سرویس: تازه های خبرکد خبر: 112859|08:59 - 1401/11/01
نسخه چاپی

ورود به بهمن و آغاز بهار کُردی

ورود به بهمن و آغاز بهار کُردی
ورود به بهمن‌ماه و اولین روز این ماه طبق تقویم کُردی و محلی اولین روز بهار کُردی است که طبق رسوم گذشتگان آیین های خاصی در مناطق گرمسیری و کُردنشین­ استان کرمانشاه شامل قصرشیرین، گیلانغرب و سرپل‌ذهاب، برگزار می‌شود.

به گزارش مطلع الفجر ،آیین های ورود به بهمن ماه و شروع بهار کُردی ریشه در فرهنگ مردم این مناطق دارد که از گذشته های دور تاکنون نسل به نسل تا به امروز منتقل شده و مردم این مناسبت را که در واقع غلبه بر سرمای زمستان بوده جشن می گیرند.

اگر اکنون سری به قصرشیرین و شهرستان‌های گرمسیر کرمانشاه بزنی هوایی معتدل و بهاری در این مناطق حاکم است و طبیعت این مناطق در حال بر تن کردن رخت سبز است.

«امشو اول وهاره خیر وَ مالت بواره» یعنی «امشب اول بهار است و خداوند خیر و برکت بر زمین نازل کند».

بر اساس تقویم کرُدی و محلی امروز اول بهمن ماه خورشیدی مصادف با اولین روز بهار کُردی است. برخی از مراسم ها در گذشته های دور تاکنون دستخوش تغییراتی شده و برخی از بین رفته ولی ماندگاری بهار کُردی و جشن گرفتن آن تا به امروز نشان از اهمیت و استمرار ویژگی های بارز و برجسته آن در میان مردم کُرد دارد.
 

در مناطق گرمسیری کرمانشاه امروز اول بهمن ماه آغاز بهار است و در مناطق سردسیر استان کرمانشاه از نیمه دوم بهمن ماه رو نوروز ماه می نامند و با نو شدن طبیعت آمدن بهار جشن گرفته می شود.

آیین بزرگداشت اول بهار کرُدی مانند آغاز سال نو خورشیدی با شکوه بوده و آیین های نمادینی در آن انجام می گیرد. در شب اولین روز بهار در مناطق مختلف مراسم های مختلفی برگزار می شود که پختن آشی با نام دانه کُلانه (گندم)، حلیم ، «آش کیوانوو ی» اول بهاردر همه مناطق یکسان است.

ورود به بهمن و آغاز بهار کُردی

طبق گفته بزرگان برای پختن این آش در گذشته ها بیست روز قبل از اول بهار، مردم غذای آن را آماده می کردند که سخت ترین مرحله آن آماده کردن گندم بلغور بود. بعد از تهیه آن گندم بلغور (نماد فراوانی و برکت) و نخود (نماد فراوانی) و گیاهی کوهی با نام مرزه (نماد طراوت، سبزی و نعمت روزافزون) را با آب و نمک و بدون گوشت که معنای سادگی و بی پیرایگی را داشت روی آتش می گذاشتند و هنگامی که زمین در حال تازه نمودن نفس برای بهار بود آش هم در حال پختن بود.

بزرگان نقل می کنند که شب اول بهار کُردی «میربچ کَ» که فرشته زمین به همراه ۲ فرزندش و فرزند دیگرش که پایش لنگ است، اول بهمن به خانه ها سرک می کشد و به خانه ها می آمد، البته هرگز کسی نتوانسته او را ببیند.
کدبانو(فرشته) اول بهار کُردی به تمامی خانه ها می رفت تا مطمئن شود که ساکنین خانه آش بهار را آماده نموده اند، جای پنچه او در قابلمه پرآش می ماند.

اهالی موظف بودند که برای فرزندش هم کاسه ای آش برای فردا باقی بگذارند، کدبانوی خانه برای او کاسه ای آش کنار آتش می گذارد چرا که همه معتقدند کدبانوی شب اول بهار می آید و آن آش را می خورد و برای آن خانواده دعا و طلب روزی می کند و همین رضایت او مایه برکت و افزونی نعمت برای آن خانواده می گردد.

صبح آغاز بهار، وقتی زمین متولد می شود و دوباره زندگی آغاز می گردد، تمامی مردم بیدار می شوند و می بینند که کاسه خالی است بسیار شادمان می شوند زیرا که در نظر آن ها این رخداد نشان نمادینی از رضایت «میربچ کَ یا میرپرچم» از ساکنین خانه بوده و خیر و برکتی که به این واسطه به آن ها داده است ماندگار است.

در این شب اجاق خانه حتما باید روشن بماند چون وجود آتش خیر و نور و شادمانی را با خود می آورد و باعث می شود «میربچ کَ» به خانه ها سرک بکشد و بداند آن خانواده آش پخته اند و برای او به کناری گذاشته اند.

در شب اول بهار کُردی مردم دور هم جمع می شوند و با شادی از گذشته های خود می گویند از ادبیات شفاهی شان و با چیستان و متل و مثل شب را به پایان می رسانند.
 

ورود به بهمن و آغاز بهار کُردی

در گذشته ای نزدیک نوجوانان برای گرفتن عیدی به صورت گروه های چند نفری تجمع کرده سپس به درب منازل همسایگان رفته و اشعار زیر را می خواندند: امشَو اول وهاره (امشب اول بهار است) خیر وَ مالت بواره ( خیر و برکت آسمان و زمین از آن تو و خانواده ات باد) اُسا خیو چکشی( ای استاد آهنگر زحمت کش) خدا کُریی نکشی (خداوند فرزندان تو را برایت نگهدارد) سپس اسامی فرزندان صاحبخانه را برای سلامتی به زبان آورده و در پایان می گفتند: «یا جواب یا صواب» صاحبخانه هم با شنیدن اشعار فوق مقداری قند، خرما و پول به عنوان عیدی به آن ها می داد و در برخی مواقع برای تفنن آب بر سرشان می ریختند.

اکنون نیز پختن آش در مناطق گرمسیری ادامه دارد و بسیاری از مردم به سنت گذشته آش را پخت کرده و بین همسایگان توزیع می‌کنند.