آورد. زیاده‌روىدرمصرف برق 310. شکى نیستکهاستفادهومصرف هر چیزازجمله نیروى برقونور چراغ، بیشترازمقدار نیاز، اسراف محسوب مى‌‏شود. کشتن حشراتوحیوانات موذى 311. اگر حشراتوحیواناتى موذى باشندویا وجود آنها موجب آلودگى محل زندگى گردد، کشتن آنها اشکال ندارد. قوانین دولتىوبیت‌المال زمین‌هاى اصلاحات اراضى 312. امر زمین‌هاى اصلاحات ارضى تابع قانون مجلس شوراى اسلامىومجمع تشخیص مصلحت نظام است. زمین مصادره‌اى‌ 313. اگر ملکى به‌حکم حاکم شرع یابااستناد به قانون جارى دولت اسلامىازمالک قبلى آن گرفته شده باشدویا سابقه مالکیت شرعى براى مدّعى آن ثابت نباشد تصرّفدرآن متوقف بر اجازه مالک قبلى آن نیست. اشتغال به کار غیرادارىدرزمان کار 314. شخصىکهموظّف استدروقت معیّنى کارى انجام دهد، حتىدروقت بیکارى هم نباید وقت خودراصَرفدرکارهایىکهمربوط به آنجا نیست بکند، مگربااذن مسئولىکهشرعاًوقانوناً حق اذن دادن داشته باشد. رشوهوهدیهدرمحیط کار 315. پرداخت پول یا اموال دیگرازطرف فرد مراجعه‌کننده به کارمندان اداراتکهمکلّف به ارائه خدمات ادارى به مردم هستندوحتماً منجر به فساد ادارات خواهد شد، عملى است کهازنظر شرعى حرام محسوب مى‌شودوتوهّم اضطرار، مجوّز انجام این کار نیست. 316. بر کارمندان محترم واجب استکهرابطه آنانباهمه مراجعه‏‌کنندگان براساس قوانینومقرّراتوضوابط خاص اداره باشدوقبول هر گونه هدیه‏‌اىازمراجعه‏‌کنندگان به هر عنوانىکهباشد براى آنان جایز نیست زیرا باعث فسادوسوءظن به آنانوتشویقوتحریک افراد طمع‌کار به عمل نکردن به قانونوتضییع حقوق دیگران مى‏‌شود. البتهدریک صورت، دریافت هدیه جایز استوآن، این استکههدیه‌دهنده بعدازانجام کاروبدون مذاکرهوحتى توقع قبلى‌،بااصرار زیاد وباامتناع کارمندازقبول، آنرااهداء کند. اما رشوه، مسلم استکهبراى گیرندهودهنده آن، حرام استوواجب است کسىکهآنرادریافت کرده به صاحبش برگرداندوحق تصرّفدرآنراندارد. تقلّبواستخدامبامدرک تقلبى 317. تقلّب حرام است ولى اگر شخصىکهتقلب کرده است تخصصومهارت لازمرابراى کارىکهبراى آن استخدام شده داردومقرّرات استخدام رعایت شده، استخدامودریافت حقوق اشکال ندارد. اضافه‌کارى‌ 318. نوشتن گزارش‌هاى غیرواقعىودریافت پولدربرابر ساعات اضافه‏‌اىکهکارىدرآنها انجام نشده جایز نیستوواجب است پول‌هاى اضافه‏‌اىکهکارمند مستحق دریافت آنها نبوده، بازگردانده شود، ولى اگر قانونى وجود داشته باشدکهبه مسئول اداره اجازه دهد تا ساعات اضافه کارى کارمندى راکهاضافه کارى انجام داده، دو برابر نماید جایز است این کارراانجام دهد ودراین صورت دریافت اجرت توسط کارمند طبق گزارشىکهمسئول ادارهازساعات اضافه کارى او نوشته، جایز است. استفاده شخصىازامکانات دولتىواموال عمومى 319. استفاده شخصىازامکانات دولتىواموال عمومى باید طبق قوانینومقرّرات مربوطه باشدوبرخلاف آن جایز نیست. مالکیت دولت‌ها 320. اموال دولت هرچند دولت غیراسلامى باشد، شرعاً ملک دولت محسوب مى‏‌شوند وباآن‌ها مانند ملکىکهمالک آن معلوم است رفتار مى‏‌شودوجواز تصرّفدرآن‌ها هم متوقف بر اذن فرد مسئولى استکهحق تصرّفدراین اموالرادارد. استفادهازآبوبرق بدون اجازهونصب کنتور 321. استفادهازآبوبرق سازمان آبوشرکت برق بدون اجازهونصب کنتور انشعابازطرف سازمان‌هاى مربوطه حکم غصبراداردکهحراموانجام اعمال عبادىباچنین آبى باطل است ودرصورتىکهخود شخص استفاده‌کننده، غاصب نبودهونیزازموضوع غصب اطلاع نداشته است، اعمال گذشته او محکوم به صحّت مى‌‌باشد، ولى ضامن هزینه آبوبرق مصرفى مى‌‌باشد. پمپ آب 322. استفادهازپمپ فشار آب به‌گونه‌اىکهآب بیشترىدرلوله‌هاى ساختمان بیاید بدون اجازهازسازمان مربوطه جایز نیست،ووضووغسلباآبىکهبه‌وسیله پمپ به دست مى‌آید، محل اشکال است. قوانین بانکى عملیات بانکى 323. عملیات بانکىکهمطابق قوانین مصوّب مجلس شوراى اسلامىومورد تأیید شوراى محترم نگهبان، انجام گیرد، بى‌اشکال است. سپرده‌گذارى براى گرفتن وام 324. دادن پول به صندوق به این عنوانکهآن پول براى مدتى نزد صندوق به‌صورت قرض بماند، به این شرطکهصندوق هم بعدازآن مدت، وامىدراختیار او قرار دهدویا وام دادن صندوق مشروط به این شرط باشدکهاو قبلاً مبلغى رادرصندوق گذاشته باشد، این شرطدرحکم ربا بودهوشرعاً حراموباطل است، ولى اصل قرض نسبت به هر دو طرف صحیح مى‌‏باشد. 325. اگر بانک براى تشویق مردم به سپرده‌گذارى وعده بدهدکههر کسى تا شش ماهازحسابش برداشت نکندازطرف بانک به او تسهیلات بانکى داده خواهد شد، دادن این وعدهواعطاى تسهیلات توسط بانک اشکال ندارد. وام‌هاى بانک مسکن 326. پول‌هایىکهبانک مسکن به‌منظور خرید یا ساخت خانه، مى‏دهد، عنوان قرض ندارد بلکه آنراطبق یکىازعقود صحیح شرعى مانند شرکت یا جعاله یا اجارهوامثال آن پرداخت مى‏‌کنندکهاگر شرایط شرعى آن عقودرارعایت نمایند، اشکالىدرصحّت‏ آن نیست. تغییردرمصرف تسهیلات بانکى 327. پول‌هایىکهبانک‌ها مى‌پردازند غالباً وام (قرض) نیست، بلکه تحت عنوان یکىازعقود اسلامىازقبیل جعاله، مشارکت، مضاربهوامثال آن مى‌باشد. بنابراین، گیرنده پول فقط طبق همان قراردادىکهمنعقد کرده حق تصرّف دارد وگرنه تصرّف غاصبانهوموجب ضمان است ودرصورت تحقق عملى برخلاف قرارداد باید به بانک مراجعه شود تا طبق مقررات اقدام شود. واگذارى تسهیلات بانکى 328. بانک اگر پولىراتحت یکىازعقود اسلامى به شخصى بپردازد، گیرنده حق واگذارى آنرابه دیگرى نداردوتمام تصرفات نفر سوم فضولى استوموقوف به اجازه بانکِ پرداخت کننده وجه است. مصرف وام قرض‌الحسنه 329. اگر بانک به شخصى پولىرابه‌عنوان قرض‌الحسنه بدهد به‌شرط اینکهدرمورد خاصى مصرف کند، این پول ملک قرض‌گیرنده مى‌‌شود ودرهر موردى مصرف کند، صحیح است، اگرچهازنظر حکم تکلیفى واجب است به شرط عمل کند. فروش وام بانکى 330. اگر بر اساس مقرّرات بانک، امتیاز دریافت وام یا تسهیلات بانکى قابل واگذارى به غیر باشد،دراین صورت واگذارى امتیاز،بامراعات مقرّرات مربوطه،دربرابر دریافت وجه، مانع ندارد. کارمزد 331. پرداخت دستمزد به بانکویا صندوق قرض‌الحسنه براى اخذ وام اگر به‌عنوان اجرت عمل قرض دادنازقبیل ثبتدردفتروثبت سندوسایر مخارج صندوق مانند آبوبرقوغیره باشدوبه سود وام بازگشت نکند، دادنوگرفتن آنوهمچنین دریافت وام اشکال ندارد. 332. کارمزد، به‌عنوان مخارج صندوق گرفته مى‌شود. لذا مسئولین محترم صندوق باید طورى محاسبه کنندکهکارمزد به‌مقدار هزینه‌هاى جارىِ صندوق مانند آبوبرقوحقوق کارمندانوامثال آن باشد. حال اگر این محاسبه صورت گرفتهواحیاناً مبلغى اضافه آمد، مصرف آن بستگى به نظر مسئولین صندوق دارد. جریمه دیرکرد 333. جریمه دیرکرد اشکال دارد. گرفتن سودازبانک‌هاى غیراسلامى 334. گرفتن سودازبانک‌هاى دولت‌هاى غیراسلامى ــ چه صاحب بانک اهل کتاب باشد یا مشرک ــ جایز است حتى اگر شرط دریافت سود کرده باشد. احکام ازدواجوطلاق اذن ولىّ نسبت به ازدواج دختر باکره 335. ازدواج دختر باکره بنابر احتیاط واجب بایدبااجازه پدر یا جدّ پدرى او باشد. اذن پدر سنى نسبت به باکره 336. اگرچه ازدواج دختر سنىباپسر شیعهوبالعکس مادامىکهخوف انحرافدرمذهب نباشد جایز است، ولى بنا بر احتیاط واجبدرهر صورت اذن پدردرازدواج دختر باکره شرط است. سقوط اذن پدر 337. اگر دختر نیاز به ازدواج داردوخواستگار هم، کفو شرعىوعرفى او مى‌باشد ودرحال حاضر، خواستگار دیگرىکهواجد شرایط باشد وجود ندارد، اذن پدر ساقط است. اذن ولى نسبت به دخترىکهبکارتش به غیر ازدواج زایل شده 338. کسىکهبکارتشازراه زنا یا وطى به شبههازبین رفته باشد لازم نیست همانند باکرهازپدر خوددرامر ازدواج اذن بگیرد، لکن احتیاطدراذن گرفتن ترک نشودواگر به‌علت دیگرى غیرازوطى بکارت او زائل شده باشد بنا بر احتیاط واجب اذن پدردرازدواج لازم است. میزان مهریه 339. میزان مهریه بستگى به توافق طرفین دارد ودرشرع مقدس اسلام سفارش به تقلیل آن شدهومهرالسنة مستحب است. مهریه 340.درصورتىکهمهریه زن به‌صورت پول باشد، شوهر نسبت به همان مقدارىکهعقد بر اساس آن خوانده شده است به همسرش بدهکار است، ولى اگر بر اثر طول زمان، قدرت خرید مبلغ مهریه به‌اندازه چشمگیرى کاهش یافته باشددرمقدار تفاوت، احتیاطدرمصالحه است. تدلیسدرازدواج 341. اگر وجود صفت کمال یا سلامتازعیوبونقائص،درضمن عقد، شرط یا دختر توصیف به آن شده باشدویا قبلازعقد، ذکر گردیدهوعقد مبنى بر آن واقع شده باشدوسپس خلاف آن ثابت شود، زوج حق فسخ عقدراداردواگر دخول شدهومُدَلِّس (فریب‌دهنده) زوجه بوده استحقاق مهررانداردواگر مُدَلِّس غیرزوجه بوده، مهرالمسمّى (مهریه‌اىکههنگام عقد مشخص شده)رااستحقاق داردوزوج بعدازپرداخت مهر به زوجه، مى‌تواند به مُدَلِّس رجوع وازاو أخذ نماید. روابط زنوشوهردردوران عقد 342. پسازخوانده شدن عقد نکاح، هرگونه استمتاع بین زنوشوهر جایز است مگر آنکهباتوافق طرفین یک نوع استمتاع خاص ممنوعوموکول به شب زفاف شده باشد کهدراین صورت مرد باید به شرط خود پایبند باشد. نفقه همسر 343. زوجهازباب نفقه بیشازمسکنولباسوغذاى متعارفومتناسبباشأن خودشوهزینه درمان‌هاى متعارف، حق مطالبه چیزىازشوهر ندارد. خروج زوجهازخانه بدون اجازه شوهر 345. تا وقتى دختردرخانه پدر زندگى مى‌‌کند خروج اوازخانه پدر منوط به اجازه شوهر نیست. ازدواجبامجهول المذهب 346. اگر کسى بخواهدبازنى ازدواج کندونمى‌‌داند چه دینى دارد چنانچه ظاهر حالوقرائن شهادت مى‌‌دهد کهازکسانى استکهازدواجبااو جایز است، سؤال کردن واجب نیست ودرغیر این صورت سؤال کردن واجب است. ولدالزنا 347. ولدالزنا حق حیاتوحق تربیتونفقه تا رسیدن به حدّ خودکفایى دارد ودرعین حال احکام خاص ولد حلال درباره او مترتب نیست. محرم‌شدن فرزندخوانده 348. انسان مى‌توانددرصورت وجود مصلحتبااذن حاکم شرع، دخترى راکهبه‌عنوان فرزندخوانده قبول کرده است به‌عقد موقت (مثلاً دوساعته) پدر خود درآورد، کهدراین صورت این دختر براى همیشه به او محرم خواهد شد. طلاق زن‌هاى بلاتکلیف 349. اگر زوج، غائب است یا بین زنوشوهر اختلاف وجود داردوشوهر، راضى به طلاق نیستوادامه این زندگى موجب عسروحرجومضیقه استوزن نمى‌‏تواند این شرایطراتحمّل نماید، مى‌تواند به محاکم قضایى مراجعه کند تا پسازبررسىواحراز موضوع، صیغه طلاقراجارى نمایند. میزان عدّه زنى کهدرزمان عدّه عقد موقت مجدداً صیغه شود 350. زنىکهصیغه موقت مردى شد مى‌‌توانددرایام عدّه دوباره صیغه او شود، ولىدرپایان مدت صیغه دوم ــ اگرچه دخولى صورت نگرفته باشد ــ باید به‌خاطر دخولدرزمان صیغه اول، مجدداً یک عدّه کامل نگه داردوآن مقدارازعدّهکهقبلازصیغه دوم سپرى شده است محاسبه نمى‌‌شود.   احکام نگاه، پوششومعاشرتبانامحرم نگاه به زن نامحرم 351. نگاه به زن نامحرم جایز نیست مگر به صورتودست‌ها تا مچدرصورتىکهزینتوآرایش نشده باشد، بدون قصد لذّتوریبه. نگاه زن به مرد نامحرم 352. نگاه به سروصورتوگردنودست‌ها تا جایىکهمعمولاً نمى‌پوشانند بدون قصد لذتوریبه اشکال ندارد. نگاه زن به بچه ممیّزوپوششدرمقابل او 353. اگر بچه ممیّز، به مرحله‌اى رسیدهکهنگاه کردن به او یا نگاه او به زن، موجب تهییج شهوت مى‌شود، نگاه زن به بدن او جایز نیستوباید خودرانزد او بپوشاند. نگاه به فیلموعکس نامحرم 354. نگاه به فیلموعکس نامحرم به‌قصد لذّتوریبه حرام استوبدون قصد لذّت اگر ایشانرانشناسدومستلزم مفسده‏اى نباشد اشکال ندارد. مقدار مجاز نگاه کردندرازدواج 355. کسىکهمى‌خواهدبازنى ازدواج نماید براى اطلاعوآگاهىازاو مى‌تواند به صورت، دست، موومحاسن او بدون قصد لذّت نگاه ‏کند ــ اگرچه قهراً لذّت حاصل شود ــ مشروط بر اینکه اولاً اطلاعوآگاهى قبلى نداشته باشدوثانیاً علم نداشته باشدکهبه او جواب ردّ ‏مى‌دهند. دیدن تصویر برهنه 356. نگاه‌‏ کردن به فیلم‏‌هاوتصاویر، حکم نگاه‏‌ کردن به اجنبىراندارد ودرصورتى کهازروى شهوتوریبه نباشدومفسده‏اى هم بر آن مترتب نشود، شرعاً اشکال ندارد، ولىباتوجه به اینکه دیدن تصویر برهنه‏‌اىکهشهوت برانگیز است، غالباًازروى شهوت بودهوبه همین دلیل مقدمه ارتکاب گناه مى‏‌باشد، حرام است. مشاهده کشتى مردان توسط زنان 357. مشاهده کشتى مردان توسط زنان اگر به‌صورت حضورىدرمیدان کشتى باشدویا آنرابه‌طور زندهومستقیمازتلویزیون ببینند (بنا بر احتیاط واجب)ویا به‌قصد لذتوریبه بودهویادرآن خوف ارتکاب گناهوفساد وجود داشته باشد، جایز نیست ودرغیر این صورت اشکال ندارد. نگاه به فیلموتصویر اعضاى بدن 358. نگاه‌کردن به فیلم‏وتصویر اعضاى بدن انسان فى‏‌نفسه اشکال ندارد به‌شرط اینکه به‌قصد لذت نبودهوخوف ارتکاب حرام هم وجود نداشته باشد. ولى نگاه به فیلم یا عکس عورت دیگران خالىازاشکال نیست. تخیّل شهوت‌انگیز 359. تخیّل همسر به‌قصد تحریک شهوت اگر حرامى مانند انزال بر آن مترتّب نشود، مانعى ندارد ولى احتیاطدرترک تخیّل زن اجنبى به‌قصد مذکور مى‌‌باشد. خلوتبانامحرم 360. اگر مردوزن نامحرمدرمحل خلوتى باشندکهکسىدرآنجا نباشدودیگرى هم نمى‌تواند وارد شود، چنانچه بترسندکهبه حرام بیفتند بایدازآنجا بیرون بروند. تحصیلدردانشگاه مختلط 361. وارد شدن به مراکز آموزشى مختلط براى تعلیموتعلّم اشکال ندارد، ولى بر زنانودختران حفظ حجاب واجب استوبر مردان هم واجب استازنگاه حرام خوددارى نمودهوهمچنینازاختلاطىکهموجب خوف فتنهوفساد است، اجتناب شود. آموختن رانندگى زنانباراهنمایى مردان 362. آموختن رانندگىباکمکوراهنمایى مرد اجنبىدرصورتى کهبامواظبت بر حجابوعفافواطمینان به عدم وقوعدرمفاسد همراه باشد، اشکال ندارد، ولى درعین حال شایسته استکهیکىازمحارم وى همراه او باشد، بلکه اولى این استکهآموزش رانندگى به‌کمک مربّى زن یا یکىازمحارم صورت بگیرد. حجاب زن 363. زنان باید تمام سروبدن خودرابه‌جز صورتودست‌ها تا مچکهزینتوآرایش نشده باشدبالباسىکهتوجه نامحرمراجلب نکند، بپوشانند. 364. پوشیدن چیزى کهازجهت رنگ یا شکلویا نحوه پوشیدن باعث جلب توجه اجنبى شودوموجب فسادوارتکاب حرام گردد، جایز نیست. حجابباکلاه‌گیس 365. استفادهازکلاه‌گیس براى حجاب مجزى نیست. زینت بانوان 366. استفاده زناناززیورآلاتوزینتوآرایش نمودن خود، اشکال ندارد، لکن بایدازنامحرم پوشانده شود. پوشاندن زینتوآرایش بانوان 367. زینتوزیور زنان مثل حلقه نامزدى یا آرایش معمولى ابروها،درصورتىکهعرفاً زینت محسوب شود بایدازنگاه نامحرم پوشانیده شود. پوشش مردان 368. بر مردان پوشاندن سروگردنوصورتودست‌ها تا جایىکهمعمولاً نمى‌پوشانند لازم نیست. 369. بر مرد پوشاندن بیشازعورتین واجب نیست لیکن اگر بداندکهزنان نامحرم به بدن او نگاه مى‌کنند، احتیاط واجبدرپوشاندن ماسواى مقدار متعارفکهپوشاندن آن بین مردان لازم نیست، مى‌باشد. پوشیدن لباس آستین کوتاه 370. پوشیدن لباس آستین‌کوتاه براى مرد اگر مستلزم مفسده باشد، جایز نیست. استفاده زنومردازلباس یکدیگر 371. استفاده زنومردازلباس، کفشودمپایى یکدیگر اگر مختص جنس خاص باشد، بنا بر احتیاط واجب جایز نیست، ولى استفاده‌هاى محدود به‌نحوىکهآنرازىّ خود قرار ندهند، اشکال ندارد. احکام پزشکى استفادهازعورت مصنوعىدرآموزش پزشکى‌ 372. آلتوعورت مصنوعى حکم عورت واقعىرانداردونگاه‌ کردنولمس آنها اشکال ندارد مگر آنکه به‌قصد ریبه بودهویا موجب تحریک شهوت گردد. لمسونگاه حرامدرحین آموزش پزشکى 373. تحصیلوفراگیرى علم پزشکىازطریق معایناتىکهفى‌نفسه حرام هستنددرمواردىکهیاد گرفتن این علموشناخت راههاى درمان بیماری‌ها متوقف بر آن باشد، اشکال ندارد مشروط به اینکه دانشجو اطمینان داشته باشدکهتوانائى نجات جان انسان‌هادرآینده متوقف بر اطلاعاتى است کهازاین طریق به دست مى‌آیدوهمچنین مطمئن باشد کهدرآیندهدرمعرض مراجعه بیماران بودهومسؤلیت جان آنانرابر عهده خواهد داشت. 374. مجّرد اینکهمعاینه پزشکى نامحرم،ازبرنامه‏‌هاى آموزشىویاازتکالیف استاد به دانشجو است، مجوّز شرعى براى ارتکاب امر خلاف شرع نمى‌‏شود، بلکه ملاک جواز، فقط نیاز آموزشى براى نجات جان انسانویا اقتضاء ضرورت مى‏‌باشد. رجوع به پزشک غیرهمجنس 375. اگر معالجه مستلزم لمسونگاه حرام باشدباامکان رجوع به پزشک همجنس، رجوع به غیرهمجنس جایز نیست. جراحى زیبایى 376. جراحى زیبایى فى‏‌نفسه اشکال ندارد. پوشاندن بینى بعدازجراحى زیبایى 377. کسىکهعمل زیبایى روى بینى انجام داده پوشاندن آن واجب نیست. تاتو کردن ابرو 378. تاتو کردن ابرو براى زنان مانع ندارد، ولى اگردرنظر عرف زینت محسوب مى‌شود بایدازنامحرم بپوشانند. جلوگیرىازبچه‌دار شدن 379. جلوگیرىازبچه‌دار شدن فى‌نفسه منعى ندارد ودرزنان بایدبااجازه شوهر باشد، لکنازلمسونگاه حرام باید اجتناب شود. جلوگیرى دائمىازباردار شدن 380. جلوگیرى دائمىازباردارى براى زنى کهازخطر باردارى خوف دارد جایز است بلکه اگر حاملگى براى حیات مادر خطر داشته باشد، باردار شدن به‌طور اختیارى جایز نیست.ونیز اگر جلوگیرى دائمىبایک غرض عقلایى ــ مثل اینکه زنى استکهزمینه مساعدى براى به دنیا آوردن فرزند معیوب دارد ــ صورت بگیردوضرر قابل توجهى هم نداشته باشد وبااجازه شوهر باشد، اشکال ندارد. بستن لوله‌هاى منى مرد 381. اگر بستن لوله‌هاى منى مردبایک غرض عقلایى صورت بگیردوضرر قابل ملاحظه‏‌اى هم نداشته باشد، فى‏‌نفسه اشکال ندارد. سقط جنین 382. سقط جنین شرعاً حرام است مگر آنکه استمرار حاملگى براى حیات مادر خطرناک باشد کهدراین صورت سقط جنین قبلازولوج روح، اشکال ندارد، ولى بعدازدمیدن روح جایز نیست حتّى اگر ادامه حاملگى براى حیات مادر خطرناک باشد، البته اگر استمرار باردارى، حیات مادروجنین هر دوراتهدید کندونجات زندگى طفل به هیچ وجه ممکن نباشد ولى نجات زندگى مادر به‌تنهایىباسقط جنین امکان داشته باشد، سقط جنین جایز است. سقط جنینىکهبیمارى‌‌هاى خطرناک دارد 383. اگر تشخیص بیمارى‌هاى خطرناکدرجنین قطعى استوداشتنونگه‌داشتن چنین فرزندى موجب حرج مى‏باشد،دراین صورت جایز است قبلازدمیده شدن روح، جنینرااسقاط کنند ولى بنا بر احتیاط، دیه آن باید پرداخت شود. تشریح جسد میت 384. اگر نجات نفس محترمى یا کشف مطالب جدید علم پزشکىکهموردنیاز جامعه استویا دستیابى به اطلاعاتى راجع به بیمارى‌‌هایى‌کهزندگى مردمراتهدید مى‏کند، منوط به تشریح جسد میّت باشد، این عمل اشکال ندارد، ولى واجب است تا حد امکانازجسد میّت مسلمان استفاده نشود،واجزائى هم کهازجسد فرد مسلمان جدا مى‌‌شونددرصورتىکهدفن آنهاباجسد، حرج یا محذورى نداشته باشد واجب استباخود جسد دفن شوددرغیر این صورت دفن آنها به‌طور جداگانه یا همراهبامیّت دیگر جایز است. تلقیح مصنوعى 385. تلقیح آزمایشگاهى اسپرموتخمک زنوشوهر فى‌نفسه اشکالى ندارد،وکودک نیز ملحق به آنها مى‌‌باشد، ولى واجب استازمقدمات حرام مانند لمسونظر اجتناب شود. 386. تلقیح زنازطریق نطفه مرد اجنبى فى‏‌نفسه اشکال ندارد ولى بایدازمقدمات حرامازقبیل نگاهولمس حراموغیر آنها اجتناب شودوبه‌هرحالدرصورتى کهبااین روش کودکى به دنیا بیاید، ملحق به شوهر آن زن نمى‌‏شود بلکه ملحق به صاحب نطفهوبه زنى استکهصاحب رحموتخمک است. 387. اگر اسپرم غیرشوهرباتخمک غیرزوجهدررحم زوجه قرار گیرد جنین پدیدآمده به صاحب اسپرموتخمک تعلق داردوفرزند نسبى این زنوشوهر نیست وازآنان ارث نمى‌‌برد وازنظر محرمونامحرمى باید احتیاط کنند، ولى اگر پسازوضع حملازصاحب رحم شیر بخورد ــباشرایط رضاع ــ‏ به او محرم مى‌‌شود. 388. اگر مردى‌، همسرش قدرت تخمک‌گذارى ندارد، جایز است اسپرم خود راباتخمک زن اجنبىدرخارجازرحم تلقیح مصنوعى کندوسپس نطفه لقاح‌یافتهرابه رحم همسر خود منتقل کند به‌شرط اینکهازمقدمات حرام اجتناب شود،وکودکى کهازاین راه متولد مى‌‌شود ملحق به صاحب اسپرموتخمک مى‌‌باشدوالحاق آن به صاحب رحم مشکل مى‌‌باشد لذا باید نسبت به احکام شرعى مربوط به نسب، احتیاط رعایت شود. پیوند اعضاى حیوان به بدن انسان 389. پیوند اعضاى حیوان به بدن انسان مانع ندارد ولى نماز خواندنباآن اشکال دارد مگر اینکهازقبیل چیزهایى باشدکهداراى حیات است کهباپیوند آن به بدن انسان حیات پیدا کندوجزو بدن انسان گرددویاازحیوان حلال‌گوشت مذکى استفاده شده باشد. فروش خون 390. فروش خون اگر به‌قصد عقلایى مشروع باشد، اشکال ندارد. فروش اعضاى بدن 391. اگر برداشتن اعضاى بدن موجب ضرر معتنابه نباشد، فروش آنها اشکال ندارد به‌خصوص اگر نجات نفس محترمى متوقف بر آن باشد. تداوىبامحرّمات 392. اگر به‌گفته طبیب حاذقِ ثقه، معالجه متوقّف بر استفادهازمحرمات باشد، اشکال ندارد. تداوىباخمر 393. معالجهباشرابوسایر مُسکراتدرصورتىکهیقین داشته باشد بیمارى قابل علاج بودهوعلاج هم منحصردراستعمال آن استوعدم استعمال منجر به مرگ یا چیزى نزدیک آن مى‌شود، به مقدار رفع ضرورت جایز است. استمنا براى آزمایشومعالجه 394. عمل استمنادرمقام معالجه،درصورتىکهدرمان، متوقف بر آن باشدواستمنا به‌وسیله همسر ممکن نباشد، اشکال ندارد، ولى براى تشخیص قدرت بر بچه‌دار شدن استمنا جایز نیست مگر ضرورتى ایجاب کند. احکام ذبحوصید ذبیحه اهل تسنن 395. ذبیحه سنى اگرچه بعضىازفقهاى آنان رو به قبله بودنراشرط نمى‌‌دانند حلال استواخلال به استقبال ذبیحهازروى جهل، مضرّ به حلیّت نیست. ذبح حیواناتبادستگاه‌هاى جدید 396.درذبح حیوانات علاوه بر لزوم مراعات شرایط ذبح اسلامى‌، شرط است ذبح به ذابح مستند باشد به این‌گونهکهاو حیوانراآماده کند براى سر بریدنوکارد ماشینىرابه گلوى حیوان بکشد، اما اگر به این‌گونه باشدکهحیوانرابه‌تدریجازمقابل کارد ماشینى مى‌‌گذراند، کفایت نمى‌‌کند. تکرار «بسم الله» هنگام ذبح مرغبادستگاه‌ 397. براى آن دستهازمرغ‌هاکهبعدازگفتن «بسم الله» توسط دستگاه،باهم ذبح مى‌شوند گفتن یک «بسم الله» کفایت مى‌کندوبراى دسته بعدىکهفرصت گفتن «بسم الله» مى‌باشد باید «بسم الله» تکرار شود. تخلیه آب استخر به‌نیّت صید ماهى‌ 398. اگر به‌نیّت صید، دریچه استخر پرورش ماهىراباز کنند تا آب آن کاملاً تخلیه شود ودرهمان حال ماهى‌‌ها جان بدهند، صید محسوب نشدهوماهى‌‌ها تذکیه نشده‌اند. ماهى مردهدرشکم ماهى صیدشده 399. اگرازشکم ماهى صیدشده ماهى‌‌هاى مرده خارج ‌شودوندانیمکهآیا موقع صیددرشکم ماهى زنده بوده‌اند یا اینکه قبلاً مرده‌اند بایدازخوردن آنها اجتناب کرد. خوردن ماهى زنده 400. اگر ماهىازنوع حلال آن باشد، خوردن زنده آن اشکال ندارد. تشخیص فلس‌دار بودن ماهىوشکدرفلس 401. تشخیص فلس‌دار بودن ماهىباخود مکلّف است.واطمینان حاصلازگفته کارشناس نیز کفایت مى‌کند ودرمورد شکدرفلس‌دار بودن، خوردن آن مانع ندارد. اعضاء حلالوحرام ماهى‌ 402.ازماهى آنچهکهبنا بر احتیاط حرام است خونوکثافات آن استوبقیه اعضاى آن حلال است. احکام خوردنى‌هاوآشامیدنى‌ها قرص‌هاى مخمّر آبجو 403. مصرف قرص مخمر آبجو اگر مسکر نباشد، مانع ندارد. حقّ‌المارّه 404. اگر فردىدرمسیر خود به درخت میوه‌اىدرجادّه برخورد کندویا شاخه‌هاى درختازباغى بیرون آمده باشد، مى‌تواندازمیوه‌هاى مذکور استفاده کند مشروط به اینکه: اولاً به‌قصد استفادهازمیوه به آن مسیر نرفته باشدوثانیاً به درخت آسیب نرساندهوشاخه‌هاى آنرانشکندوثالثاً همان‌جا میوهراخورده وباخود همراه نبرد. ژلاتینازکشور غیرمسلمان 405. خوردن غذاوخوراکىکهحاوى ماده ژلاتین است جایز است به‌شرطىکهاحراز شود این مادهازاستخوان گاوویا حیوان حلال‌گوشت دیگرى گرفته شده است. ژلاتین مشکوک 406. تبدیل مواد حیوانى حلال‌گوشت یا حرام‌گوشت به ژلاتین، استحاله نیست، ولى اگر ژلاتین داراى قسم حلالوحرام باشدوانسان نداندازکدام قسم است، محکوم به حلیت است. احکام وقفوحبس وقف معاطاتى‌ 407. انشاء لفظىدروقف، شرط نیست زیرا تحقق آن به معاطات هم ممکن استوهمچنیندرانشاء وقف به لفظ، عربى بودن صیغه آن شرط نیست. موقوفه غیر مسلمان 408.درمواردىکهوقفازمسلمان صحیح استازغیرمسلمان ــ اعمازکتابىوغیرکتابى ــ هم صحیح است، لذا عمل به شرایط واقف بر متولّى موقوفه واجب است. حبس غیردائم 409. اگر شخصى زمین خودراطبق موازین شرعى براى مدّت معیّنى حبس کرده باشد، حبس محکوم به صحّت‏ استوآثار شرعى آن بر زمین مترتّب مى‌‏شودوملک بعدازانقضاء مدّت حبس به حبس ‏کننده برمى‌‏گرددومانند سایر املاک اوست. کیفیت وقف مسجد 410. مجرّد ساختن ساختمان به‌نیّت مسجد، بدون انشاء صیغه وقفوبدون تحویل آن به نمازگزاران براى خواندن نماز، براى تحقّق وقفوتمامیّت آن کافى نیست، بلکهدرملک مالک باقى مى‌‏ماندواو حق دارد هر تصرّفىکهمى‏‌خواهددرآن بکند. کیفیت وقف لوازم حسینیه 411. مجرّد جمع‌آورى مال براى خرید لوازم براى حسینیه، وقف محسوب نمى‌‏شود، ولى بعدازخریدن لوازم حسینیهباآن اموالوقراردادن آن‌هادرحسینیه براى استفاده، وقف معاطاتى محقق مى‌‏شودونیازى به اجراى صیغه وقف ندارد. استفادهازامکانات مسجددرمجالس 412. جواز استفادهازامکانات مسجددرمجالس فاتحهوامثال آن منوط به کیفیت وقفونذر آن امکانات براى مسجد است. استفاده شخصىازآبوبرق مسجد 413. استفادهازبرق مسجد براى کارهاى شخصى جایز نیست اگرچه مصرف کنندگان، پول مصرف برقوحتى بیشترازآنرابه مسئولین مسجد بپردازندونیز براى مسئولین مسجد هم جایز نیست اجازه‏ چنین استفاده‌هایىرابدهند. فروش اموال وقفى مسجد 414. اگر استفادهازاموال وقفى مسجدىدرهمان مسجد به هیچ وجه امکان ندارد،درمسجد دیگر بهره‌بردارى کنندواگر آن هم امکان ندارد،درمصالح عامّهازآن استفاده نمایندواگر بهره‌بردارىازآن ممکن نیست مگر به فروش آن، مى‌توانند بفروشندوپول آنرابه همان نحووترتیبکهگفته شد مصرف کنند. مصرف پول مسجد 415. موارد آن مختلف است، اگر منظورازپول مسجد کمک‌هاى مردمى است باید این پولدرهمان راهىکهبراى آن پرداخت شده مصرف شودوصرف آندرموارد دیگر بستگى به رضایت اهدا کنندگان داردکهاگر احراز شود آنان راضى به این مخارج هستند اشکال ندارد.واگر منظورازدرآمد مسجد، درآمد موقوفات است بایددرهمان امورى کهدروقف‌نامه آمده مصرف گردد. تغییر وقف 416. وقف، قابل خریدوفروشوتغییروتبدیل نیست جزدرموارد خاص وازموقوفه بایددرهمان جهت وقف استفاده شود. اجرت متولى وقف 417. متولّى وقف اعمازاین‌کهازطرف واقف نصب شده باشدویاازطرف حاکم،درصورتىکهاجرت خاصىازطرف واقف براى اودربرابر اداره امور وقف معیّن نشده باشد، مى‌‏تواند اجرت‌المثل راازدرآمدهاى وقف براى خودش بردارد. استمرار ولایت متولى وقف 418. اگر شخصىازطرف مرجعى به‌عنوان متولى بر وقفى گمارده شد پسازفوت آن مرجع بر تولیت خود باقى است، ولى اگر تنها به‌عنوان وکیلِ مرجع یا وکیلِ وکیل مرجع، مسئول اداره شئونات وقف بوده، پسازفوت مرجعویا عزل وکیل اول، وکالت او باطل مى‌‌شود. احکام نذر، عهدوقسم نذر روزهدرسفر 419. بنا بر احتیاط واجب انسان نمى‌‌توانددرحال سفر نذر روزه کند، ولى مى‌‌تواند قبلازمسافرت نذر کند کهدرسفر روزه بگیرد. انحلال نذر 420. اگر نذر کنددرصورت سیگار کشیدن براى هر نخ سیگار چهار رکعت نماز بخواند نذرش منحل مى‌‌شود به نذورات عدیده به عدد دفعات سیگار کشیدن وبامخالفت اول نذر منحل نمى‌شود بلکه به قوت خود براى دفعات بعدى باقى است. وصیتواحکام بعدازمرگ غسل جبیره میّت 421. درباره میت غسل جبیره نیستواگر نشود اوراغسل معمولى داد باید به‌جاى غسل، تیمم داده شود. تصرفدراموال میّت نسبت به سهم صغیر 422. جواز تصرفدراموال میت نسبت به سهم ورثه صغیر، متوقف بر اذن قیّم شرعى آنها مى‌‌باشد. تجهیز میّتدرخانه‌اشباوجود وارث صغیر 423. تصرّفات مورد نیازازقبیل غسلوکفنودفن به‌مقدار متعارفدرخانه میتىکهوارث صغیر دارد، مانع نداردونیاز به اذن ولى صغیر نیست. وصیت کردن 424. اگر ودیعه‏‌هاوامانت‏هاى دیگران نزد شخصى باشدونیز اگر حق‌‏الناس یا حق‏‌اللّه تعالى بر عهده او باشد ودردوران حیات توانایى اداى آنرانداشته باشد، بر وى واجب استدرمورد آن‌ها وصیت کند. ودرغیر این صورت وصیت کردن واجب نیست. خرید قبر 425. اگر مکان قبر، ملک شرعى دیگرى باشد خریدن آن اشکال ندارد ولى اگر جزیىاززمینى باشدکهوقف براى دفن اموات مؤمنین است، خریدونگهدارى آن براى خود انسان، صحیح نیست. ساخت مسجددرقبرستان متروکه 426. ساختن مسجددرقبرستان متروکه‌اىکهزمین آن وقفى نباشدوملک خصوصى کسى نبودهوهمچنینازمکان‌هاى عمومىومورد نیازواستفاده اهالىدرمناسبت‌ها نیز نباشدوساخت مسجد همدرآن موجب هتک یا نبش قبرهاى مسلمانان نشود، اشکال ندارد. تغییر قبرستان 427. تغییروتبدیل قبرستان مسلمینکهبراى دفن اموات مسلمین وقف شدهدرصورتىکهقابل استفادهدرجهت وقف باشد، جایز نیست. دفن استخوان میت 428. استخوان میّت مسلمانکهبه‌جهت کندن نهروامثال آناززمین خارج شده، واجب است مجدداً دفن شود. مسائل فرهنگىواجتماعى تعریف غیبت 429. غیبت آن استکهپشت سر مسلمان عیب مستور او (امرىکهمستور عرفى است) گفته شود، مشروط به اینکه به‌قصد تنقیص باشد، یادرنزد عرف تنقیص به‌حساب آید. اذن غیبت شونده به غیبتازاو 430. اذن غیبت‌شوندهدرغیبت کردن او اعتبارى ندارد ودراین صورت نیز غیبت او جایز نیست. ذکر ظلم بعضىازمسئولین 431. گزارش دادن ظلم مسئولین به مراکزومراجع مسئول براى پیگیرىوتعقیب، بعدازتحقیقواطمینان نسبت به آن اشکال نداردوحتّى اگرازمقدمات نهىازمنکر محسوب شود واجب مى‌‏گردد، ولى بیان آندربرابر مردم وجهى ندارد، بلکه اگر موجب فتنهوفسادوتضعیف دولت اسلامى‏ شود حرام است. قطع رحم 432. قطع رحم، حرام است ولى صله‌ى رحم منحصردردیدوبازدید نیست بلکهازطرق دیگر مانند تلفن، نامهوامثال آن نیز محقّق مى‌شود. قطع رحمباخویشاوند معصیت‌کار 433. قطع رحمباخویشاوند معصیت‌کار جایز نیست مگر اینکه احتمال داده شودکهترک معاشرتبااو موقتاً موجب خوددارى اوازگناه مى‌‌شود کهدراین صورت به‌عنوان نهىازمنکر، قطع رحم واجب مى‌‌گردد. کمک به متکدّیان 434. اگر کمک به متکدیان، ترویج دروغ، بیکارىوتکدّى‌‌‌‌گرىوتخلفازقانون باشد بایدازآن اجتناب شود. انسان مى‌تواند به مؤسسات مورد اطمینانى کهدراین زمینه فعال هستند کمک کند. سیگار کشیدن 435. حکم قلیان یا سیگار کشیدن تابع میزان ضرر آن است. اگر داراى ضرر قابل ملاحظه‌اى باشد یا موجب اذیّتوآزار دیگران گردد یا خلاف قانون باشد، جایز نیست. امرونهى زبانى 436.باوجود شرایطوحفظ مراتب، وظیفه همگانى امر به معروفونهى منکرِ زبانى مى‌باشد.ومراتب بالاترازآن موکول است به مسئولین مربوطه. امرونهىبااحتمال ضرر 437. هرجا خوف آن باشد کهدراثر امر به معروف یا نهىازمنکر ضرر قابل ملاحظه‌اى متوجه انسان شود، انجام آن واجب نیست. جواب سلام 438. جواب سلام اشخاص بالغوکودکانِ ممیّز واجب است. عیدالزهراء 439. هرگونه گفتار یا کردارورفتارى کهدرزمان حاضر سوژهوبهانه به دست دشمن بدهدویا موجب اختلافوتفرقه بین مسلمین شود شرعاً حرام مؤکد است. کف زدندرمجالس مذهبى 440. به‌طور کلى کف‏زدن فى‌‏نفسه به‌نحو متعارفدرجشن‌هاى اعیاد یا براى تشویقوتأییدومانند آن اشکال ندارد، ولى بهتر است فضاى مجالس دینى به‌خصوص مراسمى کهدرمساجدوحسینیه‌‏هاونمازخانه‏‌ها برگزار مى‌‏شود، به ذکر صلواتوتکبیر معطّر گردد تا انسان به ثواب آنها برسد. عید نوروز 441. هرچند نصّ معتبرى مبنى بر اینکه عید نوروزازاعیاد دینى یا ایام مبارک شرعى‏ باشد، وارد نشده است، ولى جشن گرفتنودیدوبازدیددرآن روز، اشکال ندارد، بلکهازاین جهتکهصله رحم مى‌‌باشد مستحسن است. عزادارى 442. عزادارى به‌شیوه مرسوموسنتى اشکال ندارد بلکه مُستحسن است، لکنازهرگونه کارىکهموجب وَهْن مذهب باشد پرهیز شود. تعزیهوشبیه‌خوانى 443.  تعزیهوشبیه‌خوانى اگر مشتمل بر دروغووَهْن مذهب نباشد، اشکال ندارد لکن بهتر است به‌جاى آن مجالس وعظوخطابه برپا شود. پوشیدن لباس مشکىدرعزاى اهل‌بیت (علیهم السلام) 444. کراهت آن ثابت نیست، بلکه اگر براى تعظیم شعائر باشد داراى اجروثواب نیز خواهد بود. ابزار موسیقىدرعزا 445. استفادهازآلات موسیقى، مناسبباعزادارى سالار شهیدان (علیه السلام) نیستوشایسته است مراسم عزادارى، به همان صورت متعارفى کهازقدیم متداول بوده، برگزار شود. البته استفادهازطبلوسنج به‌نحو متعارف، اشکال ندارد. استفادهازعلمدرعزادارى‌ 446. استفادهازعلمدرعزادارى سیدالشهداء (علیه السلام) فى‌نفسه اشکال ندارد ولى نباید این امور جزء دین شمرده شوند. قمه‌زنى 447. الف) قمه‌زنى مطلقاً جایز نیست. ب) قمه‌زنى علاوه بر اینکهازنظر عرفىازمظاهر حزنواندوه محسوب نمى‌شودوسابقه‌اىدرعصر ائمه (علیهم السلام)وزمان‌هاى بعدازآن نداردوتأییدى هم به‌شکل خاص یا عامازمعصومین (علیهم السلام)درمورد آن نرسیده است،درزمان حاضر موجب وَهْنوبدنام شدن مذهب مى‌شود، بنابرایندرهیچ حالتى جایز نیست. نقل مطالب بى‌‌مأخذدرعزادارى‌ 448. نقل مطالبووقایعدرعزادارى‌‌ها بدون اینکه مستند به روایتى باشدویادرتاریخ ثابت شده باشد، وجه شرعى ندارد مگر آنکه نقل آن به‌عنوان بیان حال به‌حسب برداشت متکلّم بودهوعلم به خلاف بودن آن، نداشته باشد. غلوّدرمداحى 449. گفتن جملات غلوآمیز جایز نیستوبایدازترویج مداحانىکهاهل غلو هستندونیز جلسات آنها پرهیز شود. استفادهازروزنامه‌هاى حاوى اسماء متبرکه 450. استفادهازروزنامه‌هایىکهداراى آیات قرآنىوکلمات مقدسه استدرامورى مثل سفره قرار دادنونشستن بر آنهاویا انداختندرسطل زبالهدرصورتى کهازنظر عرف، بى‌‌احترامى شمرده شود، جایز نیست. راه‌هاى محو اسماء متبرکه 451. دفن اسماء مبارکوآیات قرآنى یا تبدیل آنها به خمیر به‌وسیله آب، هنگام نیاز اشکال ندارد، ولى جواز سوزاندن آنها مشکل استواگر بى‌احترامى محسوب شود، جایز نیست،ونیز تقطیع آنها اگر بى‌‌احترامى محسوب شود، جایز نیست ودرغیر این صورت نیز اگر تقطیع، موجب محو نوشته جلالهوآیات قرآنى نشود، کافى نیست. تمثال معصومین (علیهم السلام) 452. انتساب این عکسها به حضرات معصومین (علیهم السلام) ثابت نیست، اگرچه هتک حرمت هم جایز نیست. تراشیدن ریش 453. تراشیدن ریشوماشین‌کردنىکهمانند تراشیدن باشد، بنا بر احتیاط واجب جایز نیست. ریش پروفسورى 454. تراشیدن مقدارىازریش حکم تراشیدن تمام آنراداردوبنا بر احتیاط حرام است. اجرت تراشیدن ریش‌ 455. بنا بر احتیاط، گرفتن اجرتدربرابر تراشیدن ریش، حرام است. تعریف موسیقىوغناء حرام 456. هر نوع خوانندگىونوازندگىکهانسان راازخداوند متعالومعنویاتوفضائل اخلاقى دور نمودهوبه‌سمت بى‌بندوبارى، بیهودگىوگناهوشهوت‌رانى سوق دهد لهوى مضلّ عن سبیل الله بودهوحرام مى‌باشد. ملاک حرمت موسیقى‌ 457. هر موسیقىکهبه‌حسب طبیعت خودازنوع موسیقى لهوى مضلّ عن سبیل الله باشد، حرام است اعمازاینکه مهیّج باشد یا نباشدوموجب ایجاد حزنواندوهوحالات دیگردرشنونده بشود یا نشود، ودرصورتىکهموسیقى مناسببامجالس لهووگناه نباشدومفسده‏اى هم بر آن مترتّب نگردد، دلیلى بر حرمت آن وجود ندارد. غنادرشب زفاف 458.درغناوموسیقى حرام (که عبارت استازآواز لهوى مضلّ عن سبیل الله) فرقى بین عروسىوغیر آن نیست. مارش نظامىوسرود ملى 459. موسیقى ارتشى (مارش نظامی) وموسیقى سرود میهنىوامثال آنازمناسبات میهنىواجرت گرفتن براى آن اشکال ندارد. گوش دادن به موسیقى بدون اختیار 460. اگردرجائى موسیقى حرام پخش شود،درصورتىکهترک آن محل یا آن مجلس ممکن نباشدویا موجب مشقّت باشد انسان باید به آن اعتناوتوجه نکند، اگرچه بى‌اختیار به گوش او برسد. دف 461. حکم دف، بستگى به چگونگى استفادهازآن دارد،کهاگر به‌نحو لهوى مناسب مجالس عیشونوشوگناه زده شود، دف زدن حرام است. ودرمجالس ومناسبت‌هاى مذهبىدرهر صورت باید قداستومقام اهل‌بیت (علیهم السلام) مراعات شود. آلات موسیقى 462. استفادهازآلات موسیقى فى‏نفسه براى اجراى سرودهاى انقلابىوبرنامه‏‌هاى دینىوفعالیت‏هاى فرهنگىوتربیتى مفید، اشکال نداردونیز خریدوفروش آلات نوازندگىویاد دادنوفراگیرى موسیقى براى استفادهدرامور مذکور اشکال ندارد. 463. خریدوفروش آلات مشترک براى نواختن موسیقى غیرلهوى اشکال ندارد. ترویج موسیقى 464. به‌طور کلّى، ترویج موسیقىوتدریس آنوتشکیل کلاس‌هاى موسیقى، هرچند موسیقى حلال باشد،بااهداف عالیه نظام مقدس جمهورى اسلامى سازگار نیستوبهتر است جوانان عزیز وقتباارزش خودراصَرف یادگیرى علوموفنون لازمومفید نمودهواوقات فراغت خود راباورزشوتفریحات سالم، پر نمایند. موسیقى براى معالجه 465. اگر طبق نظر پزشک متخصصوامین، معالجه بیمارى متوقف بر استفادهازموسیقى است، به مقدارىکهمعالجه بیمار اقتضا مى‏کند اشکال ندارد. شنیدن غناوصداى زن 466.درحرمت شنیدن غنا فرقى بین غناى مردوغناى زن نیست ولى شنیدن صداى زن اگر غنا نباشد، حرمت شرعى ندارد مگر آنکهبه‌قصد ریبهویا موجب ترتّب مفسده باشد ولى شنیدن خوانندگى زنکهغالباً مشتمل بر مفسده است جایز نیست. گوش دادن به غناى همسر 467. گوش‌دادن به غناى حرام، مطلقاً حرام است حتى اگر غناى همسر باشد. مداحى بانوان 468. مداحى زن،درجایىکهمى‌داند نامحرم صداى اورامى‌شنود اگر موجب جلب توجهوتهییج نامحرمویا مفسده دیگرى‌ گردد، جایز نیست. تبدیل صداى مرد به صداى زن 469. اگر مردى صداى خودراتبدیل به صداى زن کندویا صداى مردىراتوسط دستگاهى شبیه صداى زن کنند خالىازاشکال نیست. رقص 470. رقص مرد بنا بر احتیاط واجب حرام استورقص زن براى زنان اگر عنوان لهو بر آن صدق کند مثل این‌که جلسه زنانه تبدیل به مجلس رقص شود، احتیاط واجبدرترک آن است؛درغیر این‌صورت هم اگر به‌گونه‏اى باشدکهباعث تحریک شهوت شدهویا مفسده‏‌اى بر آن مترتب شودویا همراهبافعل حرام (مانند موسیقىوآواز حرام) باشد یا مرد نامحرمى حضور داشته باشد، حرام است. ودرحکم فوق تفاوتى بین مجلس عروسىوغیر آن نیست. شرکتدرمجلس رقص 471. شرکتدرمجلس رقص اگر به‌عنوان تأیید کار حرام دیگران محسوب شودویا مستلزم کار حرامى باشد، جایز نیست ودرغیر این صورت اشکال ندارد ودرصورتىکهترک آن مجلس به‌عنوان اعتراض بر کار حرام، مصداق نهىازمنکر محسوب شود، بایدازآنجا خارج شود. رقص زن براى شوهر 472. اگر رقص زن براى شوهر همراه ارتکاب حرامى [مانند موسیقىوآواز حرام] نباشد، اشکال ندارد. ایجاد مراکز آموزش رقص 473. ایجاد مراکز تعلیموترویج رقصبااهداف نظام اسلامى منافات داردوبه‌احتیاط واجب جایز نیست. حضوردرمجلس گناه 474. اگر حضوردرمجلس گناه موجب ارتکاب گناهویا تأیید آن باشد یا نهىازمنکر متوقف بر خروجازآن مجلس یا شرکت نکردندرآن باشد، باید انساندرآن مجلس شرکت نکندواگردرآن حضور دارد، آنجاراترک کند. شرکتدرمراسم خانقاه 475.اززمان بعثت پیامبر اکرم (صلى الله علیهوآلهوسلم)وعصر ائمه اطهار (علیهم السلام) تا زمان حاضر، همیشه مسجد پایگاه اقامه نمازوشعائر دینىوتبلیغ معارف اسلامى بودهوخانقاه، اساسوجایگاهى نداشته است. بنابراین، بایدازشرکتدراین‌گونه جلساتوهرگونه عملىکهباعث ترویج این‌گونه مراکز شود، اجتناب گردد. حضوردرمجلس شراب 476. حضوردرمجلسى کهدرآن شراب خورده مى‏شود جایز نیست ودرصورت اضطرار واجب است به مقدار ضرورت اکتفا شود. پوشیدن لباس جنس مخالفوتقلید صداى اودرنمایش 477. پوشیدن لباس جنس مخالفوتقلید صداى او هنگام بازیگرىوبیان خصوصیات شخص حقیقى، اگر سبب فساد نگردد، اشکال ندارد. کراوات 478. الف: ترویج فرهنگ اجانب، جایز نیست. ب: به‌طور کلّى، پوشیدن کراواتودیگر لباس‌هایىکهپوششولباس غیرمسلمانان محسوب مى‌شوند به‌طورىکهپوشیدن آنها، منجر به ترویج فرهنگ منحطّ غربى شود، جایز نیست. ترویج فرهنگ بیگانهدرپوششوآرایش 479. پوشیدن لباس‌هایى کهازنظر دوخت یا رنگ یا غیر آن تقلیدوترویج فرهنگ مهاجمِ غیرمسلمان باشد، جایز نیست.وهمین‌طور استفادهاززیورآلاتىکهاستعمال آن تقلیدازفرهنگ دشمنان اسلامومسلمین محسوب شود، جایز نیست. ابرو برداشتنوآرایش مردان 480.درصورتىکهابرو برداشتن یا آرایش کردن مردان تشبّه مرد به زن محسوب شودویا مفسده‌انگیز باشدویا ترویج فرهنگ مبتذل غرب به حساب آید، جایز نیست. خالکوبى 481. خالکوبى اگر ضرر معتنابهى نداشته باشد حرام نیست. مشاهده فیلم‌هاى توهین‌کننده به مقدّسات جمهورى‌ 482. واجب استازمشاهده فیلم‌هایىکهبه مقدسات جمهورى اسلامى اهانت مى‌‌کنند، اجتناب شود. فیلموکتاب محرک شهوت 483. خواندن کتاب‌هاودیدن فیلم‌هایىکهمحرک شهوت باشد جایز نیست. دیدن فیلم مبتذل 484. دیدن فیلم‌هاى مستهجنوحاوى منکرات، موجب تقویت هواهاى شیطانى نفس، تضعیف ارادهوایمانوزمینه‌ساز ترتّب مفاسدوگناهان بودهوبه هیچ وجه جایز نیست. تحریک شهوتبادیدن فیلم‌هاى جنسى 485. برانگیختن شهوت توسط دیدن فیلم‌هاى جنسى جایز نیست، حتى براى زنوشوهر. معیار حرمت قمار 486. به‌طور کلى بازىباهر چیزىکهمکلف تشخیص دهدازآلات قمار استویادرآن شرط‌بندى شود به هیچ وجه جایز نیست،وبازىباهر وسیله‌اىکهجزء آلات قمار به حساب نیاید بدون شرط‌بندى‌، اشکال ندارد. پاسور 487. بازىباابزار قمارازجمله پاسور، حتى بدون بردوباخت هم حرام است. شطرنج 488. اگر به‌تشخیص مکلّف، امروزه شطرنجازآلت قمار بودن خارج شده باشد، بازىباآن بدون بردوباخت اشکال ندارد. بیلیارد 489. بازىبابیلیارد اگربابردوباخت همراه بودهویا موجب ترتب مفاسد اخلاقى یا اجتماعىویا همراهبامحرّمىازمحرّمات الهى باشد، جایز نیست. بازدیدازسایت‌هاى تبلیغاتىودریافت پول 490. اگر بازدیدازسایت‌هاى تبلیغاتى، ترویج فسادازقبیل نشر اکاذیبوارائه مطالب باطله نباشدومبلغ دریافتى به‌عنوان هدیه باشد، بازدیدازآنهاودریافت مبلغ مذکور اشکال ندارد. استفادهازماهواره 491. آنتن‌هاى ماهواره‌اى اگرچه حکم آلات مشترکرادارد ولى چون این وسیله براى کسىکهآن رادراختیار دارد زمینه دریافت برنامه‏‌هاى حرامراکاملاً فراهم مى‏‌کندوگاهى نگهدارى آن مفاسد دیگرىرانیزدربر دارد، خریدونگهدارى آن جایز نیست مگر براى کسىکهبه خودش مطمئن استکهاستفاده حرامازآن نمى‌‏کندوبر تهیهونگهدارى آندرخانه‏اش مفسده‏‌اى هم مترتّب نمى‏‌شود. لکن اگردراین مورد قانونى وجود داشته باشد باید مراعات گردد. نصبوتعمیر آنتن‌هاى ماهواره‌اى‌ 492. اگرازآنتن ماهواره‌اى براى امور حرام استفاده شودکهغالباً همین‌طور استویا تعمیر کنندهویا نصب کننده علم داشته باشد به اینکه کسىکهقصد تهیه آنتن ماهواره‏اىرادارد، براى امور حرامازآن استفاده مى‌‏کند، خریدوفروشونصب قطعاتوراه‏‌اندازىوتعمیروفروش قطعات آن جایز نیست.

سرویس‌دهى کافى‌‌نت به مشتریان 493. اگر کسى‌‌کافى‌‌نت داشته باشدباعلم به اینکه مشترىازابزارى کهدراختیار او قرار داده مى‌شود استفاده حرام مى‌کند، جایز نیست آن رادراختیار آنها قرار دهدوکسب درآمدازاین طریق نیز اشکال دارد ولىدرصورت شکدراینکه مشترىازآن به‌صورت حرام استفاده مى‌کند، اشکال ندارد.

نظر شما

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد