سرویس: اجتماعیکد خبر: 110830|10:16 - 1396/08/14
نسخه چاپی

خودکشی واقعیت اجتماعی

خودکشی واقعیت اجتماعی
مطلع الفجر:خودکشی و علل و انگیزه های آن از جمله مشکلات اجتماعی است که در تمام جوامع وجود دارد و توجه محققین علوم اجتماعی، بهداشت روانی و عموم مردم را به خود جلب کرده است.


مطلع الفجر/مطالعه و پژوهش های متخصصان علوم انسانی در طی قرن های گذشته نشان می دهد که عده کثیری از آنها وقت خود را صرف کشف علل خودکشی و تا حد امکان از بین بردن عوامل مؤثر در آن کرده اند تا شاید بتوانند راهی به سوی رفع یا کاهش این آفت اجتماعی بگشایند.
 هر ساله در جوامع مختلف شاهد مرگ هزاران نفر هستیم که در اثر خودکشی به طرق مختلف مجبور به ترک حیات شده اند و هزاران نفر هستند که در اقدام به خودکشی ناموفق بوده اند و بار دیگر این فرصت را بدست می آورند که بتوانند به زندگی خویش ادامه دهند.
 خودکشی را میتوان عکس العملی دانست که در نتیجه «نابسامانیهای اجتماعی» شکل می گیرد، نابسامانی هایی که افراد جامعه با آن درگیر هستند و می¬توانند در تمامی عرصه های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، مذهبی، و حتی محیط زندگی خصوصی افراد جامعه نمود پیدا کند و قدر مسلم اگر جدی گرفته نشود همبستگی اجتماعی را به مخاطره می افکند.  
تبیین های جامعه شناختی با تأکید بر نقش اساسی محیط اجتماعی، بروز رفتارهای کجروانه را عمدتا ً به ساخت اجتماعی، موقعیت های اجتماعی و نیز گروه هایی که فرد به آنها تعلق دارد نسبت داده و پدیده کجروی را محصول نیروهای اجتماعی و فرهنگی خارج از افراد می دانند.  
الگوی بی هنجاری که تحت تبیین های جامعه شناختی و زیر مجموعه رویکرد ساختی–کارکردی قرار می گیرد، بیان می¬کند که بر اثر وقوع تغییرات و تحولات کلان اجتماعی، مبانی نظم کهن دچار تزلزل شده و آشفتگی و سرگردانی در عرصه اجتماع ایجاد خواهد گردید. به عبارت دیگر، در نتیجه وقوع تحولات ساختاری و دگرگونی نظم اجتماعی، معیارهای روشن هدایت کننده رفتار و نیز موازین دقیق و واضح تشخیص ارزش از ضد ارزش در جامعه از بین رفته و نوعی سردرگمی و نابسامانی در سطح فردی و اجتماعی حاکم خواهد شد.  
در این شرایط، الزامات اجتماعی و فشارهای کنترل کننده وجدان جمعی سست گردیده و نوعی بی هنجاری (آنومی) در جامعه حکم فرما می شود که موجب اقدام افراد به کجروی می گردد.
پدیده خودکشی برای نخستین بار توسط دورکیم، جامعه شناس فرانسوی به صورت علمی در کتابی با همین عنوان مورد بررسی قرار گرفت. دورکیم که می¬توان او را بنیانگذار الگوی بی هنجاری در تبیین کجروی دانست؛ در این اثر ماندگار خویش، خودکشی را به عنوان واقعیتی اجتماعی مطرح کرده و آن را محصول بی هنجاری در جامعه می داند. به اعتقاد دورکیم، تحولات و نوسانات شدید اقتصادی که اصلی ترین عامل وقوع پدیده آنومی در یک جامعه محسوب می شود، با تضعیف و از بین بردن نظام ارزشی و هنجارهای اجتماعی، موجب می گردد که افراد مقتضیات وجدان جمعی را نادیده گرفته و دست به اعمال کجروانه ای نظیر خودکشی بزنند.  
نخستین و مهمترین عنصر جامعه پذیر نمودن فرد، خانواده می باشد. متولد شدن در خانواده های از هم-گسیخته، خانواده¬هایی که در آنها طلاق واقع شده و سرپرستی فرزندان بر عهده یکی از والدین است، خانواده هایی که با اختلالات عاطفی و ارتباطی دست به گریبانند، خانواده هایی که دچار انحرافات اخلاقی و اجتماعی هستند و خانواده هایی که فاقد انسجام و همبستگی و موجد تنش و تعارض می باشند؛ از جمله بزرگترین عوامل ایجاد اختلال در روند جامعه پذیری فرزندان و در نتیجه تکوین شخصیت آنان به عنوان افرادی نابهنجار محسوب می گردد.
در افراد پرورش یافته در چنین خانواده هایی، بیش از سایرین زمینه اقدام به خودکشی جهت تسکین روانی خویش و به منظور گریز از مشکلات روحی وجود داشته و به طور کلی نسبت به افرادی که فرآیند جامعه پذیری آنان در محیط خانواده با سلامت و موفقیت همراه بوده، گرایش بیشتری به خودکشی نشان می دهند.
نقصان در سایر عوامل جامعه پذیری نیز می تواند نقش اساسی و تعیین کننده در رهنمون ساختن فرد به خودکشی به عنوان راه گریز و آسایش و نجات ایفا نمایند. از دیگر علل مؤثر در گرایش افراد به اقدامات کجروانه به طور اعم و خودکشی به طور اخص، تجارب شخصی و وقایع دوران¬های مختلف زندگی فرد می باشد.
نمونه هایی از این دست می توانند تجارب و حوادث ناخوشایند دوران کودکی، شکست های عاطفی، شکست های مالی و اقتصادی، بیکاری طولانی مدت، فقر مفرط، فقر ناگهانی، اعتیاد به الکل و مواد مخدر و ... باشند. هریک ازموارد مذکور به طرق مختلف می توانند فردرابه لحاظ روانی متأثر ساخته وزمینه های اقدام به خودکشی رادر وی ایجاد کنند.

نظر شما

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد