سرویس: اجتماعیکد خبر: 108038|09:54 - 1395/09/07
نسخه چاپی

بررسی انتظارات و توقعات خانواده ها از ازدواج؛

بسیاری از توقعات ضامن خوشبختی جوانان نیست/ انتظارات غیرمنطقی از عوامل مخرب رابطه زناشویی است

بسیاری از توقعات ضامن خوشبختی جوانان نیست/ انتظارات غیرمنطقی از عوامل مخرب رابطه زناشویی است
مطلع الفجر:افراد قبل از وارد شدن به زندگی مشترک و ازدواج؛ انتظارات و باورهایی دارند و می خواهند که با ازدواج محقق شود و به طور کلی این باورهای غیر واقع بینانه همان افکار یا انتظارات غیر منطقی اشخاص است.

به گزارش مطلع الفجر، اساس و رکن اصلی خانواده به عنوان زیربنای جامعه،‌‌‌ ‌ازدواج است و بدون تردید ازدواج بزرگترین و مهمترین حادثه زندگی هر انسانی است، به‌ ‌طوری که موفقیت و یا شکست هر یک از زوجین می‌تواند سرنوشت ساز باشد. به همین دلیل ‌ازدواج باید بر پایه اصولی صحیح صورت گیرد تا موجبات رشد و شکوفایی افراد و در‌‌ ‌نتیجه جامعه را فراهم آورد.

* توقعات واقع بینانه و غیر واقع بینانه از ازدواج

گاهی توقعات آنقدر بالا و غیر واقع بینانه است که ازدواج با هر فرد دیگری هم نمی تواند آن توقع ها را برآورده کند.

روانشناس و مشاور خانواده درباره توقعات واقع بینانه و غیر واقع بینانه از ازدواج گفت: هدف گذاری، انتظارها و پیش بینی ها برای زندگی مشترک اهمیت دارد، آماده نبودن برای ازدواج مانند آماده بودن برای ناکامی و شکست است. ازدواج یکی از مهم ترین تصمیمات است که در تمام وجوه آینده فرد تأثیرگذار است و هنگامی به این امر پرخطر گفته می شود که در مورد آن تأمل نشود.

مریم محمدیان اذعان کرد: به هر حال ازدواج می تواند رضایت آورترین و یا مأیوس کننده ترین تجربه زندگی انسانها باشد، البته نمی توانیم به ازدواج به صورت کاملاً سیاه یا سفید نگاه کنیم بلکه بسیاری از ازدواج ها رضایت آورهستند و از بعضی جهات هم ممکن است مأیوس کننده باشند.

وی تاکید کرد: متاسفانه در بیشتر اوقات می بینیم که برخی از خانواده ها این قدر که وقت و انرژی برای مراسم ازدواج می گذارند، برای کسب آمادگی لازم برای ازدواج وقت صرف نمی کنند، یکی از راههایی که به افراد کمک می کند تا نتایج رضایت بخشی از زندگی مشترک برای آنها حاصل شود این است که اهداف، انتظارات و توقعات واقع بینانه ای نسبت به ازدواج داشته باشند.

* باورهای نامعقول با واقعیت ها ناسازگار اند

انتظارات بی مورد و غیرمنطقی از عوامل مخرب رابطه زناشویی هستند، هر انتظاری که در حیطه رابطه زناشویی تعریف نشده باشد، شریک رابطه از آن بیزار باشد، آن را انکار کند و قادر به انجام دادن آن نباشد، انتظاری بی‌جا و نامعقول است و تنها نتیجه این نوع توقعات خشم، عصبانیت و ناامیدی است.

محمدیان با اشاره به باورها و انتظارت افراد از ازدواج خاطرنشان کرد: افراد قبل از وارد شدن به زندگی مشترک و ازدواج؛ انتظارات و باورهایی دارند و می خواهند که با ازدواج محقق شود، به طور کلی این باورهای غیرواقع بینانه همان افکار یا انتظارات غیر منطقی اشخاص است، به این معنا که آنها از دستیابی به اهداف اساسی بازداشته می شوند.

وی اضافه کرد: این باورها نامعقول اند و با واقعیت ها ناسازگار هستند، چنانچه افراد باورها یا انتظارات غیر واقع بینانه ای در مورد انتخاب همسر داشته باشند، بیشتر دچار ناکامی و دلسردی می شوند و باید بدانند که تغییر باورها است که منجر به انتخاب صحیح می شود، هر چه قدر این انتخاب صحیح تر باشد رابطه رضایت بخش تر خواهد شد.

این روانشناس خانواده بیان کرد: به طور کلی یک انتظار و باور ناکارآمد بنیادین در مورد ازدواج داریم که مابقی باورها از آن سرچشمه می گیرند؛ انتظار تغییر یک فرد به عنوان همسر، یعنی همان باور ناکارآمدی است که احتمال دارد در بیشتر ازدواج ها وجود داشته باشد و منجر به ناموفق شدن ازدواج شود که شرایط فعلی فرد شرایط مورد انتظار نیست و با خواسته ها همخوانی ندارد، همه اینها در قالب ازدواج و تغییر شرایط توقعات و انتظاراتی ناکارآمد از ادواج بوده و باور اشتباه است.

این مشاور خانواده گفت: چهار دسته از انتظارات هست که اهداف و باورهای منطقی نسبت به ازدواج شمرده می شوند؛ مصاحبت و همراهی بین زوجین، عشق و دوستی و محبت، داشتن شریک حمایت کننده و برطرف شدن نیازهای والد شدن که مجموع این موارد شکل دهنده هدف غایی ازدواج و مراحل رشد و کمال است، در صورتی که بخواهیم به انتظارات مان برسیم باید بتوانیم درجاتی از انتظارات فرد مقابل مان را برطرف کنیم.

* بسیاری از توقعات ضامن خوشبختی اشخاص نیست

محمدیان با اشاره به اینکه توقعات ضامن خوشبختی اشخاص نیست، اظهار کرد: باید بدانیم بسیاری از توقعات ضامن خوشبختی اشخاص نیست و انتظاراتی غیر منطقی از ازدواج است، انتظار بهبود مسائل و موارد اقتصادی یکی از انتظارهای غیر منطقی است که نسبت به ازدواج وجود دارد.

وی ادامه داد: باید دانست که اقتصاد یک بعد زندگی افراد بوده و یکی از شرایط مهم است ولی کافی نیست، اقتصاد تمام ابعاد زندگی افراد را تحت پوشش قرار نمی دهد، نکته دیگر اینکه افراد با ازدواج می توانند با تعارضاتی که با خانواده مرجع خودشان دارند مقابله بکنند در حالی که اگر تعارضات خود را با خانواده حل نکرده باشند با ازدواج کردن از آن شرایط رها نمی شوند و با قرار گرفتن در رابطه جدید این تعارضات تشدید می شود.

به گفته وی، این رابطه های معیوب با همسر هم برقرار شده و باعث می شود به آرامش کافی در زندگی مشترک نرسند و اوضاع بدتری را تجربه کنند.

روانشناس و مشاور خانواده ابراز کرد: موضوع دیگر دستیابی به استقلال است، جوانان بر این باورند که با ازدواج به این استقلال برسند در حالی که فراتر از سطح فرهنگی جامعه نمی توان به استقلال دست پیدا کرد.

وی اضافه کرد: مورد دیگر التیام رابطه شکست خورده است، چنانچه در مسائل اجتماعی به انتظارات مورد نظر نرسیدیم یا مسئله حاد اقتصادی را پشت سر گذاشتیم، با این تفکر که با ازدواج می توانیم به التیام برسیم یک انتظار ناکارآمد در این زمینه است.

محمدیان خاطر نشان کرد: برخی از جوانان فکر می کنند که با ازدواج کردن می توانند تنهایی، تهی بودن، کمبودهایی را که دارند رفع کنند، آن ها باید آگاه باشند تا زمانی که خودشان فرد شایسته ای نشده باشند این امر اتفاق نمی افتد، چنانچه درجاتی از شایستگی ها را نداشته باشیم با ازدواج کردن هم نمی توانیم آن مراتب و درجات را به دست آوریم.

وی افزود: به هر حال ما هیچ نقشی در متولد شدن در خانواده با شرایط مختص مان نداریم و ما معمار زندگی آینده خودمان هستیم و ضروری هست که در این زمینه توجه کنیم.

نظر شما

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد